دیدارها و حمایت‌های بین‌المللی

کنفرانس در مقر اروپایی ملل متحد بر ضرورت تشکیل کمیته تحقیق در مورد وضعیت کمپ لیبرتی – ۲ مارس ۲۰۱۲

در حاشیه نوزدهمین اجلاس شورای حقوق بشر ملل متحد، روز جمعه ۱۲ اسفند۱۳۹۰، کنفرانسی در کاخ ملل در ژنو برگزار شد. در این کنفرانس شماری از حقوقدانان برجسته بین المللی، پارلمانترهای سوئیس و سازمانهای غیر دولتی دارای رتبه مشورتی ملل متحد، به سخنرانی پرداختند.

خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو,جفری رابرتسون – وکیل برجستة انگلستان با رتبة مشاورت ملکه، اولین قاضی دادگاه ملل متحد برای سیرالئون، متخصص حقوق بین الملل و نظریه پرداز حقوق,ورا گولاند دباس- نظریه پرداز و استاد حقوق بین الملل (انستیتوی بین المللی ژنو),پروفسور آلفرد زایاس- مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت ۲۲ سال،

استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی ژنو,اریک وورو- نماینده پارلمان فدرال سوئیس,ژان شارل ری ال- نماینده پارلمان فدرال سوئیس، معاون شورای شهر ژنو و همچنین سرهنگ وسلی مارتین و پائولو کازاکا، خواهان تامین حفاظت ساکنان اشرف و تشکیل کمیته تحقیق در باره وضعیت آنان و مجاهدان مستقر در لیبرتی شدند.

خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو 
کنفرانس «مسئولیتهای سازمان ملل متحد برای تضمین حفاظت پناهجویان کمپ اشرف» را افتتاح میکنم.
این کنفرانس توسط «جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی بین خلقها»، «سازمان آموزش بین المللی توسعه»، «بنیاد فرانس لیبرته» و «انجمن بین المللی حقوق بشر زنان» برگزار میشود. 
مایلم در این بعدازظهر ابتدا درود بفرستم به ساکنان اشرف و ۴۰۰ نفر در کمپ لیبرتی که وضعیت آنها امروزه فوق العاده دشوار و خطرناک است. در شروع این کنفرانس همبستگی فعال خودمان را با آنها اعلام میکنیم. همچنین درود میفرستم به خانواده های ساکنان اشرف که امروز در میان ما هستند و هر روز در تحصن میدان ناسیون در نزدیکی اینجا حضور دارند. این تحصن به سیصدمین روز خود رسیده است. به همگی شما خانمها و آقایان درود می فرستم، مدافعان حقوق بشر و دوستان اشرف. به شما درود میفرستم و از شما میخواهم که تمام اخبار و فراخوانهای این کنفرانس را به همه منتقل کنید.
قبل از اینکه صحبت را به اولین سخنران بدهم، مایلم با قدردانی از یک دوست بزرگ اشرف آغاز کنم. میخواهم از دانیل میتران تقدیر کنم که حامی اشرف بود. او قرار بود که در ۲۱سپتامبر گذشته که ما در اینجا کنفرانسی با خانم مریم رجوی داشتیم در میان ما باشد. او بستری شده بود و نتوانست به اینجا بیاید و دبیرکل فرانس لیبرته، آقای میشل ژولی، متنی را از دانیل میتران خواند. 
امروز ما در اینجا هستیم برای حفاظت از پناهندگان در اشرف و آنهایی که در کمپ لیبرتی هستند. چطور ممکن است که توافقاتی که در کریسمس گذشته با یونامی و کمیساریای عالی پناهندگی و کمیساریای عالی حقوق بشر به امضا رسیده بود مورد احترام قرار نگیرند. این خبرها وقتی باعث نگرانی می شوند که می بینیم کمپ لیبرتی یک زندان واقعی است.
وانگهی آنچه که ساکنان اشرف می خواهند یک کمپ شبه زندان نیست، بلکه یک کمپ پناهندگی است با همه حقوقی که این استاتو دربردارد. آب و برق در کار نیست. ساختارهای کمپ در یک وضعیت خرابی فاجعه بار قرار دارند. پناهندگان اشرف تنها میخواهند از شرایط یک زندگی مناسب برخوردار باشند و حقوق آنها رعایت شود. میثاق حقوق بشر برای آنها هم مصداق دارد. این را باید در این ماه مارس که شورای حقوق بشر جریان دارد، تکرار کرد.
هدف اعلام شده دولت عراق درهم شکستن اپوزیسیون ایران است. دولت عراق این را بروشنی به دوست خودش که رژیم ایران است، اعلام کرده است. من بیش از این نخواهم گفت و میگذارم که سخنرانان به سؤالاتی که اذهان ما را مشغول کرده است پاسخ دهند و به فراخوانهایی که ما میخواهیم از اینجا بفرستیم بپردازند. 
و در اینجا صحبت را به جیانفرانکو فاتورینی، رئیس مشترک جنبش علیه نژاد پرستی برای دوستی بین خلقها میسپارم.

ژان فرانکو فاتورینی
متشکرم و سلام بر همگی، 
ابتدا میخواهم مقدمه ای درمورد وضعیت فعلی ۳۴۰۰ نفر ساکنان کمپ اشرف بگویم، بطور خاص بعد از حمله ۸آوریل نیروهای مسلح عراقی که (۳۶) نفر کشته و دهها زخمی بر جای گذاشت، این مقدمه برای به روز کردن اطلاعات است. 
پس از اجلاس پیشین شورای حقوق بشر در سپتامبر گذشته که شما میتوانید آن را بطور کامل در صفحه۴۰ سند شماره NJO29 ببینید، در ۱۳سپتامبر در اجلاس پیشین شورای حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگی، بعد از دریافت درخواست ساکنان اشرف برای پناهندگی، کمیساریای عالی پناهندگی آنها را بر اساس حقوق بین المللی، پناهجو شناخت. بنابراین ما دیگر از ساکنان حرف نمیزنیم بلکه از پناهجویان صحبت میکنیم.
پاسخ دولت عراق به این اقدام چه بوده است؟ ابتدا موانع مادی را ایجاد کرد. پس از آن یک ضرب الاجل برای بستن کمپ در ۳۱ دسامبر تعیین کرد. نماینده سازمان ملل متحد در عراق، (یونامی) فوراً به دولت عراق فراخوان داد که به وظایف بین المللی خود در حفاظت از پناهجویان احترام بگذارد. بطور خاص برای حفاظت در برابر استفاده از زور، دیپورت، اخراج و مجبور کردن به بازگشت به وطن که ناقض اصل نان رفولمان است.
در ۳۱ دسامبر شورای وزیران اتحادیه اروپا موضوع را مورد بحث قرار داد و بطور خاص طرحی را برای انتقال پناهجویان ارائه کرد.
در ۶ دسامبر این موضوع به شورای امنیت برده شد. نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد آقای مارتین کوبلر اعلام کرد که کمیساریای عالی پناهندگان برای انجام کار خود آماده است اما مصاحبه های ۳۴۰۰ نفر به هیچ وجه نمیتوانست تا قبل از ۳۱دسامبر تمام شود.
در ۲۲ دسامبر نخست وزیر عراق تعویق ضرب الاجل بستن اشرف به آوریل ۲۰۱۲ را اعلام کرد.
در ۲۵ دسامبر نماینده ویژه دبیرکل، مارتین کوبلر یادداشت تفاهمی را با دولت عراق برای انتقال پناهجویان کمپ اشرف به کمپ لیبرتی که یک پایگاه سابق ارتش ایالات متحده در کنار فرودگاه بغداد است امضا کرد.
در ۲۸ دسامبر، مارتین کوبلر نامه ای را برای توضیح شرایط مندرج در قرار داد برای پناهجویان فرستاد. این درحالی بود که او متعهد شده بود چیزی را بدون موافقت نمایندگان پناهجویان امضا نکند. در همین حال، آنتونیو گوترز، کمیسرعالی پناهندگان سازمان ملل متحد، کاترین اشتون نماینده عالی روابط خارجی اتحادیه اروپا و هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، علناً حمایت خود را از این اقدام اعلام کرده و خواهان حفاظت پناهجویان شدند. 
مقامات عراقی همچنان به نادیده گرفتن شرایط توافقنامه امضا شده با نماینده ویژه ملل متحد ادامه دادند، به ویژه با کاهش مساحت کمپ لیبرتی، باید ۳۴۰۰ پناهجو فضای تحرک داده شود، ولی اکنون این فضا فقط به ساختمانهایی که آنها را جای دهد کاهش پیدا کرده است. آنها با ایجاد دیوار دور این ساختمانها شرایط را محترم نشمردند زیرا به این ترتیب از تحرک پناهجویان جلوگیری میکنند.
آنچه که تا امروز نشان می دهد، اینست که تا پایان ماه آوریل انجام کلیه مصاحبه ها امکانپذیر نخواهد بود. 
و در نهایت بین ۲۵ و ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ مجدداً ۴ راکت به اشرف اصابت کرد. دولت عراق قصد پاسخگویی در مورد اینکه چه کسی این راکتها را زده است، آنها از کجا می آیند و چرا را نداشت. سپس در ژانویه گذشته شورای امنیت یکبار دیگر این موضوع را بررسی کرد و یکبار دیگر توصیه کرد که شرایط یادداشت تفاهم باید محترم شمرده شود.
بنابراین برای ما چند نکته وجود دارد و توصیه هایی می کنیم:
ابتدا اینکه جامعه بین المللی باید حفاظت پناهجویان را تأمین کند. چه در کمپ اشرف و چه در کمپ لیبرتی. امروز مقامات عراق نشان داده اند که قادر به حفاظت آنها (ساکنان اشرف) نیستند، حتی در حمله به پناهجویان همدست هستند. ما به نماینده ویژه دبیرکل فراخوان میدهیم که در آینده توافقنامه دیگری را قبل از تأیید پناهجویان امضا نکند. 
از ایالات متحده آمریکا که در سال ۲۰۰۳ به هرکدام از پناهجویان شخصاً اطمینان داده بود که در برابر تحویل گرفتن سلاح آنها، حفاظت شان را به عهده گیرد، میخواهیم که این مسئولیت را به دلایل اخلاقی به دست گیرد. 
دست زدن جمعیت.

