بیانیه‌های شورای ملی مقاومت ایران

بیانیـة سی و سومین سالگرد تأسیس شـورای ملی مقاومت ایـران

سی و سه سال از حیات شورای ملی مقاومت ایران، شصت و دو سال از قیام ملی 30 تیر 1331 در حمایت از دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی كردن نفت ایران و صد و هشت سال از انقلاب مشروطه می گذرد. در این سالگردهای تاریخی ،یاد و خاطرة همه زنان و مردانی را گرامی میداریم که در بیش از یک قرن گذشته، در راه آزادی، استقلال، دموکراسی و عدالت به شهادت رسیدند.

سی و سه سال حیات شورا، انباشته از رزم بی امان، مبارزة خستگی ناپذیر و پیکار مرگ و زندگی برای آزادی است که یکی از حماسی ترین و شور انگیز ترین فرازهای آن مقاومت 100 رزمنده آزادی در قرارگاه اشرف در روز10شهریور 1392 بود. مزدوران مالکی به نیابت از خامنه‌ای به اشرف حمله کردند و در یک قتل عام جنایتکارانه 52 اشرفی را که 17تن از آنان از اعضای شورای ملی مقاومت ایران بودند، به شهادت رساندند. شورا مراتب احترام خود را به شهیدان این حماسه سترگ و همچنین شهیدان موشكباران لیبرتی در 5دی 92 ابراز می دارد. نام و خاطرة این قهرمانان همواره ماندگار خواهد ماند.

اعضای شهید شورای ملی مقاومت ایران؛ میترا باقر زاده، ژیلا طلوع، زهره قائمی، گیتی گیوه چیان، حمید باطبی، احمد بوستانی، علیرضا خوشنویس، ابوالقاسم رضوانی، قباد سعید پور، نبی سیف، مهدی فتح الله نژاد، علی فیضی شبگاهی، علی اصغر قدیری، حسین مدنی، بیژن میرزایی، عبدالحلیم نارویی و محمد رضا وشاق؛

همراه با مجاهدان شهید؛ مریم حسینی، فاطمه كامیاب شریفی، سعید اخوان هاشمی، ابراهیم اسدی، امیر حسین افضل نیا، شاهرخ اوحدی، محمود برنافر، علیرضا پورمحمد، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، حسن جباری، محمد جعفر زاده، حسین مام رسولی، یحیی زیارتی، ناصر سرابی، كوروش سعیدی، حسین سلطانی، سید علی سید احمدی، اردشیر شریفیان، فریبرز شیخ الاسلامی، مجید فردی شیویاری، حمید صابری ، محمد جواد صالح تهرانی، محمود رضا صفوی، سید علی اصغر عمادی چاشمی ،حسن غلامپور، سیروس فتحی، ناصر كرمانیان، محمد گرجی، غلامعباس گرمابی، شجاع الدین متولی جلالی، محمدعلی محمودی، علی اصغر مكانیك، رحمان منانی، عباس نامور، رحمت نخجیری، امیر مسعود نظری، سعید نورسی و شهرام یاسری، در رزمی دلیرانه برای آزادی جان فدا کردند.

شورای ملی مقاومت همچنین یاد و خاطرة عضو دیگر خود خانم راضیه كرمانشاهی را که در اردیبهشت امسال در آلبانی در اثر عوارض محاصره طولانی پزشكی در اشرف و لیبرتی جان باخت، گرامی می‌دارد. به خاطر همین محاصره ضد انسانی در یكسال گذشته مجاهدان خلق حمید شاكری و محمد بابایی در لیبرتی، رویا درودی، محمدرضا معاضدی و رضا ستوده مرام در آلبانی جان باختند. بر همه آنها درود.

جای خوشوقتی است كه در كمتر از یكسال، جوشش خونهای راهگشا و جانبازی های قبل از آن، در قیام مردم عراق علیه مهرة دست نشانده رژیم ولایت فقیه به بار نشسته است. این امر مقدمتا در بركناری خفت بار مالكی از قدرت، به مثابه در هم شكستن ”عمود خیمه ولایت“ در كشور همسایه، نتیجه بخش بوده است. اكنون مردم عراق در بصره و بغداد و دیگر شهرهای عراق كنار رفتن مالكی را جشن میگیرند، و به صراحت از برطرف شدن ”كابوس“ و رفتن ”بختك“، به یكدیگر تبریك میگویند

 مهرة دست آموز سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، سالها در ایران با نام ”جواد مالكی“ پرورش یافته بود.

خامنه‌ای و مالكی در 8 سال گذشته، اعضا و رزمندگان مقاومت و پایگاههای آنها را در مجاورت خاك میهن 26 بار مورد تهاجم و تعرض قرار دادند: 21 ضرب الاجل فرساینده، برای اخراج از عراق، با محاصرة كشنده و جنگروانی بی سابقه در اشرف، با دستگیری اعضای خانواده های مقاومت كنندگان اشرفی در داخل ایران، و با زیر ضرب بردن همه جانبة شورای ملی مقاومت و اعضا و پشتیبانان آن در سراسر جهان…

امّا مقاومت ایران دشمنی را كه در عراق ”خط“ بسته و برای قتل عام و انهدام كامل نیروی جنگنده اپوزیسیون خیز برداشته بود، ناكام گذاشت. اكنون مالكی، كه مقاومت ایران نخستین و بیتزلزلترین افشاگر ماهیت او در سطح جهانی بوده، ساقط شده و درخواستهای مردم عراق برای محاكمه او به سبب جنایتهای بی شمارش علیه بشریت بالا گرفته است. وضعیت و آیندة مالكی در عراق هنوز بطور قطعی و نهایی روشن نشده و واضح است كه او و نیروی تروریستی قدس كماكان به دستور خامنه‌ای از هیچ تعرض و جرم و جنایتی رویگردان نیستند و با انواع و اقسام توطئه ها و ترفندها و انفجارها و آدمكشیها تلاش خواهند كرد آب رفته را به جوی برگردانند.

اما بركناری رسمی مالكی و در هم شكستن توطئه های 8 ساله را باید به رزم آوران آزادی در خط مقدم نبرد و به ویژه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، كه هدایت كارزارهای پیاپی و مقابله با تهاجمها و تعرضهای بی وقفة دشمن را بر عهده داشت، تبریك و تهنیت گفت. اكنون تعادل و آرایش پیشین رژیم در جبهه مقدم نبرد به نحوی بازگشت ناپذیر در هم شكسته است، هر چند كه كارزار، در همة صحنه های متعدد و گوناگون رویارویی، ادامه دارد و در آینده هم بایستی در جبهه های مختلف، با دولت ها و قدرتها و عوامل گوناگون، كه بالفعل در طرف رژیم قرار دارند، مصاف داد و رو به جلو راه باز كرد.

شورا در سی و سه سال گذشته فراز و نشیبهای بسیار داشته است، اما بدون شک سالی كه گذشت برای شورا سالی سرنوشت ساز بود. خامنه‌ای در یك سال گذشته از همه امکانات داخلی، منطقه یی و جهانی برای نابودی مقاومت سازمانیافته استفاده کرد تا تهدید سرنگونی ولایتش را خنثی کند، ولی ناکام و درمانده تر از همیشه با مقاومتی سرفراز و ماندگار روبه‌رو شد که ظرفیت و توانمندی مبارزاتی آن از نظر سیاسی، اجتماعی، بین المللی و به ویژه تشکیلاتی، به طور قابل توجه افزایش پیدا کرده است. مالکی، به نیابت از ولی فقیه حاکم در تهران می خواست مقاومت سازمانیافته مردم ایران را از روی نقشه سیاسی پاک کند یا اعضای آن را به تسلیم وادارد. اکنون این خود اوست كه محو میشود و ولی امرش در گرداب بحرانهای لاعلاج غوطه ور است.

حمایتهای بی دریغ ولی فقیه از نوری مالکی به دامی برای ولایت خودش تبدیل شده است و هم سرنوشتی با دیکتاتوری بشار اسد، ولایت او را در تقابل با مردم آزادیخواه خاورمیانه و با کشورهای عربی قرار داده است. خامنه‌ای می کوشد تا از بمباران وحشیانه غزه توسط اسرائیل برای خود فرصت سازی کند. اما مردم محروم و رنج دیده فلسطین که سالهاست با سیاست مزورانه حکام ایران آشنایی دارند فریب دعاوی جنگ افروزانه رژیم ولایت فقیه را نمی خورند.

شورا در دفاع از مردم محروم فلسطین بمباران غزه توسط اسرائیل را از ابتدا محكوم  كرده و پیوسته خواستار توقف این كشتار وحشیانه شده است.

شورا طبق سنت همیشگی خود با تمام توان از جنبشهای دانشجویان، جوانان، فرهنگیان و مبارزات مداوم كارگران و مزدبگیران و حركتهای حق طلبانة ملیتها و مردم به پاخاسته در مناطق مختلف میهنمان حمایت می‌كند.

جوانان ایران زمین در داخل وخارج میهن سرمایه عظیم آینده كشور هستند و شركت فعال آنها در صفوف مقاومت بهترین گواه پویایی و بالندگی این مقاومت برای سرنگونی استبداد دینی و حاكی از نقش تعیین كنندة جوانان در ایران آزاد آینده است.

ما به همه رزمندگان راه آزادی که پرچم مبارزه پر فراز و نشیب برای سرنگونی استبداد دینی و مشعل رزم پرشکوه برای تحقق استقلال و آزادی و نفی هرگونه تبعیض جنسی، ملی و مذهبی را با قبول همه مخاطرات و هزینه های سنگین همچنان برافراشته نگهداشته اند درود می فرستیم.

شورای ملی مقاومت ایران درآغاز سی و چهارمین سال حیات خود بار دیگر به همة زندانیان سیاسی و عقیدتی در سیاهچالهاى ولایت مطلقه خامنه‌ای و تمامى خانواده هاى شهیدان و زندانیان سیاسى درود می فرستد و یاد و خاطره مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی را که به جرم پایداری بر عقاید خود در سحرگاه یکشنبه 11 خرداد سال جاری به جوخه اعدام سپرده شد، گرامی می دارد.

رژیم ولایت فقیه در سال گذشته همچنان مسیر قهقرایی را طی کرد. خامنه‌ای به اجبار هم به شکاف در بالای هرم قدرت تن داد و هم در یک عقب نشینی اضطراری مجبور به عقب نشینی در پروژه اتمی و نوشیدن نخستین جرعه های زهر شد. این هر دو عقب نشینی اما نتوانست بر تضادهای علاج ناپذیر رژیم مرهم بگذارد و وضعیت ناپایدار و شکننده رژیم را درمان کند، در نتیجه تضاد اساسی جامعة ایران، یعنی تضاد بین مردم و رژیم ولایت مطلقه فقیه را تشدید و مبارزة مردم ایران را به نقطة تعیین تكلیف نزدیك كرد. رویدادهای یك سال گذشته در ایران و در خاورمیانه به اشکال مختلف در سرنوشت رژیم ولایت‌فقیه و مقاومت سازمانیافته مؤثر بود.

ما از تلاشهای بی وقفة خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیدة شورای ملی مقاومت برای جلب حمایت جهانی از مبارزة مردم ایران و به كرسی نشاندن خواستهای جنبش مقاومت در عرصه بین المللی، به شمول حقوق رزمندگان اشرفی، قدردانی می کنیم و شكیبایی شگفت‌انگیز و مقاومت رزمندگان آزادی در زندان لیبرتی را ستایش می‌ کنیم.

شورای ملی مقاومت ایران در بیانیة حاضر مواضع خود را پیرامون مهمترین تحولاتی که با سرنوشت مردم و مقاومت سازمانیافته ایران پیوند دارد، به اطلاع عموم می رساند.

 فصل اول- تشدید شکاف در هِرم قدرت و شکست مانور روحانی

 1-شورای ملی مقاومت در بیانیه سال گذشته، به تفصیل نظرات و تحلیل خود را پیرامون شكست مهندسی خامنه‌ای برای تحمیل سعید جلیلی به باندهای درونی رژیم اعلام کرد. ما اعلام کردیم که خامنه‌ای با صرف هزینه های زیاد و منجمله حذف رفسنجانی از طریق شورای نگهبان، باز هم مجبور به پذیرش شکست در مهندسی انتخابات و پذیرش حسن روحانی شد. ما این تحول را به منزلة شكست استراتژی یكدست سازی نظام، شكست سیاست ”بی دنده و ترمز“ و زیر سؤال رفتن اقدامات خامنه‌ای در دوران 8 ساله احمدی نژاد ارزیابی کردیم.

بنا بر اعتراف رسانه های وابسته به رژیم، نمایشی که قرار بود ”اقتدار“ را نشان دهد به ”رفراندوم“ علیه پروژه اتمی تبدیل شد و گفتیم که گرچه باند رفسنجانی- روحانی به میزانی خواستار ”مشروط کردن“ ولایت فقیه از طریق مشارکت در رأس هِرَم قدرت هستند، اما به علت آن که قدرت واقعی همچنان در اختیار ولی فقیه و سلطنت مطلقه اوست، روحانی نمی تواند هیچ قدم اساسی برخلاف نظر ولی فقیه بردارد.

2- شورا در بیانیه سال گذشته اعلام کرد: «احمدی نژاد بهترین مجری سیاست ”اصول گرایی“ ولی فقیه بود. در دورة چهار سالة اولِ او ”اصول گرایی“ خامنه‌ای با قطار بی دنده و ترمز احمدی نژاد در تطابق کامل بود. انتخابات خرداد 1388 و قیامهای پس از آن در خط مشی خامنه‌ای برای یک دست کردن حاکمیت تغییری ایجاد نکرد. گرچه اتوریتة ولی فقیه به وسیلة زنان و مردان ایران زمین در کف خیابان لگد کوب شد، اما خامنه‌ای حاضر به عقب نشینی و قبول شکست نشد. خامنه‌ای از یک طرف با قساوت تمام قیامهای مردم را سرکوب کرد و از طرف دیگر سلطة پاسداران بر تمامی ارگانهای اجرایی را از طریق احمدی نژاد گسترش داد. وحشی‌ترین پاسداران، منفورترین دژخیمان و تروریستها در ارگانهای مختلف دولتی به پستهای كلیدی گماشته شدند…..

سیاست راهبردی ولی فقیه که مجریان آن باند احمدی نژاد و نیروهای ”وَلایی“ در سپاه، بسیج و نهادهای امنیتی بودند، طیف گستردهیی از شرکای سابق را گام به گام از قدرت حذف کرد. بر پایة این سیاست، خامنه‌ای برای حفظ امنیت به خطر افتادة ولایتش، علاوه بر حذف شرکا، هم پروژه اتمی را با جدیت پیگیری کرد و هم دخالت مؤثر و البته ماجراجویانه در سوریه و عراق را ادامه داد……

حذف شدگان از قدرت و باندهایی که در لبة تیغ قرار داشتند، زیر پوشش مخالفت با سیاستهای احمدی نژاد، ولی فقیه را به چالش می‌کشیدند. حسین شریعتمداری در روزنامة کیهان این طیف گسترده را در مقالهیی در 18 آذر91 با عنوان ”انقلابیون فرسوده و توطئة جام زهر“ چنین معرفی کرد: ”شاید تا چندی پیش چنین تصور می شد که انقلابیون فرسوده را تنها باید در اردوگاه اصلاح طلبان سراغ گرفت، اما حوادث سالها و خصوصاً ماههای اخیر نشان داد که عارضة فرسودگی و از دست دادن انگیزه های مبارزاتی، منحصر به هیچ گروه و جریان سیاسی خاصی نیست و همة سیاسیون نظام از هر طیف و جناحی را فراگرفته است… انقلابیون فرسوده در این برهة حساس قصد دارند با مهندسی هدفمند اوضاع کشور، فشار همه جانبه ‌یی به رهبری” وارد کنند“. شریعتمداری هدف افزایش چنین فشار‌هایی را ”نوشیدن جام زهر، عقب نشینی و دست کشیدن از مواضع انقلابی“ از سوی ”مقام معظم“ به منظور آغاز مذاکره با آمریکا اعلام کرد…..

مجموعة عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، منطقه یی و بین المللی به خصوص نارضایتی انفجاری جامعه، شقة درون حاكمیت، بحران سوریه، شكست مذاكرات اتمی و در رأس آنها تحریمها، منجر به شکل گیری یک گرایش جدید در درون هرم قدرت و ثروت شد که گرچه به ظاهر در چالش با باند احمدی نژاد قرار داشت، اما در اصل به دنبال مشروط کردن قدرت ولی فقیه و مهار کردن زیاده خواهی سپاه پاسداران بود.

در بطن این جدال و کشمکش، هر دو طرف برای رسیدن به هدف خود در انتخابات پیش رو، تلاش می کردند. بدیهی است که این جدالها، تا جایی که به محور رفسنجانی بر می گردد، نه برای اصلاح رژیم و نه حتی برای یك انتخابات نیمه آزاد نبوده و نیست. دعوا بر سر شراکت همة خودیها در قدرت و ثروت است که شکل سیاسی آن تقابل ”نسخه“ دولت خودیهای رفسنجانی با طرح ”ریل‌گذاری جدید“ خامنه‌ای است….».

3-تجربه یک سال گذشته، صحت ارزیابی شورا را نشان داد. سیاست به اصطلاع ”اعتدالی“ روحانی با شکست سریع در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و بین المللی روبه‌رو شد. ابعاد این شکست به حدی است که دبیرکل ملل متحد هم اعلام کرد که وعده های ”بهبود حقوق بشر“ شکست خورده است. آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و حقوق شهروندی و مدنی و نظایر آن پیشکِش، روحانی تاکنون حتی نتوانسته مسأله حصر موسوی و کروبی را فیصله دهد.

این شکستها محصول بحران عمیقی است که در تمامی تار و پود حكومت رسوخ کرده و بنابراین شکست روحانی و باند او را نمی توان امتیازی برای خامنه‌ای به حساب آورد. این شکستها کل نظام را نشانه گرفته و هم‌چنان «نظام و اصل ولایت فقیه» را در کانون ستیز و به نوک پیکان هر خیزش و قیامی تبدیل می کند.

دراین باره، حداد عادل در مجلس رژیم ‌گفت: «دشمنان ولایت فقیه، ستون خیمه انقلاب را نشانه گرفته‌اند…..دشمن خوابهای بسیاری برای ما دیده و نباید تصور شود که فتنه‌ ها در مصر، عراق و سوریه است. در ایران هم دست به تهاجم فرهنگی می‌ زنند و ناامید از این نیستند که دوباره بتوانند به ایران بازگردند و سلطه قبل از انقلاب را تجدید کنند». او تلویحا اذعان كرد كه علت استیضاح وزیر علوم كابینه روحانی این است كه نمی‌تواند جلو تكرار قیام را بگیرد: «ما با وزیر علوم دعوای شخصی نداریم… انتظار ما از وزیر علوم در مجلس این است که کاری در وزارت علوم نشود که دوباره حوادث تلخ سال 78 و 88 تکرار شود» (خبرگزاری فارس 21تیر93).

روزنامة رسالت در سرمقاله 12 اسفند خود ضمن هشدار شدیداللحن به حسن روحانی خواهان آمادگی اصول‌ گرایان برای مقابله با اصلاح‌ طلبان و سركوب جریانی شد كه آن را «فتنه جدید» پشت «ماسك اعتدال» توصیف كرده است. رسالت نوشت: «آنها مثل مارهایی كه در فصل یخبندان بودند و حالا گرمی و حرارتی دیده باشند شروع كرده ‌اند به جنب و جوش و همان حرفهای نخ‌ نمای گذشته را كه در ۹ دی دفن شد، دوباره تكرار می‌كنند».

در جبهه مقابل، رفسنجانی در 8 فروردین 93 گفت: «یك گروه بی هنر و عقب افتاده نمی تواند سرمشق باشد….. امام بارها در مسائل داخلی و خارجی، ترمز بی ترمزها را كشیدند…»

رفسنجانی در یک سخنرانی دیگر گفت: « افراطیها بگذارند که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، اجازه بدهند ارتباط ما با جاهایی که امکانش هست برقرار بشود. تا این اتفاق نیفتد ما به جایی نخواهیم رسید… اگر افغانستان نمی تواند سربلند کند به خاطر همین افراطی گریهاست، اگر انقلاب مصر به اینجا رسید به خاطر یک مشت افراطی بود که کار به اینجا رسید. در عراق و سوریه هم همین وضعیت است»(23مهر 92).

4- خامنه ای در سخنرانی اولین روز امسال، كه باید به تبریك وشادباش می پرداخت، دولت روحانی و طرفداران مذاكره اتمی را به باد حمله گرفت و ضمن خط ونشان كشیدن برای آنها تأكید كرد كه باید طوری اقتصاد نظام را سازمان بدهید كه گویی تحریم برای همیشه خواهد ماند. سپس خطاب به كسانی كه دل به مذاكره با قدرتهای بزرگ وبه طور خاص آمریكا بسته اند، نهیب زد وبا خارج شدن ازحالت عادی خطاب به روحانی وتیم مذاكره كننده اش گفت:«چشممان به دست دشمن نباشد که کی تحریم را برمیدارند؛ به دَرَك!». روحانی كه از این تبریك عید به خود می پیچید، در پاسخ هتاكی خامنه ای او و دلواپسان ولایت را به جهنم حواله داد وگفت: « یک عده به ظاهر شعار می‌دهند، اما بزدل سیاسی هستند و هر وقت صحبت از مذاکره به میان می‌آید، می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است».

این گفتگوی «سطح بالا»ی آخوندی، بین «رئیس جمهور مدره» و «مقام عظما»ی نظام ولایت، مبین عمق تضاد و بحران در سراپای حاكمیت است. زیرا یكی از طرفین برای دیگری «درك» را جای مناسب می داند ودیگری برای طرف مقابل «جهنم» را.

فصل دوم – عقب نشینی در پروژه اتمی، توافقنامه ژنو؛ زهر یا پادزهر؟

 5-طی چند دهة گذشته رژیم حاکم بر ایران صدها میلیارد دلار برای ساختن بمب اتمی هزینه کرد. برای اولین بار شورای ملی مقاومت این پروژه ضد مردمی و ضد ایرانی رژیم را افشا و اعلام كرد رژیم با فریبکاری و خرید وقت به دنبال رسیدن به بمب اتمی است، نه استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی. روشنگری مقاومت ایران البته در خدمت صلح و امنیت بین المللی بود.

ساختن بمب اتمی یك مسیر استراتژیك برای رژیم و مورد تأیید همه باندهای درونی رژیم بوده است. آقا‌محمدی، رئیس وقت كمیسیون اطلاع‌رسانی شورای عالی امنیت رژیم، در 4مرداد 1384 درمورد مذاكرات رژیم با اروپا اعلام كرد: «در هفتة گذشته كه جلسة مربوط به تصمیم‌گیری بود برای آخرین تصمیم، رئیس‌جمهور منتخب آقای احمدی‌نژاد بودند، رئیس‌جمهور فعلی آقای خاتمی تشریف داشتند، رئیس‌جمهور قبلی آقای هاشمی رفسنجانی بودند، رئیس‌جمهور قبل از آنها خود مقام معظم رهبری بودند. نخست‌وزیر دورة اول آقای مهندس موسوی حضور داشتند و همه یك حرف بیشتر نزدند. همه یك تصمیم گرفتند. گفتند مقاومت. یعنی هیچ فرقی در مواضع، مبانی فكری اصلاً وجود ندارد».

آقا‌محمدی این سخنان را در شرایطی بیان کرد که خامنه‌ای تصمیم گرفته بود توافقات تروئیکای اروپا با باند خاتمی را ملغی و غنی سازی اورانیوم را از سر گیرد.

6-شورای ملی مقاومت ده سال پیش در بیانیة بیست و سومین سالگرد تأسیس خود، پیرامون پروژه اتمی رژیم اعلام کرد: «تمام تلاش رژیم این است كه با مانور، مخفیكاری، فریب دادن، مذاكره، تهدید، چانه زنی، باج دهی و باجگیری، پروژة غنی سازی اورانیوم را به سرانجام رسانده و با ساختن بمب اتمی، با زبان زور و تهدید با جهانیان، به ‌ویژه با كشورهای منطقه، سخن گوید… چنانكه خامنه‌ای در سخنرانی 15تیر 83 در همدان می گوید: ”اگر دشمن، پُررویی و تعرض و تجاوز كند، آن وقت دیگر تعرض ما به چهاردیواری كشورمان محدود نخواهد شد. اگر كسی به ملت ما تعرض و تجاوز كند، ما منافع او را در هر نقطه ‌یی از دنیا كه باشد، به خطر می ‌اندازیم“

7-در همان بیانیه خاطرنشان شده بود: «شورای ملی مقاومت در مقابل سیاست تعرض و تجاوز رژیم و در برابر سیاست استفاده از سلاح اتمی به منظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی، سیاستی بر اساس منافع عالی مردم ایران اتخاذ كرده و تا هر جا كه بتواند نقشه ‌های ضد مردمی و ضد ایرانی رژیم را افشا می كند. ما به حكم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلح‌طلبانة خود، به افشای مراكز مخفی، كه حكومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراك به‌ وجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بین‌المللی از و قوع این فاجعه جلوگیری كنند. اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم به ‌لحاظ موضوع پروژه های اتمی زیر نظارت قرار نمی گرفت، چه بسا تا كنون جهان را با رو‌كردن سلاح اتمی غافلگیر كرده بود».

8-در مقابل سیاست تعرضی خامنه‌ای که از طریق احمدی نژاد اجرا می شد، آژانس و شورای امنیت ملل متحد مجبور به صدور چند قطعنامه و اعمال برخی از تحریمها شدند. احمدی نژاد در یک سلسله موضع گیریهای سخیف این قطعنامه ها را «ورق پاره یی» بیش ندانست و اعلام کرد «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود». سپس ابعاد تلاش رژیم برای غنی سازی و کار روی کلاهک اتمی دو چندان شد. در سال آخر دوران ریاست احمدی نژاد آمریکا با تحریم نفتی و بانکی رژیم را در تنگنا گذاشت و همین تحریمها خیلی زود آنرا با بحران مرگباری روبرو کرد. محصول اول این بحران، برآمد حسن روحانی و به بیان درست‌تر برآمد گام به گام موقعیت رفسنجانی بود. با این حال، ولی‌فقیه، که در مقطع پایانی احمدی نژاد از طریق سلطان قابوس به مذاکره با امریکا می پرداخت، در علن مواضع سازش ناپذیر می گرفت.

9- شورای ملی مقاومت در بیانیه سالانه خود در مرداد 92، دربارة انتخابات ریاست جمهوری رژیم و شكست خامنه‌ای در به كرسی نشاندن سعید جلیلی، اعلام كرد: «خروجی این انتخابات را می توان در وهلة نخست یک ”نه“ قاطع به پروژة اتمی خامنه‌ای از سوی اكثریت باندهای درونی رژیم دانست. همان پروژه‌یی كه مردم ایران پیش از این در هر فرصتی مخالفت خود را با آن اعلام كرده بودند».

در همین خصوص روزنامة تهران امروز، ارگان شهرداری تهران در روز 26خرداد 92 خطاب به سعید جلیلی نوشت: ”آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دو آتشه‌تان، به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوة اجرایی را به یک رفراندوم هسته ‌یی تبدیل کردید؟! “

10- افشاگریهای پی در پی مقاومت ایران این حقیقت را به ثبت رساند و کشورهای بزرگ نیز-هرچند دیر هنگام- اعتراف کردند که رژیم ایران به دنبال سلاح اتمی است. آمریکا اعلام کرد که در صورت عدم همکاری رژیم، با تحریمهای بیشتر صادرات نفت رژیم را به صفر می رساند. این جدی ترین تهدید پس از سالها مماشات بود.

بدین ترتیب، ترکیبی از افشاگری و آگاهی رسانی پیرامون سیاست اتمی رژیم و شدت تحریمها که تاثیر قابل توجهی در تشدید تضادهای درونی رژیم و تضعیف موقعیت خامنه‌ای داشت، ولی‌فقیه را ناچار به قبول مذاکره جدی و تن دادن به عقب نشینی در توافقات ژنو كرد. بر اساس این توافق که مدت شش ماهه آن در تیرماه به مدت چهار ماه دیگر تمدید شد، رژیم مجبور شد ذخیرة اورانیوم بیست درصدی خود را خنثی کند، ذخیرة اورانیوم پنج درصدی را محدود و ثابت نگهدارد، تجهیزات جدید نصب نکند، در تأسیسات اراک تجهیزات جدیدی را آزمایش نکند، سانتریفیوژهای پیشرفتة جدید نصب نکند و به بازرسیهای قوی تر از تأسیسات هسته یی ایران گردن گذارد.

این، یک گام عقب نشینی از سیاست قبلی و مهمترین تحول در رژیم ولایت در یك سال گذشته است. نتیجة بلافصل این عقب نشینی نه تهیه پادزهر برای بحرانهای حاد حکومت، بلكه جرعة زهری برای تشدید بحرانهاست.

اكنون با امضای توافقنامة زهرآلود ژنو، هزینة بازگشت از این توافق شکست چند جانبه برای رژیم به دنبال خواهد داشت، به اضافة این که پایه های تحریم هم‌چنان به قوت خود باقی است. با توجه به این که این عقب نشینی به معنی عقب نشینی از مبانی و اصول برنامه های مربوط به تضمین امنیت ولایت خامنه‌ای است، رژیم هر انتخابی كه داشته باشد و سیر رویدادها به هر طرف که میل کند، از اهمیت این تحول كه مشابه تن دادن خمینی به قطعنامه 598 است، كم نمی كند. به قول برخی از کارگزاران رژیم پس از توافقنامة ژنو، سانتریفوژها در حال چرخش معكوس است و آثار مرگبار جرعة زهر سراپای رژیم را درنوردیده است.

11-با شروع عملی پروسة عقب نشینی و تن دادن رژیم به تعهدات سپرده شده، باند روحانی _ رفسنجانی و شركا كه علاوه بر قبضه كردن دولت، مدیریت مذاكرات اتمی را با هدف لغو تحریمها از شورای عالی امنیت به وزارت خارجه منتقل كرده بودند، تعرض خود را به سیاست بی دنده و ترمز دولت احمدی نژاد كه صاحب اصلی آن ولی فقیه است، آغاز كردند.

در 12آذر 92 ظریف در دانشگاه تهران به دفاع از توافق ژنو پرداخت. او به‌وفور به احمدی نژاد و از طریق او به خامنه‌ای طعنه زد. ظریف از قدرت نظام در هنگام روی كار آمدن دولت خاتمی دم زد و به جای انرژی و قدرت هسته‌یی، از «کابوس هسته‌یی» سخن گفت و بارها بیهودگی ساختن سلاح اتمی را خاطرنشان كرد. چیزی كه درعین حال نشان می دهد ساختن سلاح اتمی سیاست رژیم بوده است. ظریف گفت:

«هدف سیاست خارجی، کاهش آسیب‌ها و تهدیدها و افزایش دستاوردها است. قدرت به معنای صحیح آن به معنای افزایش نفوذ و کاهش آسیب‌پذیری است….

اکنون سوال این است آیا سلاح هسته‌یی قدرت می‌آورد؟ آیا ایران قدرتمند است یا همسایه‌ی ما که سلاح هسته‌یی دارد؟ سلاح هسته‌یی برای امنیت ما مضر است؛ ما سلاح نمی‌خواهیم؛ سلاح هسته‌یی نه می‌تواند بازدارندگی و نه امنیت و نه پایداری برای حکومت ایجاد کند و جز خطر و نگرانی برای ما چیز دیگری ندارد…

حتی تصور این که جمهوری اسلامی به دنبال تسلیحات هسته ‌یی است، برای امنیت ما مضر است.

غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند…

آیا شما فکر کرده‌اید که آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم‌های نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما می‌ترسد؟….

ما همگی در یک کشتی بزرگ که آن را ایران می‌نامیم، نشسته‌ایم. همه با هم یا به سلامت پیش می‌رویم یا با هم به آسیب می‌رسیم….

ما همه یا با هم پیروز می‌شویم یا با هم در این حوزه می‌بازیم….»