جفری رابرتسون – وکیل برجستة انگلستان با رتبة مشاورت ملکه، اولین قاضی دادگاه ملل متحد برای سیرالئون، متخصص حقوق بین الملل و نظریه پرداز حقوق
از من دعوت شد یک تحقیقات قضایی درباره قتل عام ۱۹۸۸ در زندانهای ایران بکنم. برای اینکار من طیف گسترده ای از تحقیقات را انجام دادم که با دهها و شاید صدها قربانی که در زمان آن قتل عام در زندان بودند صحبت کردم. من کشف کردم اکثر آنها که کشته شدند اعضای مجاهدین خلق بودند. آنها زندانیان سیاسی بودند، بقیه مارکسیستهایی بودند که بعنوان محارب محکوم شده بودند. هیچ روند دادرسی واقعی در قتل عام سال ۱۹۸۸ نبود. خمینی یک فتوای مخفی داد که همه زندانیان سیاسی در زندانهای ایران کشته شوند. کمیته های مرگ به زندانها رفتند و زندانیان را در سالن زندان یا با جرثقیل اعدام کردند. این از نظر من بدترین جنایت علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم است که علیه زندانیان که بیش از تمام اقشار در میان مردم زیر ضرب  هستند، صورت گرفت. 
این بدتر از قتل عام سربرنیتسا بود چون این زندانیان کسانی بودند که بسیاری از آنها محکومیت خود را گذرانده بودند و بیرحمانه کشته شدند. 
این کشتار بطور عمده توسط دو نفر که مسئول انتشار این فتوا بودند صورت گرفت. این دو نفر رفسنجانی و خامنه ای بودند که در حال حاضر از رهبران رژیم ایران است. همچنین مجریان این قتل عام پاسداران انقلاب و قضات جوخه مرگ بودند که اکنون در مناصب عالی این رژیم هستند. 
سازمان مجاهدین توسط دانشجویان مهندسی در اواخر سالهای ۶۰ میلادی تشکیل شد. آنها این سازمان را تشکیل دادند تا با شاه و شکنجه گران ساواک مبارزه کنند. بعد از انقلاب آنها از خمینی جدا شدند و بسیاری از آنها به همراه آقای رجوی به پاریس آمدند و در آنجا مستقر شدند تا وقتی که دولت فرانسه طی اقدامی خفت بار و ذلیلانه، در سال ۱۹۸۶، دستور به خروج آنها از کشور را داد و پس از آن بود که آنها خودشان را در عراق، در کمپ اشرف یافتند.
در سال ۲۰۰۳ ایالات متحده به طور رسمی مجاهدین خلق را به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون ژنو به رسمیت شناخت و همه سلاحها تحویل داده شدند. ایالات متحده قول داد که تا تعیین تکلیف نهایی از آنها حفاظت کند. البته همانطور که شما در عکسها دیده اید کمپ اشرف دارای ساختمانها، مراکز اجتماعی و ورزشی و آموزشی و شبیه به آن و زیر ساختهایی به ارزش میلیونها دلار میباشد. 
بر طبق قانون بین المللی دولت عراق باید به ساکنان کمپ اشرف بخاطر انتقال آنها به آنچه من آن را اردوگاه کار اجباری لیبرتی مینامم، غرامت بپردازد. اما در این مرحله هیچکس اصلاً در مورد غرامت صحبت نمی کند و این اشتباه است. ساکنان کمپ اشرف بر طبق قانون بین المللی حق گرفتن غرامت دارند ولی هیچکس به این موضوع اشاره نمیکند بطور خاص آقای کوبلر. 
در سال ۲۰۰۹ مالکی و نیروهایش به کمپ حمله کرده و ۱۱تن از ساکنان را در کمال شقاوت به قتل رساند. در سال ۲۰۱۱ در ماه آوریل بعد از اینکه کمپ آمریکاییها در نزدیکی اشرف تخلیه شد، نیروهای مالکی مجدداً حمله کردند و همان پلیسهای مسلح که حالا در کمپ لیبرتی هستند افرادی هستند که در سال ۲۰۱۱ به اشرف حمله کردند و (۳۶)تن از ساکنان را کشتند و صدها تن دیگر را مجروح کردند. البته جهان آن را محکوم کرد. کاترین اشتون یک بیانیه قوی صادر کرد و خواستار تحقیقات شد که چرا ارتش عراق دهها نفر از ساکنان اشرف را کشته است. مالکی قول تحقیقات داد ولی او دروغ گفت. هیچ تحقیقاتی در مورد این قتلها در کمپ اشرف هرگز صورت نگرفت. هیلاری کلینتون گفت عمیقاً از این حملات متأثر است ولی این کافی نبود که از آنها حفاظت کند. در قانون بین المللی افراد کمپ اشرف پناهنده هستند و شایسته موقعیت پناهندگی هستند ولی به آنها پشت شد، برخی سازمانها به آنها پشت کردند، متأسفانه سازمانهای وابسته به ملل متحد، که باید از آنها محافظت می کردند این کار را نکردند. کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد باید اعلام می کرد که آنها موقعیت پناهندگی دارند. باید با آنها در کمپ اشرف مصاحبه میکردند. باید به آنها موقعیت پناهندگی گروهی میدادند. آنها این کار را به خاطر نامگذاری لیست آمریکا نکردند. آنها از مصاحبه با آنها در کمپ اشرف خودداری کردند. از دادن موقعیت گروهی به آنها خودداری کردند. آنها پناهنده هستند. هیچکس شک ندارد که اگر آنها به ایران برگردند توسط رژیم ایران اعدام خواهند شد، رژیمی که برادران و خواهران آنها را در سال ۱۹۸۸ اعدام کرد. این رژیم حالا بخاطر افشاگریهای (اتمی) نطنز جری تر است و علناً از عراق خواسته و تمام فشارش را روی مالکی گذاشته که آنها را نابود کند. 
نفر بعدی که به آنها پشت کرده نماینده ویژه دبیرکل، آقای مارتین کوبلر است. آقای کوبلر روز ۱۶فوریه مقاله ای در هرالد تریبیون بین المللی نوشت که آدم واقعاً تعجب می کند در طرف چه کسی ایستاده است. اول از همه او توضیح میدهد که به عنوان نماینده ویژه چطور یک تلاش فوق العاده دیپلوماتیک برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز کرده است و حتی یک مایل بیشتر گام برداشته که با ساکنان کمپ اشرف مشورت کند. البته دیپلوماتها متنفرند که با افرادی که باید مراقب آنها باشند مشورت کنند. واقعاً یک مایل بیشتر! ما او را در تصاویر دیدیم که مشورت میکند و عکسها را نشان میدهد که بنظر می آید عکسهای تبلیغاتی باشند. در هرالد تریبیون او میگوید پایگاه سابق تفنگداران آمریکایی میتواند بیش از ۵۰۰۰ نفر را اسکان دهد و برای پذیرش ساکنان اشرف آماده و مجهز است. امکانات آشپزی و پزشکی، فضا برای فعالیتهای تفریحی و امکانات برای زنان و مراسم مذهبی دارد. کمیساریا یک برآورد دقیق فنی کرده است و مشخص کرده است که کمپ جدید استانداردهای انساندوستانه را برآورده میکند. خوب ما حالا میدانیم و عکسهایی را دیده ایم که شرایط غیرانسانی، فاضلاب باز، وضعیت برق و اذیت و آزاری که ساکنان تحت آن قرار گرفته اند. با آنها به عنوان محارب برخورد میشود. محاربها به عنوان منافق مورد شکنجه قرار میگیرند. لغتی که به کار گرفته شد تا بسیاری از آنها با آن در سال ۱۹۸۸ کشته شوند. حریم شخصی وجود ندارد. بنابراین، این موضوعی بسیار جدی است، در صورتیکه آقای کوبلر آگاهانه آنها را فریب داده باشد و آگاهانه جهان را با نوشتن اینگونه تبلیغات فریب داده باشد، این یک مسأله فوق العاده جدی برای سازمان ملل متحد است. 
شکی نیست که اظهاراتی هست که ما تا الان دیده ایم که ساکنان باعث این خرابیها شده اند و اینکه زباله ها را پخش کرده اند که شرایط را از آن چیزی که هست بدتر کنند. این شایسته تحقیقات است.
مساله اصلی نامگذاری در لیست است، چون این موضوعی است که مورد استفاده مالکی و رژیم ایران است.
اما آنها تروریست نیستند. دادگاههای انگلستان گفته اند که این غیرعقلانی است. این حرف آنهاست: «غیرعقلانی است که آنها را تروریست بنامیم». 
دادگاههای اروپایی در مورد آنها تروریسم را رد کرده اند. دادگاه آمریکا به وزارت خارجه گفت است این موضوع را بازبینی کند. به آنها گفته است که شما به آنها امکان دادرسی عادلانه نداده اید. این دستور دادگاه در ۱۸ ماه پیش بود ولی تاکنون هیچگونه دادرسی نبوده است. وزیر خارجه کلینتون هفته پیش گفت او عمیقاً نگران است. او گفت ما به بازبینی مان ادامه میدهیم. ۱۸ ماه طول کشیده است و ساختار سازمان و تاریخ میگوید که ما باید یک نگاه جدی بکنیم. 
همکاری مجاهدین و بستن مسالمت آمیز و موفقیت آمیز کمپ اشرف یک عامل کلیدی در تصمیم گیری این است که آنها تروریست هستند یا نه. این (حرف هیلاری کلینتون) مسخره است. این غیرمنطقی است. مگر نه؟ اینکه آنها همکاری بکنند یا نکنند، یعنی مشخصاً آنها روی این حقیقت که آنها تروریست نیستند تصمیم گیری نمیکنند تا آنرا ثابت یا رد کنند. ولی حداقل این کمی پیشروی به جلو است. 
این واقعیت وجود دارد که این رژیم ایران است که به خودش در ارتباط با قتل عام مجاهدین مصونیت داده است و ممکن است این کار را دوباره انجام دهد. بنابراین در ارتباط با پیشرفت در کمپ اشرف فکر میکنم باید از بیانیه هیلاری کلینتون استقبال کنیم، هر چقدر هم غیرمنطقی باشد، البته ما باید به آمریکا تمامی قولهایی که در طول ۱۰سال گذشته به ساکنان کمپ اشرف داده اند را یادآوری کنیم. ما باید به کشورهای اروپایی بطور خاص وظایف آنها را یادآوری کنیم و باید از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد بخواهیم که گامی را که در دسترس است انجام دهد.

در حاشیه نوزدهمین اجلاس شورای حقوق بشر ملل متحد، روز جمعه ۱۲ اسفند۱۳۹۰، کنفرانسی در کاخ ملل در ژنو برگزار شد. در این کنفرانس شماری از حقوقدانان برجسته بین المللی، پارلمانترهای سوئیس و سازمانهای غیر دولتی دارای رتبه مشورتی ملل متحد، به سخنرانی پرداختند.

 

خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو,جفری رابرتسون – وکیل برجسته انگلستان با رتبه مشاورت ملکه، اولین قاضی دادگاه ملل متحد برای سیرالئون، متخصص حقوق بین الملل و نظریه پرداز حقوق,ورا گولاند دباس- نظریه پرداز و استاد حقوق بین الملل (انستیتوی بین المللی ژنو),پروفسور آلفرد زایاس- مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت ۲۲ سال، استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی ژنو,اریک وورو- نماینده پارلمان فدرال سوئیس,ژان شارل ری ال- نماینده پارلمان فدرال سوئیس، معاون شورای شهر ژنو و همچنین سرهنگ وسلی مارتین و پائولو کازاکا، خواهان تامین حفاظت ساکنان اشرف و تشکیل کمیته تحقیق در باره وضعیت آنان و مجاهدان مستقر در لیبرتی شدند.