12-در مقابله با سیاست رفسنجانی- روحانی، نماینده خامنه‌ای در كیهان، پاتكهای او را به رشته تحریر در آورد. به عنوان مثال، در شماره 28اردیبهشت 93 روزنامه كیهان كه باید آن را ارگان بیت خامنه‌ای دانست، حسین شریعتمداری، خامنه‌ای را به عنوان «اََبر حریف» معرفی كرد و نوشت:

«توافقنامه ژنو، برخلاف ادعای اولیة تیم محترم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان و اظهارات جناب دکتر روحانی که آن را تسلیم قدرتهای بزرگ جهانی در مقابل ایران! معرفی کرده بودند، مجموعه‌ای از امتیازاتی بود که متأسفانه با گشاده‌ دستی آمیخته به وادادگی به حریف داده بودیم و وعده‌ های نسیه ای که با هزار شرط و شروط و اما و اگر فقط قول آن را داده بودند. خوشبختانه هیجان کاذب ناشی از این توافقنامه که برخی از مسئولان محترم به توهم آفریده بودند خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت فرو نشست و کسانی که منتقدان توافقنامه را ”بی‌سواد“! معرفی کرده بودند و از جمله، کیهان را به دلیل ارزیابی منفی از توافقنامه، با اسرائیل همسو! دانسته بودند، چاره‌یی جز اعتراف ضمنی به این واقعیت تلخ نداشتند که حریف کلاه ‌گشادی سرشان گذاشته است… پیش‌بینی دربارة بی‌نتیجه بودن مذاکرات نه فقط پیچیده نیست بلکه نیم‌نگاهی گذرا به چالش یازده‌ ساله اخیر از یکسو و اهداف استراتژیک اعلام شده آمریکا نسبت به ایران اسلامی از سوی دیگر به وضوح نشان می‌دهد که ایران و حریف، با دو نگاه متفاوت و در مواردی متضاد به این چالش و مذاکرات برخاسته از آن می‌نگرند. اکثر مسئولان محترم کشورمان با خوشبینی به مذاکرات می‌نگریستند تا آنجا که کلید حل بسیاری از مشکلات را در آن می‌دیدند. طیف یاد شده با این تصور-بخوانید توهم- که آمریکا و متحدانش نسبت به صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ایران تردید دارند، برای جلب اعتماد حریف دست به تلاش گسترده‌ای زدند که در برخی از موارد با ”وادادگی“ نیز همراه بود».

از این نمونه ها در خصوص شقه عمیق در رأس نظام برسر مذاكرات اتمی، می توان صدها نوشته و سخنرانی ردیف کرد که مضمون واحد آن همان است که ظریف در یک طرف و نماینده خامنه‌ای در کیهان در طرف دیگر، بیان می کنند.

13- همزمان با خاتمة دورة شش ماهه برای امضای توافق جامع و در بحبوحه مذاكراتی كه به همین منظور در وین جریان داشت و در شرایطی كه روحانی وعده حل و فصل كامل موضوع تحریمها را داده بود، خامنه‌ای كه با بحران عراق و فرو ریختن سلطة مالكی، مواجه شده بود، در نشستی با مجموعه سران و سركردگان رژیم، به شمول رفسنحانی و روحانی، در مورد موقعیت خطرناك نظام هشدار داد و گفت: « به معنای واقعی کلمه در یک پیچ تاریخی قرار داریم و اگر قوی نباشیم همه به ما زور خواهند گفت…ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم؛ نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد، نگذارید اغوا كند، نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد».

خامنه‌ای در مورد مذاكرات جاری برای امضای توافق جامع گفت: «طرف مقابل به مرگ گرفته كه به تب راضی بشویم، هدف آنها این است كه جمهوری اسلامی را در باب ظرفیت غنی‌سازی، كه یكی از مسایل است، به ده‌هزار سو راضی كنند منتهی از پانصد سو شروع كردند … هدف آنها این است. مسئولین ما میگویند ما به 190هزار سو احتیاج داریم. ممكن است كه این نیاز مال امسال و پنج سال دیگر یا دو سال دیگر نباشد، اما این، نیاز قطعی كشور است. خوب باید نیاز كشور تأمین بشود، اصل حرفی كه آمریكاییها در این قضیه دارند، حرف ناحقی است. یك كشوری احتیاج به انرژی هسته یی دارد … حالا ایستاده اند كه نه، نباید! خوب چرا؟ چه منطقی دارد‌كه نباید؟ میگویند ما از بمب هسته‌یی میترسیم، اولا تضمین برای جلوگیری از سلاحهای هسته‌یی راههای خودش را دارد، اشكالی هم ندارد … خوب بله میشود تضمین كرد تضمین هم شده است… شاید خود آنها هم می‌دانند، ولی اصل حرف آنها حرف ناحقیست … مسألة ظرفیت غنی‌سازی یك مسأله است كه خیلی مهم است، مسألة تحقیق و توسعه قطعاًَ باید رعایت بشود، حفظ تشكیلاتی كه دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی فردو تكیه می‌كنند چون غیرقابل دسترسی است برای آنها. می گویند شما جایی كه ما نمی‌توانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید، این خنده آور نیست؟».

خامنه‌ای سپس خطاب به روحانی تصریح كرد : «برنامه ریزی اقتصادی باید با این فرض انجام و پیگیری شود که دشمن سر سوزنی از تحریمها کم نخواهد کرد. نباید اینگونه باشد که در سخن، از اقتصاد مقاومتی حمایت کنیم اما در عمل، حرکت ما کُند باشد. فرض كنیم كه این تحریمها ذره‌یی سر سوزنی كم نخواهد شد، كه حالا خود آنها هم همین را می گویند. آنها می‌گویند كه تحریمها دست نخواهد خورد. من بارها در همین جلسه و در جلسات گوناگون دیگر عرض كردم هسته‌یی بهانه است، مسألة هسته ای هم نباشد، یك بهانة دیگری می آورند».

14- به دنبال اظهارات خامنه‌ای مذاكرات اتمی در وین برای امضای توافق جامع شكست خورد. دراین باره، دبیرخانه شورای ملی مقاومت، با انتشار موضعگیری رئیس جمهور برگزیدة شورا اعلام كرد: «خانم مریم رجوی، بی نتیجه ماندن مذاكرات وین و تن ندادن رژیم آخوندها به امضای یك توافق جامع كه بتواند برای همیشه جلوی بمب سازی این رژیم را بگیرد، شكست سیاست مماشات با این رژیم توصیف و بار دیگر خاطر نشان كرد كه استبداد دینی، زیر ضرب انزوای داخلی، طرد و تحریمهای بین المللی ناگزیر از یك قدم عقب نشینی شده، اما ”هرگونه سستی و تعلل و كوتاه آمدن از سوی جامعه بین المللی“ باعث می شود خامنه‌ای بار دیگر فریبكاری و تقلب را از سر بگیرد. ”بنابراین در آینده هم مانند گذشته، میزان عقب نشینی این رژیم و دست كشیدنش از بمب اتمی و تبعیت آن از التزامات بین المللی، دقیقاً به میزان قاطعیت و ایستادگی جامعة جهانی در برابر مطامع شوم و فریب كاریهای ذاتی این رژیم، بستگی دارد. اجرای كامل قطعنامه های شورای امنیت، به ویژه توقف كامل غنی‌سازی، پذیرش پروتكل الحاقی و دسترسی آزادانة بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به مراكز و تأسیسات مشكوك این رژیم، لازمه دست كشیدن آن از بمب اتمی است».

خانم رجوی طفره رفتن رژیم ولایت فقیه از پذیرش یك توافق جامع را مبین بن بست استراتژیك این رژیم و ترس آن از پیامدهای مرگبار زهر اتمی دانست و افزود: «اگر آخوندها ارادة لازم را می داشتند، شش ماه، زمان زیادی برای دستیابی به یك توافق همه جانبه بود. تجربه نشان داده است رژیم آخوندی در 10 سال گذشته به طور مستمر از مذاكرات برای خریدن وقت استفاده كرده است. وقت كشی و چانه زدن بی انتها در مذاكرات فرساینده اتمی شیوه مرسوم آخوندهاست كه زبانی جز زبان قاطعیت و قدرت نمی فهمند. خامنه‌ای با توجه به اوضاع منطقه می خواهد ساختار هسته‌یی را حفظ كند و راه دستیابی به بمب اتمی را برای رژیمش باز نگهدارد. جامعه بین المللی باید اجرای بی كم و كاست قطعنامه های شورای امنیت را در دستور بگذارد. تمدید مذاكرات نتیجه‌‌یی جز فرصت دادن به ملایان برای فریبكاری بیشتر ندارد. مطلقا نباید به آنها اجازه داد با زمان بازی كنند. علاوه بر این مذاكره اتمی باید با حسابرسی از فاشیسم دینی در مورد نقض وحشیانه حقوق بشر و نسل كشی در سوریه و عراق همراه شود. تلاش برای دستیابی به بمب اتمی، نقض حقوق بشر و صدور تروریسم و بنیادگرایی، سه وجه گسست ناپذیر رژیم ولایت فقیه است»(28تیر 1393).

15- خامنه‌ای در روز 16 تیر93 در جلسه سران و كارگزاران نظام، به شقه و شكافهای مرگبار نظام پس از روی كار آمدن روحانی و تشدید آنها بعد از مذاكرات اتمی پرداخت و با تأكید بر لزوم «بستن رخنه ها» گفت: « شناخت رخنه های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی و بستن این رخنه ها، هم افزایی دستگاهها از جمله عناصر افزایش قدرت است».

خامنه‌ای رو در روی رفسنجانی و روحانی در مورد شعار ” اعتدال“ آنها گفت: «مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال كنار نزنند، بعضیها اینكار را دارند می‌كنند. من می‌بینم توی صحنه سیاسی كشور، با شعار اعتدال با شعار پرهیز از افراط، سعی می‌كنند جریان مؤمن ـرا كه در خطرها آن جریان است كه زودتر از همه سینه سپر می‌كند، آن جریان است كه دولتها را در مشكلات واقعی به‌معنای حقیقی كلمه حمایت می‌كندـ سعی می‌كنند آن جریانها را كنار بزنند. مراقب باشید! اعتدال اسلام است دیگر! امر به معروف و نهی از منكر اعتدال است، معنای اعتدال این نیست كه از كارهای احساس وظیفه یی كه فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعه مؤمن، انجام میدهد ما جلوگیری كنیم» .

خامنه‌ای اضافه كرد: «یك توصیه به برادران و مسئولان جریانهای سیاسی و مطبوعاتی داریم، مراقب باشید فضای جنجالی در كشور به‌ نفع كشور نیست، روی اعصاب مردم اینقدر راه نروند بعضیها كه آدم مشاهده می‌كند! امنیت فكری و ذهنی برای مردم مهم است. فضای دعوا و فضای اختلاف را افزایش ندهند، تشدید نكنند؛حرفهای دشمنان را هم هی تكرار نكنند».

تأكید خامنه‌ای بربستن «رخنه های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی» بیانگر این واقعیت است كه بخاطر شدت تزلزل نظام و بحرانهای درون حاكمیت، هرمسأله یی بطور بلافصل به موضوع امنیت این نظام تبدیل میشود!

در همین خصوص، ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، ضمن اعلام آمادگی برای مشاركت در سركوب زنان و جوانان، اعلام كرد: «هنجارشکنی فرهنگی باعث تهدید و تضعیف امنیت ملی نظام است و نیروهای مسلح برای برخورد با این مساله آماده‌اند»( خبرگزاری مهر-20تیر93).

واقعیت این است كه عقب نشینی ناگزیر رژیم در مذاكرات ژنو، تمامیت آن را به شدت تضعیف کرده و اكنون خامنه‌ای برای ادامة عقب نشینی یا برگشت از توافق ژنو باید تصمیم بگیرد.

اگر، هم‌چنان ‌كه در این ایام علامت می‌دهد، اگر به توافق جامع تن ندهد، زمان به سودش نیست و در شرایطی شكننده تر با همین بن بست روبه‌رو می شود، مضافا بر اینكه افزایش تحریمها در دستور کار آمریکا و اروپا قرار می گیرد.

اگر به توافق جامع تن بدهد، زهر عقب نشینی در بافت رژیم ولایت فقیه به طور سرطانی عمل خواهد كرد. آنهم درحالی كه تحریمها درجا لغو نمی شود و اگر هم لغو شود، به تصریح كارشناسان رژیم، اقتصاد به علت فساد ساختاریش، نجات پیدا نمی كند.

در هر دو حالت، به دام افتادن رژیم در تله اتمی، تعادل درونی و بیرونی رژیم را برهم زده و باز هم بیشتر آنرا در هم خواهد ریخت.

 فصل سوم- اقتصاد فلج شده، فساد حكومت و پتانسیل انفجاری جامعه

 16-اقتصاد کلان ایران،که زندگی مادی جامعه درآن شکل می گیرد، تحت حاکمیت رژیم ولایت فقیه و مدیریت قوة مجریة این رژیم، سراپا فلج و غیر قابل علاج است. تحت این حاکمیت، اقتصاد ایران در گرداب مهلک ”رکود همراه با تورم“ فرو رفته و این وضعیت فاجعه بار اقتصادی، فقر و بیکاری گسترده تر و عمیقتری را در پیش روی جامعه ایران قرار داده است.

به گواهی صندوق بین‌المللی پول كه یك مرجع رسمی بین المللی است، در میان 188 کشور عضو این نهاد، فقط کشور ایران مبتلا به ”رکود همراه با تورم“ شده است. (دنیای اقتصاد. 15/5/93).

به گزارش صندوق بین المللی پول درحالی که رشد اقتصاد ایران منفی شده و میزان درآمد و تولید ملی کاهش می یابد، ایران به لحاظ بالا بودن نرخ تورم در منطقه به مقام اول و در جهان به مقام دوم (بعد ازونزوئلا) رسیده و از جمله 8 کشورجهان است که نرخ تورم بالای 10درصد را دارند .منابع رسمی رژیم در مورد عمق رکود و آهنگ افت تولید ملی ایران اعتراف می کنند که «رشد اقتصادی کشور در سال 91 منفی 6.8 و در سال 92، منفی سه درصد بوده است» ( نجفی مشاورروحانی-خبرگزاری فارس18 مرداد 93).

علی طیب ‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت روحانی در چهارمین نشست فتا ”فرصت تاریخی انقلاب“ در اصفهان با اذعان به این شرایط ‌گفت: «در طول تاریخ اقتصاد كشور با چنین شرایط سختی كه امروزه با آن روبه‌رو هستیم، روبه‌رو نبوده است….دولت در مجموع حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد، البته هیچ نهاد و یا اداره دولتی از میزان بدهیهای دولت باخبر نیست كه این موضوع نشان می‌ دهد كه برنامه ‌ریزی منسجمی در این زمینه وجود ندارد…..در خرداد ماه سال گذشته كشور تورم ۴۵ درصدی را تجربه كرد. در سالهای جنگ با ركود روبه‌رو بودیم، اما متأسفانه در سالهای اخیر تورم و ركود را باهم داریم كه صدمات بسیار زیادی به اقتصاد كشور وارد می ‌كند» (رادیو فرانسه، 9مرداد 1393).

منابع کارشناسی رژیم معترفند كه بیماری مهلک اقتصادی کشوریعنی ”رکود همراه با تورم“ عارضه‌یی ذاتی و داخلی است، نه یک عارضة خارجی و ناشی از تحریم. مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی روز 6مرداد 93 در تلویزیون رژیم گفت: « حتی اگر تحریم هم نمی‌شدیم، باز هم امروز دچار رکود تورمی می‌شدیم». درحالی كه در8 سال منتهی به سال 92 ایران بیشترین میزان درآمد ارزی (حدود 1000 میلیارد دلار) را داشته است، ”رکود تورمی“ ریشه‌یی صرفا سیاسی دارد و عامل اصلی آن انحصارات متعلق به بالاترین کانون قدرت سیاسی-امنیتی یعنی شخص خامنه‌ای و سپاه پاسداران است كه به فعالیت گسترده و رقابت ناپذیر انتفاعی مشغولند، بخشهای توزیع و تولید را زیرسلطة اقتصادی خود گرفته اند و در سیستم بانکی رانت‌خواری می کنند. درمورد ابعاد فعالیت این انحصارات، به عنوان نمونه، خبرگزاری رویتر گزارش می کند که یکی از مؤسسات تحت امرخامنه‌ای موسوم به ” ستاد اجرای فرمان امام“، بزرگترین سرمایه دار جهان است و با 95 میلیارد دلار سرمایه در بخش های مختلف اقتصاد ایران تاخت و تاز می کند».