اجازه دهید با توصیف کمیساریای عالی پناهندگان از جابجایی ساکنین کمپ اشرف به کمپ جدید لیبرتی به عنوان یک محل موقت انتقالی به قصد تعیین موقعیت پناهندگی شروع کنم. آنها ساکنین کمپ اشرف را پناهجویان رسمی بر طبق قانون بین المللی نامیده اند که نیاز به تامین حفاظتهای بنیادی و رفاهی. برای آنهاست. مایلم به این توصیف اعتراض کنم. موقعیت ساکنین کمپ اشرف بسیار فراتر از پناهجو است. 
اول از همه همانطور که بارها و بارها شنیده اید آنها افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند. کمپ اشرف یک موقعیت حفاظت شده به عنوان یک کمپ پناهندگی دارد و بعد از مذاکرات بین آمریکا و عراق، درست قبل از تحویل مسئولیت کمپ اشرف، این تحویلدهی مشروط به تضمین عراق برای استمرار برسمیت شناختن موقعیت حفاظت شده ساکنین آن بود. 
دوم، ساکنین کمپ اشرف خارجیانی بودند که از نظر قانونی حق اقامت دراز مدت، داشتند و به این دلیل برخوردار از برخی حقوق کسب شده که به فرد وابسته است بودند که به تغییر دولت ربط ندارد، منجمله حق مالکیت، که نمی تواند با قوانین بعدی، تغییر یا تقلیل یابد. آنها از حقوقی، که هم شهروندان آنجا و همینطور خارجیان را شامل میشود، و طبق کنوانسیون بین المللی که عراق یک امضا کننده آن است، از حقوق مدنی و سیاسی برخوردارند، و از آن خارج نشده اند.  البته بر طبق کنوانسیون این حقوق باید بدون تبعیض تضمین یابد، منجمله حق حیات، آزادی، امنیت و آزادی تردد. 
و سوم اینکه آنها همچنین دارای موقعیت پناهندگی هستند. بنابراین تا آنجایی که به عراق برمی گردد آنها موقعیت کاملی دارند. ساکنان اشرف عملا به عنوان پناهنده در عراق توسط عراق شناخته شده بودند و همین گونه با آنها رفتار شده است. این ممکن است شناسایی ضمنی باشد ولی توسط رژیم کنونی رد نشده است و در مدارک متعددی به آن اذعان شده است. در واقع نماینده عراق در شورای امنیت رسماً این موقعیت را درست همان روز حمله عراق به کمپ اشرف در ۸ آوریل در برابر شورای امنیت به رسمیت شناخت. من نقل قول می کنم: “من موضع دولت عراق را می دانم، مشخصا اینکه افراد کمپ اشرف را پناهنده قلمداد می کند و اینکه حقوقی که دارند، آنها را مجبور نخواهد کرد به کشور مبدا باز گردند.” بنابراین این یک بیانیه رسمی در برابر شورای امنیت بود.
خلاصه کنم، نکته ای که می خواهم بگویم و بسیار مهم است، در ارزیابی از کمپ لیبرتی، مهم است که تصریح کنیم آنها نه مهاجرین غیر قانونی هستند، نه پناهجو در عراق، بلکه افراد منتظر انتقال هستند. و همینطور با مجبور شدن به جابجایی از اشرف، آنها می توانند موقعیت افراد جابجا شده اجباری داخلی را بگیرند. همه اینها یک نگرانی در مورد جابجا شدن به کمپ ایجاد می کند و اول اینکه آیا   به واقع انتقال است یا جابجایی خودسرانه اجباری؟ اگر چه این امر در پی یادداشت تفاهم بین نماینده ویژه سازمان ملل متحد در عراق و دولت عراق که همه شما درباره آن شنیدید صورت گرفته است، علیرغم اشاره دبیرکل به ماهیت داوطلبانه انتقال، به زحمت کسی میتواند انکار کند که این یک جابجایی غیرقابل قبول در نقض حقوق ساکنین است. 
این مساله بر اساس رضایت آنها نبوده و بخاطر فشار شدید و اقدامات اجباری اخیر که علیه آنها بکار گرفته شده، بوده است. یادداشت تفاهم همچنین بنظر می رسد بدون اطلاع یا تایید ساکنین اشرف یا نمایندگان آنها امضا شده است. هیچ انگیزه قابل قبولی برای این جابجایی اجباری ارائه نشده است، هیچ شواهدی از یک فوریت عمومی که باعث شود دولت عراق از تعهداتش بر طبق کنوانسیون عقب نشینی کند، بخصوص بند ۱۲-۱ که می گوید هر کس که قانونا در قلمرو یک دولت است، باید در آن قلمرو حق آزادی جابجایی و آزادی انتخاب محل سکونتش را داشته باشد. با شهادتهای متعدد، و احکام دادگاهها به خوبی مشخص شده که ساکنین هیچ تهدیدی برای نظم عمومی نیستند و خشونت را رد کرده اند. اصول راهنمای سازمان ملل برای جابجایی داخلی می گوید که هر انسانی باید حق این را داشته باشد که در برابر جابجا شدن خودسرانه از محل استقرار یا سکونت معمولش محافظت شود.  حالا می خواهم به شرایط کمپ لیبرتی بپردازم، محل جدید نمی تواند بعنوان یک کمپ موقت برای انتقال قلمداد شود. 
شما همچنین شنیدید که نماینده ویژه تایید کرده است که زیرساختها و تاسیسات کمپ لیبرتی از استانداردهای بین المللی انساندوستانه که در یادداشت تفاهم عنوان شده برخوردار است. او خواستار جابجایی باقیمانده ساکنین شد. سازمان ملل متحد نمی تواند انتقال به کمپی را در صورتیکه شرایط زندگی ساکنین آن را بدتر کند بجای اینکه بهتر کند، تایید کند. بنابراین درست این است که شرایط کمپ را که دارد ظاهر می شود همانطور که دیدید، با شرایطی که در جزوه آموزشی کمیساریا که در سایت کمیساریا آمده مقایسه کنیم. و گفته شده که این جزوه از حقوق بشر شناخته شده بین المللی استخراج شده است و البته همانطور که می دانید کنسوانسیونی که عراق را متعهد می کند به همه افرادی که در قلمروش هستند و در حوزه اختیاراتش هستند اطلاق می شود. حالا اگر به حداقل استانداردهای رفتاری در این جزوه نگاه کنید که البته کمیساریا توسط پرسنل خودش که از این کمپها دیدن می کنند و آنها را برآورد می کنند و تایید می کند شامل این حقوق است ولی قطعا به اینها محدود نمی شود: 
زندگی و شخصیت افراد نباید مورد رفتار بیرحمانه و اهانت آمیز قرار گیرد، عدم تبعیض، آزادی اندیشه، انجمنها و تجمعات، دسترسی آزادانه به دادگاهها و سایر مقامات مربوطه اداری معتبر، آزادی تردد. 
با توجه به این جزوه در کمپ همچنین باید این تسهیلات در نظر گرفته شود:
غذا، مسکن مناسب و امکانات پایه ای بهداشتی، امنیت در برابر نقض حقوق ساکنین، دسترسی به امکانات بهداشتی و تفریحی مناسب، حفاظت ، ساکنین با محدودیت تردد مواجه نشوند، و ساکنین اجازه داشته باشند اموال منقول خود را منتقل کنند. 
همانطور که شما دیده اید و مشاهده کردید کمپ لیبرتی بسیار پایین تراز این استانداردها قرار دارد، علیرغم تضمینهایی که داده شده اند، در درجه اول شرایط نامناسب زندگی، همینطور مساحت کمپ بطور قابل توجهی از آن چیزی که قول داده شده بود کوچکتر شده است، این منجر به ازدحام بیش از حد خواهد شد. تاسیسات بهداشتی مناسب و موارد شبیه به آن موجود نیست. محدودیت در مورد انتقال وسایل. ساکنین کمپ اشرف از بردن خودروهایشان و اموال منقولشان به کمپ منع شده اند. محدودیت در مورد آزادی تردد. استقرار پلیس مسلح، ساختن دیوارها، عدم دسترسی به وکلا، عدم دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی. 
بنابراین می توانید در خاتمه ببینید که در کمپ جدید فضای عمومی که وجود دارد کرامت بنیادین و حقوق اساسی ساکنین را تحت تاثیر قرار می دهد و همانطور که خودشان مشاهده کرده اند آنها احساس می کنند که سختی های غیرضروری و رفتار توهین آمیز تحمل می کنند. و در آخر تنها چند کلمه در مورد مسئولیت مقامات ذیربط. سازمان ملل متحد البته یک مسئولیت اخص در قبال ساکنین اشرف دارد. در حال حاضر بطور کلی این امر  به رسمیت شناخته شده که سازمانهای بین المللی می توانند در نقض قانون بین المللی دست داشته باشند منجمله بخاطر کمک به یک دولت، در انجام عملی که از نظر بین المللی غیرقانونی است و سازمان ملل نباید خودش را در معرض هرگونه شریک جرم شدن در چنین اعمالی قرار دهد. 
بسیار متشکرم. 

وسلی مارتین: افسر اول ضدتروریسم برای نیروهای ائتلاف در عراق، فرمانده سابق پایگاه عملیات پیشرفته، مسئول حفاظت اشرف

متشکرم خانم رئیس. خانمها و آقایان. هیچکس بیش از یک جنگجو از جنگ نفرت ندارد. هیچکس از شکستن یک توافق زمان جنگ بیش از جنگجویانی که روی آن کار کرده و امضا و اجرا کرده اند نفرت ندارد. 
از همان اول مجاهدین خلق سلاحهایشان را تحویل دادند آنها در اشرف جمع شدند. موقعیت افراد حفاظت شده را پذیرفتند. 
اکنون ما با کمپ لیبرتی مواجه هستیم. در سال ۲۰۰۴ کمپ لیبرتی توسط آمریکاییها ساخته شد. این یک پایگاه برجسته با امکانات فرماندهی، تجهیزات، کارگاهها، سالن غذاخوری، آسایشگاه و امکانات تصفیه آب بود. بیشتر آب آشامیدنی نیروهای آمریکایی در مرکز عراق از کمپ لیبرتی میآمد. برای چند ماه در سال ۲۰۰۶ من در کمپ لیبرتی زندگی کردم. وقتی آمریکاییها کمپ لیبرتی را به عراقیها تحویل دادند کمپ غارت شد، تخریب شد و به آن بی توجهی شد. 
کمپ لیبرتی محصور شده با دیوارهای حفاظتی است، این یک غارت توسط ارتش و دولت بود. حالا در کمتر از یک و نیم مایل مربع از مساحت کمپ لیبرتی، ۳۹۷ عضو مجاهدین زندگی میکنند. با اعتماد به قولهای سفیر کوبلر، آنها به عنوان برنامه آزمایشی برای رسیدگی پناهندگی توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به آنجا آمدند. 
سفیر کوبلر به همه اطمینان داد که کمپ لیبرتی به سطح همه استانداردهای انساندوستانه سازمان ملل متحد رسیده است. من از سفیر کوبلر میپرسم شما برآوردتان از کمپ لیبرتی را چگونه انجام دادید؟ ورود شما به لیبرتی نمیتواند با گامهای صادقانه ای باشد، اگر آنجا رفته اید حتما در آن زمان شما صادقانه گام برنداشتید.
 کمپ لیبرتی که مجاهدین در آن قرار داده شده اند یک فاضلاب روباز است که به یک اردوگاه کار اجباری تبدیل شده است. این کمپ مسلح دارد که از ۶ مرکز در داخل کمپ کار میکنند. سفیر کوبلر، از سال ۲۰۰۶ پلیس عراق شدیداً وابسته به مقتدی صدر و متکی به جیش المهدی او شده است. از سال ۲۰۰۸ همین را میشود درباره ارتش عراق گفت. علاوه بر آن میتوانید سوگند وفاداری مالکی به دولت بنیادگرای رژیم ایران را اضافه کنید. هر روز این ۳۹۷ نفر عذابِ دیدن این اوباش را تحمل میکنند. 
سفیر کوبلر من این پیشنهاد را میکنم: چون شما معتقدید کمپ لیبرتی استانداردهای انساندوستانه را برآورده میکند ما دو نفر میتوانیم به آنجا برویم و آنجا زندگی کنیم و من با این اونیفرم می آیم و شما میتوانید لباس رسمیتان را بیاورید. سفیر کوبلر من شک دارم که شما در این فضای ادعا شده استانداردهای انساندوستانه یک شب دوام بیاورید. 
 
حالا مالکی میخواهد گروه بعدی را به کمپ بیاورد. این واقعاً احمقانه است. با ۳۹۷ نفر اول بطور مناسب برخورد نمیشود. این ۳۹۷ نفر باید به کمپ اشرف برگردند قبل از اینکه کشتاری صورت گیرد و قبل از اینکه آن فاضلاب باز در گرمای فزاینده به یک خطر حتی بزرگتر بیولوژیکی و شیوع اپیدمیک تبدیل شود. درعین حال ما نیاز به یک تحقیقات داریم که چطور این رسوایی کمپ لیبرتی صورت گرفت. سفیر کوبلر، تبعیت از مالکی را متوقف کنید. این خطای مجاهدین نیست، آنها مجتمعها را تخریب نکردند. قبل از اینکه وارد شوند اینطور بود. مجاهدین قربانی هستند نه مقصر.
سفیر کوبلر، کمپ لیبرتی هرگز محل استقرار تفنگداران دریایی نبوده بلکه همیشه محل ارتش آمریکا بود. دیداری که شما ادعا میکنید از کمپ اشرف کرده اید فقط ۱۵دقیقه طول کشیده است و وقتی ساکنین واقعیتها را ارائه کردند شما تمایلی به شنیدن آن نداشتید و بیرون رفتید. همانطور که گفتم اعتماد کردن و استمالت از مالکی را متوقف کنید. 
او از وقتی قدرت را در دست گرفت بازداشتگاههای مخفی به راه انداخته است. من بعنوان فرمانده عملیاتی پیدا کردنِ بازدشتگاهها این را میدانم. ما این بازداشتگاهها را کشف و به آن حمله میکردیم که شامل دو مجموعه در وزارت کشور بود. 
مالکی خودش را بعنوان وزیر دفاع و وزیر پلیس نگه داشته است. او هم ارتش و هم پلیس را کنترل میکند. او از دفترش برای حمله به رقبای سیاسی استفاده میکند. طارق هاشمی، معاون رئیس جمهور سنی یک نمونه بارز است. او همچنین تظاهرات میدان تحریر در سال ۲۰۱۱ را سرکوب کرد. شش تیپ ارتش که او برای خودش نگهداشته گارد نخست وزیری خودش شده اند. 
باید اقدام منسجمی صورت گیرد. این ۳۹۷ نفر را از لیبرتی خارج کنید. همه ساکنین اشرف را از عراق خارج کنید ولی نه به ایران. 
ایالات متحده باید مجاهدین را از لیست خارج کند. باید به آمریکا فشار آورد که توافقنامه خود با ساکنین اشرف را محترم بشمارد. سازمان ملل متحد باید همراه با جامعه بین المللی بیشتر کمک کار باشد. ما نمیتوانیم شاهد تکرار آنچه در رواندا اتفاق افتاد باشیم، رواندا درخواست کمک کرد ولی از طرف ژنرال دالر نادیده گرفته شد. ژنرال دالر حالا درباره اشرف به ما هشدار میدهد. در پایان من بخشی از نامه مورخ ۶ دسامبر ۲۰۱۱ او را میخوانم: 
بدون حفاظت جامعه بین المللی یا سازمان ملل متحد، هرگونه جابجایی ساکنین و متفرق کردن آنها معادل قتل عام آنها دور از دید جامعه بین المللی است. انتقال اجباری آنها به ایران قطعاً آنها را در معرض اعدام و شکنجه قرار خواهد داد. 
خانمها و آقایان متشکرم.