انحصارات حکومتی در گسترش رکود تورمی از دو طریق نقش اصلی دارند:

اول، نامساعد کردن فضای کسب وکار و تنگ کردن عرصه فعالیت بر سرمایه دار غیرحکومتی، که عامل اصلی رکود و گریز از سرمایه گذاری است. طبق گزارش دولت روحانی، سرمایه گذاری در اقتصاد ایران روندی منفی پیدا کرده و سال 92 نرخ آن حدود 27 درصد کمتر از سال 91 شده است. به گزارش سال 2013 بانک جهانی شاخص فضای کسب و کار در ایران در مقایسه با 189 کشور جهان به رده 152 نزول کرده‌است.

عامل دوم، ترویج فساد و رانتخواری، به ویژه در سیستم بانكی، توسط انحصارات حکومتی با سوء استفاده از نفوذ سیاسی است. محمد شریعتمداری معاون اجرایی روحانی در 18دی 92 گفت: «بر اساس آمارهای جهانی، ایران از نظر شاخصهای فساد مالی در 8 سال اخیر 56 رتبه سقوط كرده و در میان 177 كشور، رتبة 144 را به خود اختصاص داده، لذا از این حیث نمی توانیم سر خود را بالا بگیریم». بر اساس اعلام بانك مركزی، بدهكاران سیستم بانكی كه بدهی آنها بیش از 50 هزار میلیارد تومان (16 میلیون دلار) است، 173 تن هستند كه بیش از 28.5 درصد از كل مطالبات غیر جاری كشور را شامل می شود.

 فساد نظام بانکی رژیم كه زیر پوشش ” بانکداری اسلامی“ به توجیه شرعی فساد می پردازد، به نوبه خود، علت سیاسی دارد و ناشی از وابستگی آن به قوة مجریة رژیم است. همین دولت روحانی، كه اینهمه از ركود تورمی می‌نالد و درمورد آن روضه خوانی می كند، مثل دولتهای قبلی، نظام بانکی را بنگاه کارگشایی مشکلات مالی خود تلقی می کند و با وجود بدهی هنگفت ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی، کماکان برای تأمین کسر بودجة عمومی و تأمین کسر بودجة پرداخت یارانة ماهانه، به استقراض تورم زا از نظام بانکی ادامه می دهد.

17- بیكاری و فقر روز افزون حاصل از پا افتادگی اقتصاد ایران است. به گزارش وزیر اقتصاد آخوند روحانی «خالص ایجاد شغل در ایران طی سالهای 85 تا 90 فقط 14 هزارشغل درسال بوده است». این وضعیت در شرایطی ادامه دارد که به گزارش همین منبع تا آیندة نزدیک حدود 5 میلیون فارغ التحصیل مؤسسات عالی آموزشی به جمعیت بیکار فعلی که رقم رسمی آنرا بیش از 3 میلیون نفراعلام کرده اند، اضافه می شود و دست کم 8 میلیون متقاضی کار به بازار کار روی می آورند(گزارش 100 روز اول تشکیل دولت روحانی).

در مورد هرز رفتن پتانسیل عظیم انسانی کشور، تلف شدن سرمایه های فکری و ظرفیتهای بالقوه جامعه، خبرگزاری حكومتی مهر(19اردیبهشت 93) بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نوشت: «6.5 میلیون نفر از جمعیت کشور در فاصله سال‌های 84 تا 92 بر تعداد افراد غیرفعال کشور افزوده شد و در حال حاضر 39.5 میلیون نفر از جمعیت کشور نه شاغلند و نه بیکار و با اینکه در سن کار قرار دارند اما در توسعه کشور نقشی ندارند و صرفاُ مصرف کننده‌ هستند».

روند منفی و کاهش تولید ملی و درآمد ملی، فقرعمومی را بر جامعه ایران مستولی کرده است. ثبت نام مجدد اکثریت 97 درصدی مردم ایران برای دریافت مختصریارانة ماهانه گویای آن است که جامعه ایران به صورت گسترده و عمیقی با فقر دست به گریبان است. مقامات رژیم نظیر شریعتمداری، معاون آخوند روحانی، به طور تلویحی اذعان كردند که اکثریت متقاضیان دریافت یارانه درآمد هایشان نزدیک به هم و کمتر از یک میلیون تومان در ماه [نزدیک به یک سوم میانگین خط فقر] است. فقر فراگیر مردم ایران، به رغم منابع ثروت ملی، در چهره کودکان و دختران خیابانی، اعتیاد و فحشای گسترده، محرومیت بیماران صعب العلاج از داروهای ضروری ولی گران در همه جا مشهود است. وزیر بهداشت رژیم روز شنبه 20اردیبهشت در کنگره جراحان گفت: «هنوز دارو گران است…هنوز هم تعرفه‌های درمانی گران است، قیمت دارو‌ها بالاست و هنوز هم بسیاری از مردم به زیر خط فقر می‌روند و اینها واقعیت‌های نظام سلامت است که باید آنها را پذیرفت».

18- منابع رسمی و تخصصی رژیم، گزارشهای تكان دهنده یی از ابعاد هولناك انهدام اقتصاد و تولید ایران منتشر می كنند.

بر اساس آمارهای منتشر‌شده مرکز آمار ایران، از سال 1390 افت سرمایه‌گذاری بخش صنعت شروع شد. بر این اساس میزان سرمایه‌گذاری در کارگاههای صنعتی دارای 10نفر کارکن و بیشتر، حدود 6.8هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به سال 1389 بیش از 16درصد کاهش داشت. در سال 1391 نیز شاهد کاهش53درصدی تعداد واحدهای صنعتی راه‌اندازی شده هستیم.

روزنامه اعتماد در 11 اسفند 1392 می نویسد: «واردات برنج ایران در سال 1392 در حال ركوردشكنی بوده؛ به طوری كه در 11 ماهه امسال واردات برنج، با رشد نزدیك به 60 درصدی، از مرز یك میلیون و 776 هزار تن گذشت…در مورد واردات شكر، آمارهای منتشر شده حاكی از آن است كه ایران در سال 1391 در بین سه واردكنندة عمدة شكر دنیا قرار گرفته است. از سال 84 تا 92، 5/5 میلیارد دلار شكر وارد كشور شده است».

 مطابق آمار گمرک، در سه ماه نخست امسال واردات کالا به ایران به نسبت مدت مشابه در سال پیش، بیش از ۳۵ درصد افزایش داشته و بیشترین کالاهای وارداتی در این مدت به ترتیب گندم، خودرو های لوکس و برنج بوده ‌است. بنا به همین آمار، در سال ۱۳۹۲ بیش از صد اتومبیل از شرکت پورشه که ساخت سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ هستند وارد این کشور شده‌اند، فهرست کالاهای وارداتی از چین هر سال گسترده‌تر و عجیب‌تر می‌شود، سنگ قبر، مهر، جانماز و قرآن از جمله این کالاها هستند و ۲۴۰ میلیارد تومان هزینة سالانة واردات چوب بستنی از چین است.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، بخش کشاورزی با اختصاص ۹۲درصد از منابع آبی کشور و بالاترین رتبه مصرف کنندگان به خود، تنها توانسته معادل یک سوم استاندارد مصرف آن، محصول از زمینهای تحت کشت برداشت كند. از حدود ۹۳ میلیارد مترمکعب منابع آب مصرفی کشور حدود ۸۶ میلیارد مترمکعب به حساب مصارف کشاورزی منظور می گردد و بیش از ۸۰ درصد اتلاف منابع آب به دلیل عدم استفاده از تکنولوژی های پیشرفته آبیاری در این بخش به هدر می رود. بازده آبیاری در کشور ۳۳ درصد است. بازده آبیاری در لیبی، هند، مصر و سوریه به ترتیب ۶۰، ۵۴، ۵۳ و ۴۵ درصد است.

19- کارشناسان اقتصادی و نظریه پردازان سیاسی رژیم در اذعان به فساد ساختاری و بحرانهای چاره ناپذیر اقتصادی- اداری، بن بست دولت و به طور کلی حاکمیت در اصلاح و چاره جویی و خطر مبرم شورشهای اجتماعی به ویژه در تهران و كلان شهرهای ایران تصریحات شایان توجهی دارند.

به عنوان نمونه، در یك بررسی كه مربوط به طیف نزدیك به دولت روحانی است، چنین نوشته اند:

-«اقتصاد ایران در اواخر دولت دهم…پایانی جز فروپاشی و تورمهای چهارنعل و ورشکستگیهای گسترده در اقتصاد و امواج بیکاری و شورش کارگران و فرار مدیران و نظایر‌ اینها نداشت… خطر آن بهمن هنوز از بین نرفته است فقط به یک مانع برخورد کرده و فعلا متوقف شده است… دولت روحانی، به نوعی در حوزۀ اقتصاد آچمز است. نقدینگی قابل جمع‌کردن نیست و اگر بشود هم، تورم را کنترل نمی‌کند. با کسری بودجه روبه‌‌روست، اگر بخواهد پول قرض کند یا منتشر کند، تورم را شعله‌ور می‌کند… در عین حال، انتظارات اجتماعی بالاست. از آن طرف، اگر فاز دوم هدفمندسازی اجرا شود آن هیمه نقدینگی که زیر اقتصاد ایران است و فعلا انرژی آن خارج نشده، موتورش روشن می‌شود… ارزیابی من این است که جامعه ایران از دو تا سه ماه بعد از عید ارزیابی اش از دولت روحانی تمام می شود و وارد فاز تصمیم نهایی می شود…»

-«اقتصاد ایران به تدریج دارد علایم ورود به مرحله ”تکینگی“ را از خود بروز می‌دهد… [مثل] ستارگان بزرگی که در پایان زندگی خود فرو می‌پاشند و در واقع در خودشان فرو می‌ریزند و به‌خاطر هم‌جوشی درونی خود، تبدیل به جرمی کوچک اما با فشردگی عظیم و چگالی بی‌نهایت می‌شوند. جاذبه این ستاره تکینه شده و فرو ریخته، می تواند آنقدر شدید شود که حتی نور را هم جذب کند و نور هم از حوزه خارج نشود. به‌ همین خاطر ما سیاه چاله می‌گوییم… یکی از خطاهای تاریخی جمهوری اسلامی این بود که تهران را به یک سیاه‌چاله تبدیل کرد. تهران امروز، مهم‌ترین تهدید جمهوری اسلامی است و معتقدم که نه تنها هیچ دولتی بلکه نظام هم نمی‌تواند روند کنونی تهران را متوقف کند یا حتی پایتخت را جابه‌جا کند. جابه‌جایی پایتخت، به‌لحاظ سیستمی امکان‌ناپذیر است، زیرا به مرحله تکینگی رسیده است، مثالش بیمار سرطانی است که غدة سرطانی در یکی از جوارحش به مرحلة متاستاز برسد و سلول‌های سرطانی به صورت انبوه تکثیر شوند، در آن مرحله نه‌تنها جراحی فایده‌ای ندارد، بلکه عملا مرگ بیمار را تسریع می‌‌کند. هیچ‌کس نمی‌داند که اگر در تهران 2-3 روز آب یا برق قطع شود، چه خواهد شد. اگر زلزله شود چه خواهد شد، هیچ‌کس نمی‌داند اگر حاشیه‌نشین‌ها در تهران شورش کنند، چه خواهد شد ».

-«اگر در فاز دوم هدفمندی، موتور تورم روشن شود و این سیاست موفق نشود، دو حرکت رخ خواهد داد: یک، نیروهای مخالف و معارض شروع به تخریب دولت می‌کنند؛ دو، جامعه اعتماد خود را به توانایی روحانی از دست می دهد و به فاز کنش منفی می‌رود. در این صورت یک قیچی شکل می گیرد که مخالفین سیاسی دولت از یک سو و جامعه از سوی دیگر تیغه های این قیچی را شکل می دهند و دولت روحانی را به نقطه تسلیم می برند. اکنون با کاهش سرمایه اجتماعی همزمان با افزایش رفتارهای خشن هم روبه‌رو هستیم، و این می تواند در یک نقطه تاریخی و با یک فشار مثلا اقتصادی منجر به شعله ور شدن شورش های کور اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شود»(سخنرانی محسن رنانی دانشیار اقتصاد در بنیاد باران – ۲۰ اسفند ۱۳۹۲).

 در چنین اوضاع بحرانی، خامنه‌ای در 30 اردیبهشت امسال طرح ضد انسانی و فاشیستی افزایش جمعیت را تحت عنوان سیاستهای کلی ”جمعیت“ به رؤسای سه قوه و رئیس مجمع تشخیص ابلاغ کرد، كه اگر عملی شود، سرانة تولید ملی و درآمد خانوار ایرانی را بیش از پیش کاهش می دهد و ابعاد فقر، تهی دستی و بی خانمانی دهها برابر افزایش می یابد.

20-مردم ایران در مقابل بیدادگری رژیم همواره مبارزه کرده و تسلیم شرایط نشده اند. برجسته ترین زنان و مردان ایرانی دست رد بر سینه سازشکاران و تسلیم طلبان زده اند. گروههای مختلف مردم به اشکال مختلف در مقابل حکومت ایستادگی کرده اند.

فقط کافیست به دهن کجی همگانی مردم در ثبت نام مجدد به منظور انصراف از یارانه ها دقت کرد. در سوم اردیبهشت سخنگوی دولت، محمد باقر نوبخت اعلام کرد که «تاکنون حدود ۷۳ میلیون نفر خواهان دریافت یارانه هستند، اما دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر ثبت نام نکرده‌اند تنها سه درصد شهروندان ایران از دریافت یارانه انصراف داده‌اند و بقیه کماکان خواهان دریافت یارانه نقدی هستند». این اعتراف در حقیقت رفراندومی علیه حسن روحانی است و بحران یارانه ها بدتر از دوران احمدی نژاد گریبان دولت جدید را گرفته است.

تظاهرات و اعتراضات مداوم خانواده های زندانیان سیاسی بند350 نشان دهنده پتانسیل انفجاری جامعه و وجود شرایط عینی برای قیام است. این وضعیت به شکلی دیگر عناصر اجتماعی ارتش آزادی را نشان می دهد.

21-در صحنة اجتماعی در سال گذشته ما شاهد خیزشها و جنبشهای گوناگون توده ای بودیم. خیزشهایی مثل سلسله اعتراضات بختیاریها در بهمن 1392، خیزش دراویش در اسفند 1392، تظاهرات مردم شهركرد در فروردین 1393 و…

جنبشهای اعتراضی نیروهای کار در سال گذشته گسترشی بی سابقه داشت. کارگران، معلمان، پرستاران و کارکنان بخش خصوصی و دولتی در سال گذشته بارها اقدام به اعتراض، تجمع، تحصن، اعتصاب و راهپیمایی کردند. در آستانه اول ماه مه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بیلانی از 556 حرکت اعتراضی کارگری در سال 1392 را منتشر کرد. تردیدی نیست که بسیاری از حرکتهای اعتراضی پوشش خبری پیدا نمی کند، اما همین میزان اعتراضات توده ای نشان دهنده آن است که مردم دیگر نمی خواهند همچون گذشته زندگی کنند و برای تغییر شرایط اقدام به مبارزه می کنند.

22- فاجعه تخریب محیط زیست و جنگلهای كشور، محصول بلافصل حاكمیت استبداد دینی است. درنتیجة سیاستهای ویرانگر رژیم، بحران كمبود آب به درجه وخامت باری رسیده و چشم انداز تاریكی را برای میهن اسیرمان ترسیم می كند. زاینده رود خشك شده، تالاب ها به خشكی گراییده و ۹۳ درصد دریاچه ارومیه خشك شده است.

بزرگترین دریاچه ایران که در تنظیم زیست محیطی بیش از 5 ملیون نفر مفید بود و از آن برای درمان برخی بیماریها استفاده می شد، اکنون خود به یک خطر بالقوه زیست محیطی برای مردم و کشاورزی آن منطقه و ورای آن تبدیل شده است. مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در ۳۱ فروردین اعلام کرد که تابستان امسال «آخرین مهلت احیای دریاچة ارومیه است…. و تنها 7درصد مساحت دریاچه ارومیه باقی مانده است».