پروفسور آلفرد زایاس- مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت ۲۲ سال، استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی ژنو

همکاران عزیز، خانمها و آقایان،
قاضی رابرتز انگشت خود را بر روی مسأله دروغ و افترا گذارده است. عواقب برچسب تروریستی کماکان مسأله را سختتر نموده است، حتی در درون دبیرخانه سازمان ملل متحد، تا دست به اقدامی برای جلوگیری از هتک حرمت و جنایتی که علیه پناهندگان در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی صورت گرفته است، بزنند. 
ما پیش از این درباره مارتین کوبلر و دیگران شنیدیم. این مرا بیاد صحبتی که استاد سابقم در هاروارد، آلن درشویتز، در کنفرانسی در واشینگتن دی.سی کرد، می اندازد. او در این کنفرانس انگشت خود را روی زخم اصلی گذاشت و گفت که آن چه ما به آن نیاز فوری داریم یک کمیسیون حقیقت یاب است تا مشخص کند چگونه این شیادی انجام گرفته است. این تقلبی که ما در اینجا شاهد آن بودیم قالب کردن کمپ لیبرتی بعنوان مکانی که شما میتوانید واقعاً هزاران نفر را در آنجا تا تعیین وضعیت پناهندگی آنان مستقر کنید. من به نقل قول از آلن درشویتز ادامه میدهم «چه کسی این را تصدیق نمود و چه کسی این جهنم دره یا آشغالدانی را تأیید کرد؟ چه کسی گفت این با استاندارهای ملل متحد مطابقت دارد؟ بالاخره یکنفر مرتکب این شیادی شده است و ۴۰۰ نفر بیگناه را فراموش کرده است که باید سلامتی و جان خود را با آلوده شدن به آشغالها به خطر بیندازند و این چنین ریسکهایی را برای سلامتی خود بپذیرند. ما باید ته این قضیه را در بیاوریم». 
این پنل به موضوعات اساسی حقوق بشر پرداخته است ازجمله اصل مسئولیت حفاظت. این ارزش برجسته این پنل است و باید به عنوان سند عمومی ثبت گردد که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد قتل عام در اشرف را محکوم کرده است. این که دفتر کمیساریای عالی پناهندگان مشغول تعیین موقعیت پناهندگی میباشد و گزارشگر ویژه نیز مسئولیتهای خاص خود را دنبال میکند. 
معیارها مشخص و روشن میباشند، روشن است که عراق مجبور است تعهداتش را تحت قانون بین المللی اجرا کند، به طور مشخص حق حیات، بند ۶؛ حق آزادی از شکنجه، بند ۷؛ و قطعاً حق محفوظ بودن از ارعابی که ساکنان کمپ اشرف و لیبرتی متحمل میشوند که میتوانند به عنوان یک نوع شکنجه محسوب شوند 
اجرای این معیارها برای دولت عراق الزام آور است و برعهده جامعه بین المللی است که خواستار احترام و اجرای آن باشند. این کار میتواند به وسیله انواع مکانیسمها عملی گردد و به همین علت شورای حقوق بشر وجود دارد. 
در پرتو اصل مسئولیت حفاظت، این برعهده جامعه بین المللی است که ساکنان اشرف را با دادن پناهندگی به آنها در کشورهای خود حفاظت کند.  
این یک مسأله ثبت شده عمومی است که جنایت علیه بشریت صورت گرفته است. اینها (دولت عراق) باید به خاطر آن مسئول شناخته شوند. در میان سایر مسائل آنها باید در برابر دادگاه بین المللی جنایی و دادستان جدید آی.سی.سی یک تحقیقات در مورد قتل عامی که علیه ساکنان اشرف صورت گرفت، انجام دهد. مصونیت بیش از این قابل قبول نیست.
در پایان مایلم خودم را با اطلاعیه یی که هفته گذشته توسط ۱۰ نفر از اعضای کمیته مشورتی شورا منتشر شد همراه سازم. در آن اطلاعیه به جامعه بین المللی یادآوری شده است که کمپ لیبرتی منطبق با استانداردهای مراکز پناهندگی نیست و در آن پناهندگان از حق آزادی ورود و خروج و دسترسی آزادانه به وکلا و به خدمات پزشکی برخوردار نیستند. جابه جایی ساکنان کمپ اشرف به کمپ لیبرتی، غیرانسانی بوده است. دولت عراق پناهجویان را از دسترسی به آب آشامیدنی و برق محروم کرده است. مخازن روباز، فاضلابها را در سطح کمپ جاری و باعث آلودگی شده و سلامت ساکنان را به خطر انداخته است. شورای حقوق بشر را فرامیخوانیم تا این شرایط را محکوم سازد، به رویه های ویژه برای اقدامات فوری دست بزند و همانطور که در بیانیه اقدام فوری آمده است گزارشگر ویژه را فرابخواند تا از دبیرکل بخواهد که وضعیت حقوق بشر پناهجویان را ارتقا دهد و از دولت عراق بخواهد تمام نیروهای مسلح را به خارج دیوارهای اطراف کمپ لیبرتی منتقل نماید.
کمپ لیبرتی آنطور که امروز میباشد، کثیف و غیربهداشتی است و قطعاً یک کمپ پناهندگی نیست. جامعه بین المللی باید یک راه حل پایدار برای ۳۴۰۰ پناهجوی کمپ اشرف و کمپ لیبرتی بیابد. همانطور که کمیسر عالی، ناوی پیلای، سال گذشته در بیانیه اش در ماه آوریل ۲۰۱۱ گفت «دولتها باید گامهای عملی و سخاوتمندانه برای حل مشکلی که غیرقابل دفاع خوانده می شود بردارند». 
متشکرم