 فصل چهارم-تحولات ژئوپولیتیک عراق، حكومت مالكی کانون ِ ستیز

 23-تحولاتی که ماههای گذشته در عراق به وقوع پیوست زمینه تغییرات سیاسی و جغرافیایی (ژئو پولیتیک) جدیدی را به وجود آورده است. اساسی ترین تحول در عرصه داخلی یك ضربه كاری و جبران ناپذیر به هژمونی خامنه‌ای از طریق ساقط شدن حكومت مالكی است. این تحولات اما به یکباره و بدون زمینه نبود.

جنگ تجاوزگرانة آمریکا علیه عراق و اشغال این کشور و پس از آن سهیم کردن ولایت خامنه‌ای در قدرت سیاسی عراق که به ویژه با خروج نیروهای نظامی آمریکا به نیروی هژمونیک تبدیل شد، تضادهای درونی در عراق را روز به روز تشدید کرد.

مردم عراق، هم علیه اشغال مبارزه می کردند و هم علیه دزدان و باندهایی که به یمن اشغال و به مدد نیروی نظامی آمریکا به قدرت رسیده بودند و کاری جز دامن زدن به فساد و چپاول درآمدهای عراق نداشتند.

مالکی در دور دوم خود در یک مانور خدعه آمیز ابتدا با طرفهای دیگر بر سر یک برنامه مشترک در شهر اربیل توافق کرد و بلافاصله پس از آن که دولتش مورد تأیید مجلس قرار گرفت، تمام تعهدات را زیر پا گذاشت. فهرست طولانی موارد عهد شکنیها و نیرنگهای مالکی که در هماهنگی با قاسم سلیمانی، نماینده حقیقی اما غیر رسمی خامنه‌ای در عراق صورت می گرفت، در بیانیة حاضر نمی گنجد و از ذكر آن صرفنظر میكنیم. اما نکته مهم و اساسی در تحولات سیاسی عراق طی ده سال گذشته، اینست که حمله به عراق یک فرصت طلایی و استراتژیكی از طریق آمریكا برای خامنه‌ای ایجاد کرد که در بیانیه های شورا به آن پرداخته شده است. به تعبیر بسیاری از سیاستمداران و روزنامه نگاران عربی وعراقی به این ترتیب آمریكا عراق را در یك سینی طلایی به آخوندهای حاكم بر ایران تقدیم كرد.

 24-دخالتهای بی حَد و مرز ولایت خامنه‌ای از همان روز اول اشغال عراق به شکل پنهان و آشکار شروع شد. دولت خاتمی ”به فرموده“ ولی فقیه اولین دولتی بود که ”شورای حكومتی“ دست ساز آمریکا را به رسمیت شناخت و البته قبل از تشکیل این شورا از طریق عوامل خود توانست نیروهای وابسته به ولایت را در موقعیت برتر قرار دهد.

در تیر 82، یونسی وزیر اطلاعات خاتمی در زمینة موقعیت رژیم در عراق گفت: «به لطف خدا امروز در بازی پیچیدة عراق، افغانستان و خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران تنها برنده است».

در مهر 82، یونسی در یک اظهار نظر دیگر اضافه كرد: «بازی عراق بازی پیچیده‌‌یی است که نظام جمهوری اسلامی در آن به پیروزی بی حد و حصری دست یافت، به‌ نحوی که برخی از کشورها با حسرت به آن نگاه می‌کنند».

در مهر 84، رد پای رژیم ولایت فقیه و اعمال نفوذ رذیلانة آن در پیشنویس قانون اساسی جدید عراق بیرون زد و بسیاری از اهل سنت رفراندوم مربوطه را تحریم كردند. همچنین یك میلیون شهروند عراقی شامل 4500 وكیل و حقوقدان، 55 حزب و سازمان و انجمن سیاسی و اجتماعی و مدافع حقوق بشر و شوراهای شیوخ عشایر به حذف بند 3 ماده 21 پیشنویس قانون اساسی كه دست پخت عوامل رژیم ایران بود فراخوان دادند(ضمیمة شماره 1- نیویورك تایمز7 اكتبر2005).

این بند در تعارض آشكار با قوانین بین المللی پناهندگی و كنوانسیون 1951 ژنو بود و عامدانه به خاطر انكار حقوق پناهندگی از جمله پناهندگی مجاهدین و سلب امنیت و حفاظت از آنها و دیگر پناهندگان و پناهجویان ایرانی و غیر ایرانی طراحی شده بود .

یك میلیون عراقی در بیانیة خود بر اصل مسلم حقوقی” برائت“ تأكید كردند كه به موجب آن هیچكس مجرم نیست، مگر اینكه اتهامش در یك دادگاه ذیصلاح به اثبات رسیده باشد. آنها همچنین به مادة 44 پیش‌نویس استناد كردند كه مقرر داشته است « همه افراد حق دارند از حقوق مندرج دركنوانسیونها و توافقنامه های بین المللی مربوط به حقوق بشر كه عراق نیز آنها را تصویب كرده …برخوردار شوند». اما همة این حقوق توسط عوامل و مزدوران رژیم ایران انكار و حذف شدند.

عراقیان در بیانیه خود اعلام كردند: « تدوین قانون اساسی، انتظارات و امیدهای بسیاری در مردم عراق برای پایه ریزی عراق دموكراتیك و همخوان با قوانین بین المللی و موازین حقوق بشر برانگیخت. اما مردمی كه از بی قانونی و ناامنی و كشتار و انفجار و بویژه از جنگ پنهان و اشغال اعلام ناشدة دیگری از سوی رژیم ایران به ستوه آمده اند و می بینند كه مداخلات این رژیم موجب ناامنی و خونریزی هرچه بیشتر در عراق بوده است، نمی توانند بر تأمین منافع رژیم ایران در قانون اساسی كشورشان چشم فرو ببندند».

در دی 84، پس از انتخابات عراق، پورمحمدی وزیركشور وقت رژیم گفت: «از صندوقهای رأی در بغداد و استانهای عراق شعارهای مردم مسلمان ایران بیرون می‌آید». او ” این پدیده بزرگ تاریخی“ را گواهی بر تحقق این گفته خمینی دانست كه «راه قدس از كربلا می گذرد».

همزمان، احمدی نژاد گفت: «خداوند ثمرة اشغال دو كشور همسایه (عراق و افغانستان) را در دامن ایران قرار داد» و نتیجه گیری كرد كه «ما باید آماده اداره دنیا شویم».

25-شورای ملی مقاومت ایران در بیانیه سال 1384 درمورد كلان سرمایه گذاری خامنه‌ای برای بلعیدن عراق و روشهای او برای میوه چینی خاطر نشان كرد:

« تاكتیك به ‌غایت فرصت‌ طلبانة رژیم آخوندی در عراق در برابر آمریكا در دو سال ‌و‌ چند ماه گذشته، فشارآوردن از پایین برای امتیاز گرفتن از بالا بوده است. از یكسو بر‌ طبل ”یكانهای استشهادی“ می‌كوبد، نعره‌های ”ضد استكباری“ می‌كشد و خروج نیروهای خارجی، به‌ویژه نیروهای آمریكایی، را از عراق می‌طلبد، اما از طرف دیگر اولین دولتی است كه شورای حكومتی را به‌رسمیت می‌ شناسد، مهره‌ ها و عوامل خود را در آن شركت می‌دهد، بخشی از ائتلاف و حاكمیت ائتلافی می‌ شود، قلع ‌و ‌قمع ”تروریسم و تروریستها“ را طلب می‌كند، هرگونه گفتگو و مذاكره نیروهای آمریكایی با شورشیان را حرام می‌داند و در یك كلام كاسة داغتر از آش می‌ شود. در عین حال با دست باز پول و سلاح و مهمات به داخل عراق می‌ریزد و هرازگاهی ضرب ‌شستی به ایتالیاییها و انگلیسیها نشان می ‌دهد تا آمریكاییها حساب كار خودشان را بكنند و به این نتیجه برسند كه اگر رژیم ایران بخواهد می ‌تواند جهنمی برای آنها بسازد…

از یكسو می ‌گوید عراق امن و باثبات می‌ خواهد، و برای آن روضه ‌ها می‌ خواند، اما از سوی دیگر معلوم می ‌شود كه ماده‌ های انفجاری پیش‌ ساخته با قدرت نفوذ فوق ‌العاده از ایران به عراق فرستاده می‌ شوند. تلویزیون ان.‌بی.‌سی فاش كردكه ”‌یك محمولة بزرگ از مواد انفجاری كه به ‌صورت قاچاق از شمال شرقی عراق از ایران وارد این كشور می‌شد“، به‌دست سربازان آمریكایی افتاده است. به گفتة این شبكة تلویزیونی، ماده‌ های انفجاری پیش‌ ساخته با قدرت نفوذ خارق ‌العاده در زرهیها، توسط سپاه پاسداران ایران به عراق فرستاده می ‌شوند. معلوم شده است كه رژیم از آن‌رو با هرگونه گفتگو و مذاكرة نیروهای آمریكایی و دولت عراق با نیروهای شورشی مخالفت می ‌ورزد كه بتواند حیطة تأثیر‌گذاری و نفوذ خودش را با انواع كمك ‌رسانیها و ارتباطات پنهانی و غیرمستقیم با آنها حفظ كند و تا آن ‌جا كه بتواند آنها را در جهت اهداف خودش به ‌كار گیرد یا سمت ‌و ‌سو دهد…

یك نویسنده و روشنفكر برجستة عراقی نوشت: ”بادهایی كه از صحاری خشك ولم ‌یزرع در ایران می ‌آیند در جهت خلاف حركت كشتیهای عراق وزیدند و این سرزمین رؤیا را به هدف امتداد ظلمات صحرای كنونی ایران تبدیل ساختند. گفتیم كه متحدان، برایمان آزادی تدارك دیده ‌اند تا قانون اساسی دائمی‌ مان را بنویسیم، ولی نمی ‌دانستیم كه آن چیزی كه آن ‌را قانون اساسی دائمی می‌نامند، قلادة دائمی رژیم ایران بر گردن عراقیان است. هزاران مایل را در جستجوی مراكز رأی‌ گیری طی كردیم و انگشتانمان را به جوهر آبی آغشتیم، اما نمی ‌دانستیم كه عمامه ‌هایی در كمیتة تدوین قانون اساسی خواهیم كاشت كه هم و غم آنها نصب سیمهای خاردار بیشتری در میدان آزادی است كه روز به روز دارد صحنه ‌اش تنگتر می ‌شود. اكنون بر بغداد، روضه‌ خوانها، و بر شهر بصره، نیروهای بسیجی حكم می‌رانند كه دهانها را می‌دوزند و تحرك زنان را محدود می‌ كنند. شهرهایی را كه به آرامی در كناره‌های فرات و دجله آرمیده‌اند، دزدانی نگاهبانی می ‌كنند كه آنها را از اهل خانه دزدیده‌اند“».

26- از این پیش تر، شورای ملی مقاومت در بیانیه خود در سال 1383 اعلام کرده بود: «به موازات دخالتهای گستردة رژیم آخوندها در عراق، كه با صدور بیدریغ بنیادگرایی و تروریسم همراه بود، مقاومت ایران در یك كارزار سیاسی و اطلاعاتی بزرگ، با انبوهی از اسناد و مدارك، مطامع و مقاصد و طرحهای دامنه دار و نیز عملكرد ارتجاع حاكم بر ایران را افشا كرد. در طول زمان، علاوه بر توجهات مردم عراق، كه خود قربانیان درجة اول صدور ارتجاع و تروریسم از سوی رژیم ملایان بوده و هستند، توجهات جهانی نیز تدریجاً به ‌این حقیقت جلب شد و اكنون همگان تا حدودی با عملكرد رژیم آخوندی در عراق و خطرات آن برای صلح و آرامش در این كشور و در خاورمیانه آشنا شده ‌اند. قلب مسأله ‌اینست كه رژیم با سوء استفاده از جنگ و شرایط حاكم بر عراق، به غایت می كوشد كه از این وضعیت، هم‌ چون جنگ كویت و بسا بیشتر از آن، به سود خود بهره برداری كند» .

یک سال بعد و در شرایطی که مسأله تصویب قانون اساسی عراق مطرح بود ما اعلام کردیم: «درشرایطی كه تدوین و تصویب قانون اساسی جدید عراق و رفراندوم دربارة آن در دستور است، رژیم آخوندها بالاترین تلاش را برای اعمال نفوذ هرچه بیشتر در قانون اساسی و نیز درانتخابات آیندة این كشور به‌عمل می‌آورد… روزنامة الحیات در 28تیر 1384 از تهران گزارش كرد: ”‌خامنه ‌ای، ولی ‌فقیه جمهوری اسلامی ایران، اصرار خود را بر این‌ كه اسلام باید محور قانون اساسی دائم عراق باشد، به نخست‌وزیر عراق، ابراهیم جعفری، ابلاغ كرد“…

بر‌ اساس تجارب 50 سالة ملت ایران برای نیل به دموكراسی و حاكمیت مردم، بالاخص تجربة 27‌ ساله در ‌برابر دیكتاتوری مذهبی، پیام ما به مردم و نیروهای دموكراتیك و میهن‌پرست عراقی با هر دین و مذهب و با هر مرام و ملیت این است:

الف ـ با این‌همه درد و رنج و با این همه خونی كه هر روز از پیكر عراق بر زمین می‌ریزد، دیگر در عراق جایی برای هیچ ‌گونه افراطی‌ گری باقی نمانده است. پاسخ، در یك دولت دموكراتیك ملی و مستقل و معتدل است تا بتواند وحدت سیاسی و تمامیت ارضی كشورتان را در دیالوگ مستمر با همة جریانهایی كه به قواعد دموكراتیك پایبند هستند حفظ كند و به اشغال پایان دهد.

ب ـ در شرایط كنونی و در پروسة تدوین و تصویب رفراندم قانون اساسی و انتخابات بعدی و تشكیل دولت جدید، تهدید مبرمِ تمامیت و آزادی عراق و به ‌خصوص آن‌ چه مانع اصلی استقلال آن و خروج هر چه سریعتر نیروهای چند ملیتی است، همان ”جنگ پنهان و اشغال اعلام نشده‌یی“ است كه 2 میلیون و 800 هزار تن از مردم عراق بر آن انگشت گذاشته‌اند.

از سوی دیگر ایالات متحده اعلام كرده است به دموكراسی در عراق متعهد می‌باشد. این تعهد را در كارزار تاریخی كنونی برای برپایی یك دولت دموكراتیك و مستقل و معتدل، به آزمایش بكشید.

ج ـ با تمام قوا در انتخابات، به شرط آزادی و عدم تقلب، شركت كنید و میدان را به‌سود جریانهای ضد دموكراتیك و دخالتهای خارجی خالی نكنید. تا آخرین قطره و تا آخرین ذره از آزادی و امكان فعالیت آزاد سیاسی استفاده كنید. انتخابات آزاد، تحت نظارت ملل متحد و حداكثر آزادیهای دموكراتیك را طلب كنید.

دـ امنیت و صلح ‌و ‌ثبات با اعاده و تضمین حقوق و احترامات همة مردم عراق به‌ویژه زنان آزادة عراقی و با پلورالیسم سیاسی و مذهبی و قومی محقق می‌شود.

ه ـ مرجعیت عالی و حوزة تاریخی نجف و علما و روحانیون آزادیخواه استبداد دینی تحت‌عنوان ولایت فقیه را نپذیرفته‌اند و تجربة تلخ مردم ایران در ربع قرن اخیر را مدّ‌نظر دارند».(شورای ملی مقاومت ایران- 15 مرداد 1384).

تحولات عراق به روشنی صحت مواضع مقاومت ایران را نشان میدهد.

این مواضع که مورد استقبال بخشهای مهمی از جامعه عراق قرار گرفت، خشم ایادی رژیم را برانگیخت. واقعیت این است که مقاومت ایران در این سالیان هزینه‌های گزافی برای اتخاذ چنین مواضعی که بارها از جانب مسئول شورا، رئیس جمهور برگزیدة شورا و یکایک اعضای شورا بیان شده، پرداخته است.

27-طی ده سال گذشته جبهة عظیم و گسترده ‌یی از نیروهای سیاسی و اجتماعی عراق بارها گفته و نوشته اند که رژیم حاکم بر تهران، به اشغال پنهان عراق دست زده است. در سال 1384 دو میلیون و هشتصد هزار تن از مردم عراق، از جمله 400 هزار زن عراقی،  طی بیانیه‌یی این امر را اعلام کردند. این بیانیه كه از سوی 65 حزب و جریان سیاسی و صنفی عراق، 6400 وكیل و حقوقدان، 300 استاد دانشگاه، 400‌ روحانی، 28000‌ مهندس و پزشك و كادر پزشكی امضا شده، سندی تاریخی است كه به ابعاد مداخله‌جویی رژیم آخوندها در عراق برای صدور بنیادگرایی و تروریسم و به توطئه‌ ها و دروغپردازی های رژیم آخوندی علیه حضور رزمندگان مقاومت ایران در این كشور گواهی می‌دهد.

مردم عراق در این سند تاریخی كه در آوریل ‌2005 انتشار یافت، دربارة ابعاد مداخله ‌جویی رژیم آخوندی اعلام كردند:

 «جهان از دخالتهای استبداد دینی حاكم بر ایران به ‌فریاد آمده است…كشور ما در معرض جنگ پنهان و اشغال اعلام‌نشدة دیگری از سوی رژیم ایران قرار گرفته و حتی از جداسازی استانهای جنوبی سخن گفته ‌اند. كسانی‌ كه فتح قدس از طریق اشغال كربلا شعارشان بود، اشغال آمریكا را فرصتی مغتنم برای برپا‌كردن یك حكومت ارتجاعی به ‌سبك ولایت‌فقیه، شمردند، امری كه مرجعیت عالی شیعه در نجف و علمای سنی آن‌را رد كرده‌اند. امنیت و حیات مردم عراق و مطالبات ما دربارة استقلال و آزادی وطنمان و آزمایش دموكراسی كه به ‌ما وعده داده شده بود، هدف قرار گرفته‌اند.

اعزام صدها‌هزار حقوق ‌بگیر به‌ عراق با بهانه ‌های مختلف، فرستادن انبوه تسلیحات و مهمات، دهها فرستندة رادیویی و تلویزیونی، انواع نشریات و مجلات و روزنامه‌ها، خرج‌كردن پولهای كلان برای خریدن بسیاری از مؤسسات و كارخانجات، ارعاب شهروندان، سركوب زنان، تهدید و تطمیع روحانیان و شیوخ عشایر و سیاستمداران و دعوت آنها به‌ایران، ترور اطبا و استادان دانشگاه و كاركنان دولت، تهدید روشنفكران و روزنامه‌نگاران، توزیع مواد مخدر، كشتار مخالفان، آزار پیروان سایر ادیان، تفرقه‌اندازی بین مذاهب و قومیتها، ثبت‌نام داوطلبان برای عملیات تروریستی و فراخوانهای خامنه‌ای به ‌شورش و كشتار، حیات سیاسی ما را دربرگرفته و بخشی از فاجعة مداخلة رژیم ایران در عراق است. رژیمی كه برای مردم و شیعیان عراق از انتخابات آزاد دم می‌زند، لیكن آن ‌را از شیعیان و مردم ایران دریغ می‌كند. این رژیم در صدد تهیة سلاح هسته‌یی است كه بالمآل، مردم عراق و مردم سراسر منطقه هم بایستی علاوه بر مردم ایران قیمت آن‌را بپردازند» (ضمیمة شماره 2- نیویورك تایمز6 می2005).

28-با شروع بهار عرب، جنبش و مطالبات مردم در عراق ابعاد جدیدی پیدا کرد. دخالت دولت مالکی به سود بشار اسد، نفرت از مالکی را تشدید کرد. جنبش مطالبات به جنبش اعتراضی در 6 استان تبدیل شد و اقدام به گردهماییها در میدانهای شهرها و سپس اقدام به تحصنها كردند. استان انبار، قلب تپنده در این تحصنها بود.

حکومت مالکی با آن چه در توان داشت به سرکوب تحصنها روی آورد و پس از چندی قیام مسالمت آمیز مردم 6 استان به مبارزه مسلحانه توده ای تبدیل شد. در چنین وضعیتی خواست برکناری مالکی به خواست محوری قیام کنندگان تبدیل شد. همزمان دولت اقلیم کردستان نیز که عهد شکنی مالکی را دیده بود به مخالفت با دور سوم نخست وزیری مالکی پرداخت. انفجار خشم و عصیان عشایر و مردم ستمدیده عراق، در خرداد و تیر ماه 93، به سلطة دیكتاتور دست نشاندة رژیم ولایت فقیه در مناطق وسیعی از چند استان عراق خاتمه داد. حكومت نوری مالكی كه سیاستهای جنایتكارانه اش چه در محاصره و سركوب و كشتار اعضای مقاومت ایران در اشرف و لیبرتی و چه در حذف و به حاشیه راندن بخشهای عظیمی از جامعه عراق، به طور فزاینده از تهران دیكته می شد، عملا درهم شكست و با طرد و انزجار جامعه عراق و جامعة جهانی رو‌به‌رو شد و در سراشیب سقوط قطعی قرار گرفت و سرانجام از پا در آمد. وضعیت وزارت باصطلاح حقوق بشر در حكومت مالكی آیینة تمام نمای شقاوت و جنایت و چپاول و دزدی در این حكومت دست نشانده است. شیاع سودانی وزیر باصطلاح حقوق بشر صرفاً یك جانور درنده و مزدور سفارت رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس است. این جنایتكار كه قطعاً بایستی در دادگاه بین المللی پاسخگوی اعمالش باشد جابجا و نقطه به نقطه در جنایتها و دروغپردازی و سرپوش گذاشتن بر جنایتها شریك و سهیم مالكی و مشاوران امنیتی اوست.

29-رژیم ایران که از این فروپاشی سرگیجه سیاسی گرفته بود،” داعش“ را بهانه كرد تا تمام جنبش مردم عراق را وابسته به آن جلوه دهد. در ابتدا تحت عنوان ”حفاظت مراقد مقدس“ شروع به مداخله نیرویی و جنگ افروزی فرقه‌یی کرد و سپاه قدس برای جنگ علیه مردم عراق اقدام به ثبت نام داوطلب كرد. حسن روحانی در ابتدا همكاری نظامی با آمریكا را بعید ندانست و رسانه های رژیم و به ویژه منابع سپاه پاسداران با هیاهو و به راه انداختن دود و دم زیاد از آمریكا درخواست اقدام نظامی و سركوب داعش می کردند. مالکی نیز به نیابت از بیت خامنه‌ای هر روزه خواستار دخالت ارتش آمریکا و بمباران مردم شهرهای آزاد شده می شد.

رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد قصد دخالت نظامی در این تحولات را ندارد و از این زمان بود که سرکردگان حکومت ایران که در سال 2003 از حمله نظامی امریکا سود كلان برده بودند، این بار وارفته و با نعل وارونه، به مخالفت با ” مداخله خارجی“ پرداختند.

در 4مرداد رئیس جمهور برگزیدة شورا در كنفرانس عربی- اسلامیدر پاریس گفت: « با ابراز انزجار از ستم و سركوب و تعدی علیه مسیحیان و انفجار جنایتكارانه مسجد نبی الله یونس در موصل، از مواضع هیأت علمای مسلمین و عشایر عراق، در محكومیت كوچاندن اجباری مسیحیان تقدیر می‌كنیم. این، یك موضع مسئولانة اسلامی و انسانی در برابر ارتجاع و افراطی‌گری تحت نام اسلام است».

خانم رجوی همچنین در 22 مرداد در كنفرانس بین المللی در مقر ملل متحد در ژنو خاطر نشان كرد: « شرائطی كه رژیم ملاها و دولت دست‌نشاندة آنها ایجاد كرده‌اند، به یك جریان افراطی و تروریستی قدرت و فرصت داده تا انقلاب مردم عراق را به بیراهه ببرد. و به كشتار بیگناهان و اقلیتها و تعرض و هتك حرمت زنان بپردازد و با تعدی و كوچ اجباری جامعة مسیحیان و ایزدیان عراق را در هم بكوبد. چیزی كه وجدان هر انسان شریف را جریحه‌دار میكند و انزجار آنهایی را كه به اسلام راستین اعتقاد دارند، برمی‌انگیزد».

هیاهوی ”بانكدار مركزی“ و ”پدر خوانده تروریسم بین المللی“ پیرامون داعش و اینكه گویا مساله عراق و قیام توده های مردم این كشور برای سرنگون كردن مالكی و خلع ید از رژیم ایران، صرفاً در داعش خلاصه می شود، با موضع گیری رهبران عشایر که اعلام کردند ما با داعش و القاعده جنگیده ایم و در آینده نیز امکان قدرت گیری به چنین نیروهایی نخواهیم داد، نقش بر آب شد.

30- در 21خرداد امیر عشایر الدلیم ضمن مرزبندی قاطع با جریان داعش، با هرگونه تروریسم، فرقه گرایی، افراط گرایی و بنیادگرایی اعلام مخالفت كرد. او خطاب به انقلابیون عشایر گفت: « به هیچ شكلی از تروریسم اجازه ندهید چهرة درخشان این انقلاب را خراب كند، چرا كه مالكی و كسانی كه با او هستند قصد آن را دارند كه به این انقلاب جامة تروریسم بپوشانند».

اوافزود: «بر همه جریانات سیاسی است كه فوراً مالكی را بر كنار كنند و یك دولت موقت برای نجات آن‌چه از عراق باقی مانده تشكیل بدهند … اهالی عشایر از شوراهای نظامی و انقلابیون عشایر كاملاً آماده هستند تا پرونده امنیتی استانهایی را كه دولت مدعی است به دست تروریستها ساقط شده را به‌دست بگیرند. و برای همه یادآوری می‌كنیم كه انقلابمان از روز اول برای باز پس گیری حقوق و نه برای انتقام بوده و به همه كسانی كه نفوذی هستند و … تلاش می‌كنند در این انقلاب رخنه كنند و این انقلاب را در چشم جهانیان به‌عنوان كسانی نشان بدهند كه داعش هستند، هشدار می دهیم.

 همه بر سر عدم همكاری و اجازه ندادن به داعش یا غیر داعش توافق دارند اما هم ‌چنین می‌ خواهیم كه شبه نظامیانی را كه زشت ترین جنایات را انجام داده‌اند فراموش نكنند. لذا با صراحت تمام می‌ گوییم كه آماده همكاری هستیم به این شرط كه به شبه نظامیان حكومتی اجازه داده نشود باقی بمانند و خون و جان عراقیان را پایمال كنند. مسئول پرونده امنیتی باید از فرزندان مردم عراق باشد و نه دولت مالكی كه خودش تروریسم را آورده است. به همه یادآوری می‌كنیم كه ما از روز اول بر اساس حقوق سلب شده قیام كردیم و نه بر اساس سیاست انتقام» (تلویزیون التغییر-11 ژوئن 2014).

31- روز22خرداد ”هیأت علمای مسلمین عراق“ كه متشكل از بالاترین مراجع و مفتیان بزرگ اهل سنت درعراق است، در یك پیام فوری خطاب به انقلابیون عراق اعلام كرد:

 «انقلابیون بایستی در خدمت مردم باشند. چرا كه می ‌خواهند ظلم را از روی مردم بردارند.

بایستی تلاش كنید تا هر شهری كه آزاد می ‌شود خودش سمبل و شاخصی برای سایر شهرها شود. انقلابیون در موصل و صلاح‌الدین و سایر مناطق آزاد شده، بایستی به این موضوع توجه داشته باشند كه رفتار با اقلیتها بر اساس آیین ماست و بایستی یك چهره بسیار پاك از انقلابیون در نزد جهانیان بارز شود.

هرگونه احراج بایستی برداشته شود. این برای حفاظت و نگهبانی از اقلیتها و حفاظت از اعتقادات آنها ضروری است.

 انقلابیون 30 میلیون عراقی هستند و كسی جز آنها انقلابیون نیست. مردم عراق از روز 25 فوریه 2011 اقدام به برگزاری تظاهرات مسالمت ‌آمیز در 16 شهر كردند، ولی بعد از چند ماه مالكی با آتش پاسخ داد.

سپس تظاهرات و اعتراضات در6 استان شروع شد و عراقیان تحصن هایی را بیش از یكسال شكل دادند و خواسته‌های مشروع خودشان را مطرح كردند. اما مالكی با آهن و آتش پاسخ داد و بعد با تانك و سلاح سنگین تهاجم كرد و صدها نفر را كشت و زخمی كرد.

 در مقابل، عراقیان راهی جز پاسخ گفتن به همان شیوه برایشان باقی نماند و آن انقلاب، انقلاب مردم بود. هر جریان و گروهی كه فكر می كند رهبری انقلاب در دست اوست در توهم به‌سر می برد».

هیأت علمای مسلمین عراق همچنین تاكید كرد: «در قبال فراخوانهایی كه به انقلابیون برای رفتن به طرف نجف و كربلا و غیره داده می‌شود هشدار می‌دهیم. چنین فراخوانی غیر قابل‌ قبول و مردود و موضعی غیرمسئولانه از هر طرفی است كه آن را صادر كند و به جایی راه نخواهد برد و مقدمه ای خواهد بود برای شكست انقلاب و تغییر هدفش از كمك به مظلومان بسوی حوادث فتنه انگیز در بین مردمی واحد.

 همگان می دانند كه اكثریت مردم عراق در جنوب كشور، مالكی و باند او را رد می كنند و مثل بقیه مردم از ظلم شدید و فقر بی حد و حصر و پایمال شدن شرافت و حقوق و تسلط احزاب و شبه نظامیان جنایتكار بر گرده‌شان رنج می برند.

ما همه انقلابیون را نصیحت می كنیم كه از هرگونه عملی كه منبعث از احساسات فرقه گرایانه باشد اجتناب كنند. همان چیزی كه دولتهای بزرگ و كوچك شناخته شده، در مسیر محقق كردن پروژه‌های مخرب خودشان علیه عراق و كل منطقه برایش تلاش می كنند.

ما همگی فرزندان یك كشور واحد هستیم و همگی با هم تلاش می كنیم تا از تمامی عراقیان، بدون استثنا كردن هیچ دین و آیینی از دین و آیینهای جامعه، رفع ظلم كنیم…

ما هیچ فرقی بین یك شخص و شخص دیگر و یك مذهب و مذهب دیگر قائل نیستیم زیرا كه همگی در این خاك و آینده‌یی واحد سهیم هستند» (تلویزیون رافدین 12 ژوئن 2014)

در 24تیر93 ایاد علاوی نخست وزیر پیشین عراق گفت:«بسیاری از امور توسط رژیم ایران اداره می شود و به‌طور مشخص توسط شخصی كه قاسم سلیمانی نامیده می شود…اشتباهات رویهم متراكم و انباشته شده و به جامعه صدمه زده است. وضعیت سیاسی موجود بیش از آن‌كه دفع‌كنندة بنیادگرایی و تروریسم باشد، تشویق‌كننده رشد و نمو بنیادگرایی و تروریسم شده است…

من با خود آمریكایی‌ها هم با صراحت صحبت می كنم و سرمقاله هایی هم در بزرگترین روزنامه‌های آمریكایی نوشته‌ام… آنها مستمراً می گویند داعش، داعش، داعش، تروریسم. طبعاً داعش جزئی از تروریسم و امتداد القاعده است. اما جنبش توده ای هم وجود دارد، جنبش مردمی، جنبش عشایری، نظامیان، غیر نظامیان و دیگران و تظاهرات مسالمت‌آمیز كه تماماً در كادر قانون اساسی بوده است. مقامات آمریكایی آنها را داعش و افراد مسلح و غیره می نامند بدون توجه به واقعیت هایی كه روی زمین وجود دارند، توجه كنند كه آنها مردم شریف عراقی هستند كه با ما در مبارزه با القاعده شریك شدند». (تلویزیون الجزیره-15 ژوئیه 2014)

32-تحولات عراق كه سر انجام به بركناری رسمی مالكی در روند سیاسی منجرشد، در ورای عوامل مختلف داخلی و خارجی كه در آن تأثیر گذارند، برخاسته از قیام توده های مردمی است كه از ستم حكومت مالكی و پیامدهای اشغال كشورشان توسط آمریكا به ویژه اشغال پنهان و آشكار بعدی توسط رژیم ولایت فقیه، به ستوه آمده و به‌پاخاستند. مردم و عشایری كه طی یك دهه، دهها و صدها بار در بیانیه ها و گردهماییهای خود، از جمله بیانیه 5 میلیون و 200 هزار مردم عراق (ضمیمة شماره 3- نیویورك تایمز23ژوئن 2006) و بیانیة 3 میلیون تن از شیعیان دربارة رژیم ایران (ضمیمة شماره 4- الزمان 16 ژوئن 2008)، مجاهدین و اشرف اعلام موضع نموده و اشرف را مشعل و الگوی راهنما و راهگشای پایداری و آزادی شناخته بودند.