خانم  حشمت سریری

خانمها، آقایان، دوستان عزیز
بسیار خوشوقتم که امروز با شما هستم. من در زمانی با شما صحبت می کنم که بسیار نگران شرایطی که برادران و خواهرانم در کمپ لیبرتی در آن زندگی می کنند هستم. وقتی اولین ۴۰۰ نفر برای نشان دادن حسن نیت به لیبرتی رفتند، علیرغم این واقعیت که از بنیادی ترین حقوقشان محروم شدند،  در مقابل انتظار داشتند که سازمان ملل با حسن نیت پاسخ دهد و اینکه دولت عراق را وادار کند که همین کار را بکند. ولی متاسفانه نه تنها اینطور نشد، بلکه فشارها و محدودیتها ادامه یافت و ساکنین لیبرتی علیه رفتاری که با آنها می شود، اعتراض کردند، اما آنها خودشان بخاطر شرایط وحشتناک کمپ لیبرتی، متهم شدند. این البته یک تاکتیک شناخته شده توسط مستبدین است که قربانیانشان را متهم می کنند؛ تا  اعمال جنایتکارانه خودشان را بپوشانند. با اینحال ما این انتظار را از سازمان ملل نداشتیم. 
در مورد شرایط کمپ لیبرتی من سعی کرده ام هر روز خودم را بجای آن ۴۰۰ نفر بگذارم که ببینم چه احساسی می داشتم اگر توسط نماینده ویژه دبیر کل ملل متحد که همه اعتماد و مسئولیت این سازمان را حمل می کند به من گفته می شد که همه چیز در کمپ لیبرتی آماده است. و موقع ورودم به کمپ مواجه با منابع پر زباله، نبود آب، نبود برق، و یک فضای آلوده با بوی بسیار بد و فاضلاب جاری در سطح زمین مواجه می شدم. و اگر سوال کنم که اجازه بدهید از اشرف تانکر آب و ژنراتور برق بیاوریم و این را دولت عراق رد کند، چه احساسی می داشتم؟ اگر خودروهای حامل دارو به لیبرتی می رسیدند و نیروهای عراقی آنها را بدون توجیهی برمی گرداندند من این را چطور می توانم ببینم؟ اگر من یک بیمار سرطانی بودم که می خواستم برای یک قرار فوری پزشکی در بیمارستان بغداد، لیبرتی را ترک کنم و نیروهای عراقی من را بیش از ۵ ساعت نگه می داشتند قبل از اینکه اجازه از نخست وزیری عراق دریافت شود که به من اجازه دهد که کمپ را ترک کنم و بعد قرارم لغو شده، چطور نسبت به این واکنش نشان می دادم؟ و بدتر از همه چه احساسی می کردم اگر بطور خاص بعنوان یک زن خودم را در بین تعداد زیادی نیروهای مسلح عراقی می یافتم، آنهایی که خواهران و برادران مرا یک سال پیش در حمله ای به اشرف کشتند. و باز چه نوع فشار روانی باید متحمل می شدم اگر خودم را تحت نظر  دوربینهای مراقبت که من را ۲۴ ساعته زیر نظر دارند و اسناد آن به رژیم ایران داده می شود می یافتم. و نهایتا چه احساسی می داشتم اگر می دیدم که فشارهای اعمال شده بر من تاییدیه سازمان ملل را دارد؟ 
در زمانی که تحت چنین فشارهایی هستم، بخاطر همین فشار ها توسط سازمان ملل مقصر شناخته می شوم. به من گفته می شد که کمبودی در کمپ لیبرتی نیست و من دارم وانمود می کنم که هست!. من شیر اب را باز نگه داشته ام که وانمود کنم آب وجود ندارد! من لوله فاضلاب را ترکاندم که وانمود کنم فضا آلوده است! من اجازه ورود تانکرهای آب و فاضلاب را نمی دهم که وانمود کنم عراقیها دارند روی من محدودیت اعمال می کنند! و سایر اتهامانی شبیه به آن که البته بسیار پوچ است. این نیروهای عراقی هستند که هر گونه ورود یا خروج از کمپ را کنترل می کنند. بنابراین این اتهامات ساختگی علیه من چیست؟ تناقضات زیادی از گزارشات رسیده از لیبرتی وجود دارد. واقعیت این است که دولت عراق دارد ساکنین لیبرتی را به درخواست رژیم ایران به بهانه حق حاکمیت عراق سرکوب می کند. سازمان ملل متحد بعنوان یک نهاد جهانی برای تضمین حقوق بنیادی انسانی همه انسانها در جهان پا به عرصه وجود گذاشت. بنابراین سکوت و بی عملی سازمان ملل در برابر فشارهای اعمال شده و سرکوب دولت عراق روی ساکنین لیبرتی، به بهانه حق حاکمیت عراق، قابل قبول نیست. ما می خواهیم سازمان ملل یک موضع بی طرف داشته باشد و دولت عراق را مجبور کند با مسئولیتهای حقوقیش مواجه شود و آنها را اجرا کند. من همچنین می خواهم اشاره کوتاهی به استماع اخیر در کنگره امریکا بکنم که وزیر خارجه امریکا گفت همکاری مجاهدین در بستن موفقیت آمیز و مسالمت آمیز کمپ اشرف یک عامل کلیدی در مورد هر گونه تصمیم برای خروج مجاهدین خلق از لیست سیاه امریکاست. اول از همه این به خوبی نشان می دهد که نامگذاری مجاهدین بعنوان یک سازمان تروریستی از اول غیر قانونی و نامشروع بوده است. ولی ربط دادن نامگذاری به جابجایی ساکنین اشرف باز یک اظهارات ناعادلانه توسط وزارت خارجه امریکاست که تنها یک چراغ سبز به مالکی برای کشتار ساکنین می دهد. بنابراین بجای ایراد چنین اظهاراتی، ما می خواهیم که دولت امریکا دولت عراق را برای انجام موارد زیر مجبور کند: 
ما می خواهیم سیستمی که درلیبرتی برقرار شده که آن را مثل زندان می کند منحل شود. 
ما تضمینهای حد اقل برای احترام به حقوق بشر ۴۰۰ نفر ساکنان را می خواهیم.
ما می خواهیم نیروهای مسلح  عراقی به بیرون کمپ منتقل شود. 
ما می خواهیم دوربینهای جاسوسی و وسایل شنود برداشته شود. 
ما می خواهیم ساکنین آزادی تردد داشته باشند. 
بعد،  اولین ۴۰۰ نفر یا باید بلافاصله انتقال داده شوند، یا اگر چشم اندازی برای انتقال سریع نیست، لیبرتی دیگر یک کمپ انتقالی نیست و این ۴۰۰ نفر باید به اشرف برگردند و آنجا برای انتقال صبر کنند. 
ساکنین لیبرتی، خانواده های آنها، و همه ما مطمئن هستیم که با حمایت قوی اروپا ما به همه اینها دست خواهیم یافت. 
من از همه شما متشکرم.

شارل ری ال- نماینده پارلمان فدرال سوئیس، معاون شورای شهر ژنو

در تاریخ ۳۱ ژانویه آقای مارتین کوبلر نماینده دبیرکل ملل متحد در عراق، اطلاعیه ای صادر کرد که براساس آن زیر ساختها وتسهیلات کمپ لیبرتی مطابق با استانداردهای انسانی قید شده در یادداشت تفاهم بود. 
اکنون در چند جمله نگاهی به وضعیت تکنیکی و بهداشتی کمپ لیبرتی می اندازیم و چند تصویری که به شما نشان داد شد و درست است که تصویر از هر بیانی قوی تر است. 
ـ گسترش نیروهای پلیس در داخل کمپ به صورتی است که زندگی شخصی افراد به طور مستمر در معرض دید و کنترل قرار دارد و در عمل، هیچ حیطه اختصاصی برای ساکنان به ‌رسیمت شناخته نشده است.
ـ در نقاط مختلف کمپ دوربینهای قوی و دستگاههای شنود کار گذاشته شده است تا همه رفت و آمدهای داخل کمپ را کنترل کنند.  این یک شیوه آزاردهنده است و شکنجه روانی به حساب می آید که قبلاً بطور واضح در رابطه با اشرف افشا شده بود.

ـ کمبود آب و خرابی شبکه آبرسانی به‌شدت آزاردهنده است. 
ـ نیمی از کمپ فاقد برق است. ظرفیت دو ژنراتور موجود بسیار کمتر از میزان برق مورد نیاز است. 
ـ سوخت به اندازه نیاز آنها تأمین نمیشود. ساکنان به ناچار در طول روز از هرگونه استفاده از وسایل گرمایشی چشم پوشیده اند. در همین حال، طبخ غذا امکانپذیر نیست. همه جا سرد میشود. سیستمهای آب و فاضلاب از کار می‌افتد، فاضلاب بیرون میزند و به سطح زمین میآید. ما الآن فیلم آن را دیدیم. هم اکنون فاضلاب تا یک متری بنگالهای ردیف اول مجموعه را پوشانده است. 
ـ وضعیت بهداشتی کمپ خطرناک است. درب فاضلاب نیروهای پلیس در محوطه ساکنان باز می شود و بوی وحشتناک پخش میکند و محیط را به‌شدت آلوده کرده است، به‌نحوی که سلامتی ساکنان به طور جدی تهدید می‌شود.
ـ عدم تخلیه و بالا آمدن فاضلاب در سطح کمپ، ریسکهای جدی بهداشتی ایجاد کرده است. 
ـ بیشتر سرویسهای بهداشتی خراب و غیرقابل استفاده است و بسیاری از آنها آب ندارد یا سیستم لوله کشی آن از دور خارج شده است.
ـ در روز ۲۳فوریه۲۰۱۲ لوله اصلی منبع فاضلاب لیبرتی ترکید و بخش وسیعی از محوطه لیبرتی را فراگرفت. ساکنان توانستند گسترش فاضلاب را که به یک متری بنگالها رسیده بود متوقف کنند. 
ـ گزارش تکنیکی ۳۱ ژانویه (۱۰بهمن و اطلاعیه ۱۱بهمن) یونامی در مورد زیرساختهای لیبرتی به طور مطلق عاری از صحت بوده است و انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی غیرقانونی و نقض آشکار استانداردهای انساندوستانه بوده است.
حداقل تضمینهای لازم به‌شرح زیر است:
ـ انتقال همه نیروها و ماموران مسلح و ایستگاه پلیس به ورودی در خارج کمپ.
ـ دوربینهای جاسوسی و دستگاههای شنود به‌طور کامل برچیده می‌شود. 
ـ پلیس غیرمسلح در هماهنگی با ساکنان وارد کمپ ‌شود.
ـ دسترسی آزادانه و مستقیم ساکنان به خدمات پزشکی در عراق 
ـ آزادی رفت و آمد ساکنان 
ـ فراهم کردن زیرساختهای معقول برای ساکنان ازجمله برای آب آشامیدنی و خدماتی، برق، سیستم فاضلاب مناسب و سرویسهای بهداشتی لازم.
برای اجتناب از تبدیل لیبرتی به زندان اجرای مواد بالا الزامی است و اگر این موارد تأمین نشود و به‌خصوص حضور پلیس در داخل کمپ ادامه یابد، لیبرتی از هم اکنون یک تجربه شکست خورده است و انتقال سایر افراد به آن امکانپذیر نیست. 
چه کسی مسئول این شرایط جهنمی و این زباله دانی است؟
اینجا یک کمپ پناهندگی نیست یک بازداشتگاه است. 
این یک افتضاح سیاسی است. تصاویری را که آقای کوبلر ارائه داد با واقعیت فرق داشت. چه کسی مسئول فرستادن ساکنین به این زباله دانی است. 
مسئول آن باید بیاید و در مقابل روزنامه نگاران پاسخ بدهد.