اكنون تحولات عراق، با توجه به وضعیت ژئوپلیتیك عراق و اهمیت استراتژیك آن در سرنوشت رژیم ولایت فقیه، تأثیرات بسیار گسترده‌یی در سطح منطقه و در سیاستهای طرفهای ذینفع بین المللی خواهد داشت.

خامنه‌ای و مالكی دست بردار نیستند، اما قدر مسلم این كه دوران كلان بهره برداریهای ولایت خامنه‌ای از نتایج فاجعه بار جنگ سال 2003 و خطاهای استراتژیكی سیاست آمریكا كه دروازه های عراق را به روی این رژیم باز گشود، پایان یافته است.

خامنه‌ای كه در ادامه جنگ طلبی خمینی و شعار فتح قدس از طریق كربلا، بلعیدن عراق بحران زده و غرقه در خون و فاجعه را مهمترین راهبرد سیاست صدور تروریسم ارتجاع و تضمین بقای نظام ولایت فقیه قرار داده بود، اكنون باید منتظر آثار زهرآگین این شكست بزرگ بر طلسم ارعاب و نیروی نظامی حافظ ولایت فقیه یعنی سپاه پاسداران در داخل ایران باشد.

خامنه‌ای مجبور است راهبرد جدیدی انتخاب کند. یا باید به واقعیت جدید تن دهد و یا برای احیای هژمونی خود با اکثریت طرفهای موجود در معادله عراق وارد جنگ شود. دست برداشتن از حمایت مالکی در پست نخست وزیری، نخستین گام در مسیر تن دادن تحمیلی به شرایط جدید است كه رفسنجانی صراحتا بر آن تأكید می كند.

رفسنجانی در جلسة مجمع تشخیص مصلحت نظام، برخلاف سیاست راهبردی خامنه‌ای در حمایت از دور سوم نخست وزیری مالكی، از ”طرح دولت فراگیر در عراق“ حمایت كرد و گفت :« امیدواریم میانجی خوبی برای خاموش كردن آتش اختلافات در عراق باشیم».

خامنه‌ای در صورت تن دادن به این مسیر و دست برداشتن از جنگ، جام زهر دیگری را سَر می كشد که همانند زهر خوردن خمینی در تیر ماه سال 1367 است با این تفاوت كه امروز نه خمینی وجود دارد و نه خامنه‌ای دارای اتوریته‌یی است که بتواند زیان های ناشی از این شکست را که با عقب نشینی در پروژة اتمی و تهی شدن ذخایر استراتژیك رژیم ولایت فقیه همراه است، جبران کند.

33- درحالی كه استراتژی و سیاست رژیم ولایت فقیه برای صدور بحرانهای رژیم قرون وسطایی به خارج از مرزها، در باتلاق 35سال جنگ و جنایت دفن می شود، آنچه به اثبات می رسد، حقانیت و برآمد افتخار آمیز «سیاست صلح و آزادی» است كه شورای ملی مقاومت ایران با پیگیری آن قوام یافته است. سیاستی كه به عنوان عامل تعیین كننده داخلی، توانست استراتژی جنگ ضد میهنی خمینی با شعار «فتح قدس از طریق كربلا» را درهم بشكند و او را به قبول قطعنامة آتش بس وادار سازد. همین سیاست بود كه در یازده سال گذشته در مقابل راهبرد خامنه‌ای برای بلعیدن عراق سدی استوار بنا كرد و از همان آغاز به طرفهای منطقه‌یی و بین المللی هشدار داد.

در 23آذر 1382 خانم رجوی در پیام خود به گردهمایی ایرانیان در لندن، گفت: « بگذارید ازسوی مقاومتی كه افشاگر منحصر به فرد پروژه های اتمی و تسلیحات ممنوعه كشتار جمعی رژیم آخوندها بوده است با صراحت از همین جا به دنیا اعلام كنیم كه: خطر روزافزون مداخلات و توطئه ها و تروریسم رژیم ملایان در عراق اكنون صد بار ازخطر اتمی این رژیم بیشتر است. تكرار می‌كنم: خطر روزافزون مداخلات و توطئه ها و تروریسم رژیم ملایان در عراق اكنون صد بار از خطر اتمی این رژیم بیشتر است». او گفت: «در چنین وضعیت ژئوپلیتیكی، باز هم مثل روزگار جنگ 8‌ساله، یعنی دوران جنگ ضدمیهنی خمینی، سد سدید در برابر ارتجاع و صدور بنیادگرایی، همانا مجاهدین خلق ایران هستند. به همین خاطر رژیم به شكل جنون‌آمیزی در پی زد‌و‌بند و توطئه و تروریسم علیه مجاهدین در خاك عراق است تا شاید بتواند آنها را ناگزیر از ترك این كشور كند و بعد، طعمة خود را بدون هیچ رادع و مانع ایدئولوژیكی و سیاسی به‌ویژه از نوع ایرانی و شیعی، فرو ببلعد».

34- امروز یك اجماع جهانی دربارة ضرورت ایستادگی دربرابر فاشیسم مذهبی و اثر گذاری این سیاست در راستای منافع عالی خلقهای ایران و عراق و سوریه و دیگر كشورهای منطقه شكل گرفته كه بهای خونین ایستادگی بر سر آن را رزمندگان آزادی ایران در اشرف و لیبرتی با استقامتی شگفت انگیز پرداخته اند.

شورای ملی مقاومت ایران، به پایداری شجاعانه رزمندگان اشرفی، و همبستگی آنها با توده های مردم عراق در برابر مطامع شوم رژیم، كه در اسناد زرینی از بیانیه های میلیونی مردم عراق اعم از سنی و شیعه و در انبوهی از موضعگیریها و اطلاعیه های مشترك نیروهای سیاسی عراقی از همه تنوعات ملی و قومی و مذهبی این كشور، به ثبت رسیده است، درود می فرستد.

 فصل پنجم-رژیم ولایت فقیه در باتلاق سوریه و انزوای آن در جهان عرب

 35-نظریه پردازان امنیتی خامنه‌ای ادعا می کنند که سیاست دفاع کامل از بشار اسد، نظام ولایت فقیه را بیمه کرده است. اما واقعیت این است كه جنگ در سوریه بیش از پیش به باتلاقی از خون و جنایت برای خامنه‌ای تبدیل شده است.

هم سرنوشتی با بشار اسد كه جهان او را یك جنایتكار جنگی و یك جنایتكار علیه بشریت می شناسد، برای خامنه‌ای یك دام سقوط و نابودی است و این دام با تحولات مربوط به عراق هر روزه ولایت خامنه‌ای را بیشتر در عمق باتلاق فرو می برد.

محصول این سیاست در یک سال گذشته به ویژه تأیید انتخابات قلابی بشار اسد در خرداد گذشته، گسترش تنفر از رژیم ایران در میان توده های مردم عرب و مسلمانان اهل سنت، موجب تشدید تضاد بین رژیم با کشورهای بزرگ غربی و کشورهای خاورمیانه شده است. همین مسأله تضادهای درونی هرم قدرت را تشدید کرده است. باند رفسنجانی-روحانی در یك رشته موضعگیری پیرامون سوریه به طور صریح یا ضمنی خط مشی خامنه‌ای را به چالش کشیدند. احمدی نژاد هم هرچند با این سیاست خامنه‌ای زاویه داشت، اما در عمل تا کنون سیاست خامنه‌ای در سوریه اجرا شده و شكافهای درون حاكمیت را بیشتركرده است.

در حالی که رژیم ولایت فقیه سردسته بنیادگرایان و بیت خامنه‌ای قلب و مغز تروریسم و بنیادگرایی است، رسانه های وابسته به رژیم هر روزه از خطر داعش دَم می زنند و حتی کل انقلاب سوریه را «داعشی» معرفی می کنند. در حالی که نیروهای اصیل انقلاب سوریه نه تنها با داعش مرزبندی داشته و دارند، بلكه جنگهای خونینی با داعش كه ظهور و اقداماتش عملا در خدمت رژیم اسد بوده، داشته اند. داعش بسیاری از فرماندهان و نیروهای اپوزیسیون سوریه را به سود دیكتاتور خون آشام حاكم كشتار كرده است.

در این خصوص، احمد جربا رئیس ائتلاف نیروهای ملی سوریه در اجلاس وزرای خارجه عرب در قاهره گفت: «انقلاب سوریه در تاریخ به ثبت رسانده كه در آن واحد با رژیم بشار اسد و حامیان آن و مزدوران حزب الله و عصائب اعزامی از عراق و داعش و شاخه های آن به تنهایی و بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم خارجی می جنگد. رها كردن انقلاب سوریه و عدم حمایت از آن بزرگترین خدمت به تروریسم در سرتاسر منطقه است». درهمین سخنرانی جربا در مورد تحولات عراق و دعاوی حكومت آخوندی گفت: « آنچه را كه اكنون در عراق شاهد آن هستیم فریادی است در مقابل همه حكومتها كه موضع خود بین قاتل و قربانی را تاكنون تعیین تكلیف نكرده اند. بعضی از حكومتها با وقاحتی بی نظیر و با شعارهای دروغین و مندرسی همچون حمایت از اماكن مقدسه از قاتل حمایت كرده و دست به كشتار مردم می زنند» (سایت ائتلاف ملی سوریه 29خرداد93).

36-شورای ملی مقاومت ایران  از ابتدای شروع حرکت اعتراضی در سوریه و تکامل جنبش انقلابی علیه بشار اسد در کنار مبارزه مردم سوریه قرار گرفت. ما اعلام کردیم:

-«کمکهای بی دریغ رژیم ایران و شخص خامنه‌ای و شرکت مستقیم نیروی سرکوبگر و تروریستی قدس وابسته به سپاه پاسداران، تا کنون نتوانسته در ارادة مردم دلیر سوریه برای سرنگونی دیکتاتوری سوریه خللی ایجاد کند. خامنه‌ای در یک موضع گیری ننگین و ارتجاعی، قیام مردم سوریه را وابسته به غرب اعلام کرد. واکنش مردم سوریه در قبال این موضع سخیف و مشارکت سپاه پاسداران در سرکوب قیام کنندگان، بسیار روشن و شفاف بود: آنها در شعارهای خود خامنه‌ای را مورد حمله قرار دادند و عکسهای او را به آتش کشیدند» (بیانیه شورا- مرداد 1390).

-«مداخله خامنه‌ای در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد ـ كه كشاكش مرگ و زندگی برای رژیم ایران است ـ و افول حزب الله لبنان در پیآمد جنگیدن در کنار نیروهای دیکتاتور سوریه، موجی از خشم و نفرت در کشورهای عربی برانگیخته است. نظریه پردازان ولایت خامنه‌ای بر این امر اتفاق نظر دارند که با فروریختن نظام اسد، كل جبهة منطقه‌یی رژیم فرو می ریزد و تخت سلطنت خامنه‌ای در تهران به لرزه در خواهد آمد. اظهار نظر آخوند مهدی طائب سركردة قرارگاه عمار در این باره كه حفظ سوریه از خوزستان برای نظام مهم تر است، نگرش استراتژیك تمام رژیم است» (بیانیه شورا- مرداد 1392).

37- در دیدار رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران با احمد جربا رئیس ا‌ئتلاف ملی نیروهای انقلاب و اپوزیسیون سوریه درپاریس در 3خرداد93، طرفین بر نبرد مشترك رهایبخش در برابر رژیم نامشروع ولایت فقیه تا تحقق آزادی و دموكراسی در ایران و سوریه تأكید كردند.

خانم رجوی نقش فاشیسم دینی حاكم بر ایران را در سركوب وكشتار مردم سوریه و حمایت همه جانبه از دیكتاتوری بشار اسد محكوم كرد و خواهان حمایت جامعة بین المللی از ارتش آزاد و از ائتلاف ملی نیروهای انقلاب و اپوزیسیون سوریه به عنوان نمایندة مشروع مردم سوریه شد.

آقای جربا همبستگی و برادری مقاومت ایران با انقلاب سوریه را ستود و گفت ما و مردم ایران در یك سنگر مشترك علیه دشمن مشترك و برای رسیدن به هدفی مشترك مبارزه میكنیم. آخوندهای حاكم بر ایران از هیچ مشروعیتی برخوردار نیستند و سرنوشت مردم سوریه و انقلاب سوریه به سرنوشت مردم ایران و نمایندة مشروع آن، یعنی شورای ملی مقاومت ایران و رئیس جمهور منتخب آن خانم مریم رجوی گره خورده است.

 احمد جربا اقدامات سركوبگرانه علیه مجاهدین خلق ایران در لیبرتی را محكوم كرد و خواهان تضمین حقوق آنها از سوی جامعه بین المللی گردید.

خانم رجوی دراین دیدار تأكید كرد مقاومت و نبرد رهایی بخش و مشترك ما، قطعا می تواند دو كشور برادر ایران و سوریه را از دیكتاتوری و سلطه نظام منفور و نامشروع ولایت فقیه در ایران و سوریه رها سازد و آزادی و دمكراسی برای خلقهای برادر در این دو كشور محقق كند.

همچنین ائتلاف ملی سوریه اعلام كرد: رئیس ائتلاف ملی سوریه، خانم رجوی را در جریان اقدامات دپیلوماتیك و سیاسی و چارچوب كلی نتایج دیدارهای موفقیتآمیز اخیرش از پایتختهای تصمیم گیرنده در جهان قرار داد.

38- دیدار خانم رجوی و آقای جربا در پاریس، باز تاب وسیعی در سطح بین المللی و در خاورمیانه و دنیای عرب پیدا كرد. از جمله تلویزیون الجزیره، تحت عنوان”هماهنگی در نقشه مسیرمواضع بین المللی و منطقه یی در قبال انقلاب سوریه“ خاطر نشان كرد: « مردم سوریه و مردم ایران با یك دشمن در جنگند. ما برروی این خبر توقف میكنیم و آن را در دو محور مورد بررسی قرار میدهیم: درحالیكه رژیم تهران چه در زمینة سیاسی و چه در صحنة جنگ، از رژیم اسد حمایت میكند، چه دلایلی برای ملاقات جربا و رجوی وجود دارد…و این هماهنگی ها چه بازتابهایی در نقشه مسیر مواضع بین المللی و منطقه ای در قبال انقلاب سوریه داشته است».

39-واكنش رژیم ولایت فقیه كه در همبستگی مقاومت رهایی بخش مردم ایران با قیام و انقلاب مردم سوریه، سرمایه گذاریهای استراتژیك خود را درخطر می دید، جنون آمیز بود.

ارگانها و مقامهای مختلف حكومتی از جمله وزارت خارجة رژیم ازطریق شیخ الاسلام معاون وزیر، کمیسیون امنیت و سیاست خارجی در مجلس آخوندها و حتی آخوند حسن نصرالله سركرده حزب الله لبنان در این بسیج حكومتی، در خدمت بیت ولایت برای روضه خوانی علیه روابط مقاومت ایران و اپوزیسیون سوریه، به خط شدند.

 شبكه های مختلف رادیو تلویزیونی رژیم و خبرگزاریهای سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و هم چنین سایتهای زنجیره‌یی وزارت اطلاعات و دیگر رسانه های حكومتی، به انتشار بی دنده وترمز متنی كلیشه‌یی كه طبق معمول، بخشنامه شده از بیت ولایت است، پرداختند و گفتند و نوشتند:

«احمد جربا رئیس ائتلاف معارضان سوری در دیدار با مریم رجوی سركردة گروهك تروریستی منافقین این گروهك را برادران معارض سوریه خواند. در هفته گذشته هم به تقاضای منافقین دیدار میان مقامات میانه این گروهك تروریستی و ائتلاف ملی سوریه برگزار شده بود. دستان اعضای این دو گروهك تروریستی به خون هزاران زن و مرد بیگناه در ایران و سوریه آغشته است» (تلویزیون رژیم -4 خرداد 93).

-«رجوی در این دیدار گفت با ادامه مبارزات نیروهای مقاومت ایران و انقلابیون سوریه، مردم هر دو كشور از شر حكومتهای مستبد خلاص شوند. احمد جربا نیز در این دیدار با استقبال از عملكرد منافقین گفت: سرنوشت مردم ایران و مخالفان بشار اسد در سوریه به هم گره خورده است.

سازمان منافقین…پس از ادعاهای بی‌اساس در مورد برنامه هسته‌یی ایران و به راه‌انداختن جنگ روانی علیه برنامة صلح‌آمیز هسته‌یی، از لیست سازمانهای تروریستی آمریكا و اتحادیه اروپا بیرون آمد» (خبرگزاری سپاه پاسداران-3خرداد 93).

-«از آن‌جا كه دیدارها و سفرهای مخالفان سوریه این روزها در فرانسه افزایش پیدا كرده است، به نظر می‌رسد پاریس محل هماهنگی‌های جدیدی میان اعضای مجاهدین با مخالفان سوریه شده است.

احمد الجربا رئیس گروه موسوم به ”ائتلاف ملی مخالفان سوریه“ (كه تابستان 2011 با پشتیبانی آمریكا و فرانسه و حمایت مالی قطر و میزبانی تركیه تشكیل شد و مقر آن در استانبول است) نیز چند روز پیش در كاخ الیزه با فرنسوا اولاند رئیس‌جمهور فرانسه دیدار و درخواست كرده بود كه مخالفان مسلح سوریه را به سلاحهای جدید و ضد هوایی مجهز كنند. در دیدار جربا با رئیس‌جمهور فرانسه هم‌چنین لوران فابیوس وزیر خارجه و ”منذر ماخوس“ نمایندة مخالفان سوریه در فرانسه (كه سوریها او را سفیر خود می‌خوانند) حضور داشتند. دیدار ”دوستان سوریه“پنجشنبه گذشته برگزار شد. پیش از این نیز، دقیقاً در پنجم ماه می، الجربا به واشنگتن سفر كرده بود و درباره موضوعات نشست دوستان سوریه بحث و هماهنگی شده بود» (خبرگزاری سپاه پاسداران-31 اردیبهشت 93).

-«نكته مهم دیدار گروههای تروریستی در پاریس اینكه، این دیدار در آستانة برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه انجام شده» (تلویزیون جام جم آخوندی-31 اردیبهشت 93).

40-كشوریمن كه مدتهاست درگیر جنگ داخلی وكشتار گسترده است، عرصه دیگری از مداخله جویی رژیم آخوندهاست. گروه حوثیها كه بر بخشهایی از این كشور مسلط شده، از حمایت مالی، تسلیحاتی، آموزشی وسیاسی نظام ولایت فقیه بهرمند است. رئیس جمهور یمن، عبد ربه منصور هادی، اخیراً در مصاحبه با تلویزیون العربیه گفت: رژیم ایران تلاش می‌كند كه صنعا را با دمشق مبادله كند. او گفت: ایران به صورت گسترده در مسائل داخلی یمن دخالت دارد و چهار  كانال تلویزیونی دارد كه علیه یمن برنامه پخش می‌كنند. او اضافه كرد كه تعدادی از مشاوران ویژه عبدالملك حوثی تابعیت ایرانی دارند.  او همچنین یادآور شد كه دو تن از افسران سپاه پاسداران ایران در حال ساختن یك كارخانة موشك سازی بودند كه دستگیر شدند. علاوه براین حدود 1600 طلبه حوثی از یمن در گذشته به  ایران رفته اند. 

وزیر دادگستری یمن مرشد العرشانی نیز در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط گفته است كه گروه حوثیها در یمن بر اساس طرح رژیم ایران عمل میكنند وهدفشان بر هم زدن امنیت كشور است. او به كشورهای عربی فراخوان داد كه در برابر مداخلات رژیم ایران بایستند.

ازاین پیشتر، گزارشهای مستندی در مطبوعات عربی منتشر شد كه  پاسداران نیروی قدس در اریتره به تروریستهای یمن آموزش می دهند. حدود یكسال قبل مقامات یمنی یك كشتی سلاح را كه از سوی رژیم آخوندی برای تروریستهای یمن ارسال شده بود متوقف وضبط كردند. پس از اطلاع موضوع به شورای امنیت، یك تیم سازمان ملل برای بازرسی  این كشتی اعزام گردید و پس از آن، وزیر خارجه یمن، ابوبكر القربی،  به نقل از گروه تحقیق سازمان ملل متحد اعلام کرد که « ایران در قاچاق اسلحه به کشورش دست داشته است».

به این ترتیب، از یك طرف روشن می‌شود كه چگونه رژیم آخوندی آتش جنگ وكشتار را به كشورهای مختلف منطقه «هدیه» كرده و از طرف دیگر، تا حدودی، می توان  فهمید كه 800 میلیارد دلار درآمد نفت طی هشت سال گذشته، در كجاها به مصرف رسیده است.

 فصل ششم-جنگ در غزه، فرصت جدید برای خامنه ای

 41-در هفته های گذشته ارتش اسرائیل مردم فلسطین در غزه را به شکل وحشیانه مورد هجوم قرار داده و در این جنایت علیه بشریت دو هزار تن از مردم فلسطین را به شهادت رسانده بود. شورای ملی مقاومت ایران از همان ابتدا توسط خانم رجوی این حملات ضد انسانی را محکوم کرد.

مسئولیت غیر قابل تقسیم قتل عام مردم بی گناه در غزه بویژه كودكان و سالمندان و زنان، برعهدة دولت و ارتش اسرائیل است. اما جای سؤال دارد که چرا هرگاه ولایت خامنه‌ای در مَخمَصه و فشار قرار می گیرد، در فلسطین آتش جنگی بی رحمانه برافروخته می شود؟ جنگی كه رژیم ولایت فقیه و جریانهای جنگ طلب اسرائیلی برای اهداف خود از آن فرصت سازی می كنند. به یاد داریم که حاصل یکی از همین جنگها، قرارداد اُسلو را به بایگانی تاریخ سپرد. از آن جنگ، خامنه‌ای در رأس بنیادگرایان اسلامی و جنگ طلبان اسرائیل سود بردند و مردم خاورمیانه زیانها و رنجهای بسیار متحمل شدند.

در بحبوحة جنگ و كشتار بیرحمانة مردم غزه در هفته های گذشته، خامنه‌ای و قاسم سلیمانی صریحاً به فراخوانهای بین المللی آتش بس فوری، حمله كردند و خواستار ادامة جنگ شدند. سؤال اصلی این است كه خامنه ای ورژیمش چه نقشی در  برافروختن  چنین جنگهایی داشتند. چون تردیدی نیست كه ولایت فقیه با خون كودكان وزنان فلسطینی تجارت می‌كند وسیاست پیش می‌برد، وبرای «مصالح ولایت»، زمینه ساز كشتار آنها می‌شود.

در باره مقاصد شوم و ضد انسانی رژیم ولایت فقیه دراین خصوص، شورا 8 سال پیش در بیانیة خود اعلام کرد: «جنگ افروزیهای فزایندة رژیم آخوندی در خاورمیانه به ‌ویژه در لبنان و فلسطین با همه عواقب خطرناك آن اكنون پیش روی جهان قرار گرفته است. جنگ افروزی رژیم در لبنان حلقه یی از زنجیرة حركتهای جنگی است كه حلقه های دیگر آن را تولید بمب اتمی، برنامه ریزی برای بلعیدن حاكمیت درعراق و آشوب در فلسطین تشكیل می دهند… شورای ملی مقاومت با محكوم كردن كشتار مردم بیگناه لبنان و فلسطین از سوی اسراییل به تلاش برای پایان دادن به خونریزی و كشتار فرا می خواند. حقیقت این است كه تنها بازندة صلح در منطقه و دموكراسی در عراق، استبداد دینی حاكم بر ایران است. این رژیم برخلاف ادعاهای عوام فریبانه اش، بیشترین ضربه را به مردم فلسطین زده است. استبداد مذهبی حاكم بر ایران، مانع اصلی صلح و آرامش دراین منطقه از جهان است. ملایان، صلح در خاورمیانه را طناب دار خود می دانند و با تمام قوا در آن كارشكنی می‌كنند» (بیانیه شورای ملی مقاومت-14 مرداد 1385).

42- اگر برای مردم خاورمیانه نقش آفرینی های ماهرانه و البته رذیلانة رژیم بحران زا و جنگ طلب آخوندها روشن نشود، راه برون رفت از فاجعة ضد انسانی روشن نخواهد شد. واقعیتی زشت و زمخت از حملة تجاوزكارانة آمریکا به عراق در سال 2003 در مقابل ماست كه برای ولایت خامنه‌ای یک فرصت ده ساله و پر از خون و فاجعه فراهم كرد. از این رو به گُمان ما در تمامی جنگها و عملیات تروریستی که در خاورمیانه صورت می گیرد، باید در جستجوی شیوه ها و مسیرهای مداخله و بهره برداری خامنه‌ای به سود ولایتش بود.

شورای ملی مقاومت در بیانیه مرداد 1391 اعلام کرد: «راهبرد صدور ترور و بنیادگرایی یکی از مؤلفه های اصلی رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه است كه همگان دامنه و ابعاد كلان و مستمر آن را در منطقه، به ویژه درعراق و افغانستان و لبنان، می دانند. افشای طرحهای تروریستی رژیم در آمریکا، آذربایجان، قبرس، کنیا، گرجستان، آذربایجان، تایلند، هند، بلغارستان و نقاط دیگر، به علت حاکم بودن سیاست مماشات در جامعة جهانی، نتوانسته است یک عامل بازدارنده در مقابل برنامه های رژیم ایجاد کند. سپاه قدس، زیر نظر مستقیم خامنه ای، برنامه ریزی و اجرای اقدامات تروریستی و آشوبگرایانة رژیم ایران را به عهده دارد. تحریم این نیروی اهریمنی و تعدادی از سرکردگان آن از جانب تعدادی از کشورها مانع عزم جَزم خامنه‌ای برای ادامه این سیاست نشده است».

43-خامنه‌ای با راه انداختن، تحریک کردن، مداخله کردن و توطئه گری در تمامی جنگهایی که پیرامون ایران شعله ور می شود، به آمریکا، اروپا و حتی روسیه این پیام را می رساند که قادر است کل منطقه را ناامن کند.

 در این تردید نیست که دولت کنونی اسرائیل در اختیار جنگ طلبان است. در این تردید نیست که در منطقه ما گروههای ریز و درشت بنیادگرا و تروریست همچون القاعده و داعش وجود دارند.

اما این گروهها خواه و ناخواه زیر چتر رژیم ولایت فقیه فرصت رشد و عمل پیدا می كنند. به لحاظ تاریخی و سوابق امر، نقطه عزیمت و سربرداشتن همة آنها، خمینی با عنوان ”ولی امر مسلمین جهان“ و ارتجاع خُلَص تحت نام ”انقلاب اسلامی“ بوده است. رژیم ولایت فقیه، كانون تروریسم و بنیادگرایی و مانع و دشمن اصلی صلح و دموكراسی در این منطقه از جهان است. كارگزاران رژیم به شمول سرکردگان سپاه، بارها گفته اند که عمق استراتژیک رژیم نه مرزهای ایران، بلکه سوریه، لبنان، فلسطین و کرانه های مدیترانه است، راهبردی بر ضد منافع مردم ایران، که نشان می دهد قلب و مغز بنیادگرایی اسلامی را در تهران و در رژیم ولایت فقیه باید هدف قرار داد. مقاومت ایران بارها بر این امر تأکید کرده است، اما آمریكا و دیگر قدرتهای بزرگ جهانی پیرامون این موضوع به شدت ضعیف، ناتوان و سردرگم اند و بارها غیر عقلانی عمل کرده اند.

شورای ملی مقاومت به وظیفه مبارزاتی خود عمل کرده و مداخلات ممتد و آشکار رژیم ولایت فقیه در اوضاع سیاسی عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و سایر كشورها را افشا کرده است.

بار دیگر اعلام می کنیم که نمی توان پروژة دستیابی رژیم ایران به بمب اتمی را از سیاست صدور ارتجاع و بنیادگرایی این رژیم و این هر دو را از نقض تمامی حقوق انسانی مردم ایران توسط ولایت فقیه جدا کرد.

راهبرد اصلی و واقعی در برابر خطر مبرم فاشیسم دینی حاكم بر ایران برای صلحِ منطقه و جهان، افشای واضح مداخله گری این رژیم و خلع ید از آّن در کشورهای دیگر است. این رژیم نه بخشی از راه حل، بلكه خود مشكل اصلی است و هرگونه شریك كردن این رژیم در حل بحرانهای منطقه‌یی و باج دادن به آن، نقض غرض و تكرار اشتباهات فاجعه باری نظیر فاجعة ده سال گذشته در عراق است.

 فصل هفتم-مبارزه بدون تزلزل برای سرنگونی، حماسه های پایداری در اشرف و لیبرتی

 44-حمله ددمنشانه ”لشكر كثیف“ مالكی به قرارگاه اشرف و قتل عام 52 تن از ساکنان آن در 10 شهریور 92 فقط یک تعرض ساده از جانب دشمن به مقاومت نبود. این حمله، طرح خامنه‌ای برای نابودی کامل مقاومت بود. او میخواست در آستانه خوردن زهر اتمی، مشابه قتل عام زندانیان سیاسی پس از ”زهر آتش بس“ در سال 67، از دست مقاومت به كلی خلاص شود.

بیانیة رسمی سپاه پاسداران و سرکردگان رتبة اول آن، اظهارات وزیر اطلاعات و شرکت پاسدار قاسم سلیمانی در اجلاس مجلس خبرگان برای توضیح پیرامون این کشتار، نشان می دهد که این حمله اهداف شوم و بسا فراتری را پیگیری می کرده است. سرکردگان رژیم بلافاصله این حمله را پیروزی استراتژیك و مهمتر از ”عملیات مرصاد“ و دارای تأثیرات منطقه‌یی توصیف كردند و از احتمال كشته شدن مسئول شورا در این عملیات سخن گفتند.

از این پیشتر، در اول تیرماه 92، خانم رجوی درگردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس، به خدمت گرفتن كوبلر نمایندة ویژة دبیركل را توسط خامنه‌ای و مالكی در توطئة شناعت بار حذف فیزیكی مسئول شورا فاش كرده بود. خانم رجوی گفت:« امروز هم شاهدیم كه یك كُر هماهنگِ خامنه ای- مالكی- كوبلر و خدمتكاران آنها، همان منویات شوم را تكرار می‌كنند. بگذارید برای روشن شدن ابعاد این طرح و برای ثبت در سینة تاریخ…بگویم: در تیرماه سال 91 بعد از قطع ملاقاتهایم با كوبلر، با پادرمیانی و حضور یك گروه از شخصیتهای برجستة آمریكایی و اروپایی، كه هم اكنون در این جا حضور دارند، با كوبلر ملاقات كردم. در این ملاقات، گذشته از همة حیلهها و نیرنگها برای جابهجایی اجباری مجاهدین از اشرف به لیبرتی، كوبلر، كه از این پیشتر با مأموران گشتاپوی آخوندی دیدار و گفتگوهای مفصل كرده بود، به اصرار، خواستار اطلاعات در مورد مسعود بود. من بلافاصله برآشفتم و اعتراض كردم، اما او با سماجتی بسیار شك برانگیز، به پرس و جو ادامه می داد و در نقش دایة مهربانتر از مادر، حتی میگفت كه در جریان جابه جاییها، قصد حفاظت از جان او را دارد. آنقدر كه شخصیتهای حاضر در جلسه، همگی برآشفتند، برخی بپاخاستند و با اعتراض از او پرسیدند كه این سؤالات و ردیابی را برای چه میخواهد؟ به موازات این ردیابی، هنگام انتقال آخرین ستونهای مجاهدین به لیبرتی نیز، عوامل رژیم در میان نظامیان و لباس شخصیهای مالكی و زیر نظر مأموران كوبلر، به عكسبرداری از چهره مجاهدین، در حین بازرسی مشغول می شدند، و هنگامی كه مجاهدین اعتراض می كردند، كوبلر به جای ممانعت از این جاسوسی، خواستار خویشتنداری و سكوت مجاهدین میشد. البته برای همه روشن و مشخص است كه در پشت این طرحها چه كسی قرار داشته و قرار دارد».

دو ماه و نیم پس از قتل عام در اشرف، آقای طاهر بومدرا، رئیس پیشین حقوق بشر سازمان ملل در عراق، در 24 آبان 92 در یك