پائولو کازاکا

متشکرم خانم رئیس، میخواستم بگویم که من نیز خود را در صحبتهای سخنران قبلی، سهیم میدانم.
میخواستم گواهی دهم که به عنوان رئیس یک سازمان غیردولتی که  از دوسال پیش با شماری از دوستانم تأسیس کردم به نام «ائتلاف برای تجدید همکاری بین آحاد نوع بشر» شاهد بودم که چندین نماینده از دولتهای عضو ملل متحد، در اینجا پرونده ای حاوی عکسهای مشخصی را دریافت کرده بودند، که این مجموعه عکس با آنچه که ساکنان اشرف بعد از رسیدن به لیبرتی بدست ما رساندند مطلقاً متفاوت و برخلاف آن بود. 
بنابراین سؤالی که هست بسیار روشن و بسیار ساده است: آقای کوبلر شما باید بلادرنگ توضیحات روشنی بدهید. یا عکسهای شما درست است؟ و در آنصورت باید بگویید که پس چطور ساکنان اشرف چنین عکسهایی را ارائه داده اند؟!
چطور ممکن است که در همان روز اول رسیدن به محل چنین توده انبوهی از زباله ایجاد شده باشد؟ چطور ممکن است که ساکنان اشرف خودشان سیستم فاضلاب را منفجر کرده باشند و چگونه ممکن است آب را دور ریخته باشند؟ 
آقای کوبلر میخواهد سعی کند این را به ما بقبولاند که کمپ لیبرتی شرایط مناسبی دارد. اما آنطور که من از گواهی سرهنگ مارتین فهمیدم اینها عکسهایی هستند مربوط به سالها قبل و از وقایعی که در آنجا طی این مدت رخ داده فاصله دارند، این غیرقابل باور است و من باید بگویم که به هیچوجه دیگر نمی شود ادامه داد، آنهم با چنین رفتاری. 
آقای کوبلر باید آنچه را که انجام داده به ما توضیح دهد. چطور او قصد داشته که همه را متقاعد کند. و قصد داشته اشرفیها و همه دولتهای عضو سازمان ملل متحد در اینجا را متقاعد کند که شرایط آنجا بسیار عالی است!
او باید تئوری توطئه خودش را برای ما توضیح بدهد. چطور اشرفیها توانسته اند سیستم موجود فاضلاب را منفجر کنند؟!!!
او باید بلادرنگ این کار را انجام دهد و من باید همچنین اعلام کنم که به عنوان مدیر انجمن ««ائتلاف برای تجدید همکاری بین آحاد نوع بشر» » آماده ام همراه سرهنگ مارتین با هم به محل برویم و همینطور با کلیه شخصتیهایی که دراین پنل حضور دارند در چارچوب یک کمیسیون تحقیق در مورد آنچه که رخ داده است، همراه شوم.  تا اینکه مشخص شود، چه کسی در مورد شرایط کمپ لیبرتی حقیقت را می گوید و چه کسی دروغ می گوید.
متشکرم خانم رئیس
 

سرهنگ مارتین: 
من مفتخر خواهم شدکه همراه شما بروم

اریک وورو- نماینده پارلمان فدرال سوئیس

میخواهم به حضار در سالن سلام بکنم. 
خانمها و آقایان، من بارها حمایت خودم را از اهداف شما نشان داده ام و از طریق شما حمایتم را به پناهندگان در کمپ اشرف رساندم. 
همراه با همکاران بسیاری در پارلمان فدرال سوئیس و پارلمانترهای ایالتی و بسیاری شخصیتهای دیگر، ما کماکان مبارزه نمونه خود را برای حمایت از اعضای ارزشمند مجاهدین خلق ایران برای آزادی و دموکراسی با آن درگیر هستند، ادامه میدهیم.
در شروع سال ۲۰۱۲ میتوانستیم امیدوار باشیم که وضعیت بهبود یابد. اما متأسفانه در ۲۱ فوریه گذشته، سخنگوی وزارت امور خارجه ملاها اعلام کرد: ما از ملت عراق و خواسته دولت عراق برای انتقال مجاهدین به کمپ اشرف به کمپ لیبرتی تقدیر و حمایت میکنیم. »
برای ملاها و رژیم ایران این انتقال نشانه ای است از اینکه ساکنان اشرف «صحنه منطقه و عراق را ترک میکنند». 
سخنگوی رژیم ایران علاوه بر آن اضافه کرد «ما همچنین ازکمکهایی که سازمان ملل متحد وکمیساریای عالی پناهندگان درخصوص اخراج مجاهدین از عراق کردند استقبال کردیم و همه جوره از این اقدامات حمایت خواهیم کرد». 
این سخنان خیلی نگران کننده است واضح است که حرفهای رژیم آخوندی دروغ و مسموم کننده است که برای مردم ایران توسط تلویزیون رسمی بیان میشود. 
بنابراین ما در یک وضعیت بسیار حاد هستیم، زیرا هدف انتقال اشرفیان به کمپ لیبرتی نابود کردن اپوزسیون مشروع رژیم ملاهاست. 
نخست وزیر عراق هم به این ترتیب به رژیم ایران همه اطمینانها را میدهد که سازمان مجاهدین خلق را در لیبرتی فلج کند. 
با توجه به این عناصر، ما فعالیتهایمان را در حمایت از پناهندگان اشرف و لیبرتی در سوئیس و اروپا ادامه میدهیم. 
با شروع اجلاس جدید پارلمان سوئیس من توسط پارلمان سوئیس، به عنوان عضو هیأت سوئیس در شورای اروپا انتخاب شدم. با این سمت، عضو کمیسیون مهاجرت، پناهندگان و جابجاشدگان شورای اروپا شده ام.
در همین راستا میخواستم به شما اطلاع بدهم که در ۲۵ ژانویه گذشته، پارلمان شورای اروپا بیانیه ای را به نام «از تبدیل کمپ لیبرتی به زندان برای اشرفیان جلوگیری کنید» به تصویب رساند. در این بیانیه به دولت عراق و رژیم ایران هشدار داده شده است. این بیانیه به اتفاق آرا توسط پارلمان شورای اروپا به تصویب رسید. 
اما قبل از همه، ضروری است که دولت آمریکا، مجاهدین خلق ایران را از لیست خود حذف کند. برای توجه شما متشکرم.

خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو

از همه شما برای شرکت در این جلسه سپاسگزارم ما میخواهیم در مورد وضعیت کنونی کمپ لیبرتی تلاش خودمان را بکنیم، اما مطلقا مینیمم ها تضمین داده نشده و به طور عملی باید به همه امور احترام گذاشته شود. برای اینکه در جابجایی باید حقوق انسانی رعایت و تایید شود و تمام کشورهایی که در این زمینه مسئولیت دارند، متعهد هستند که شامل اسپانیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا است. 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا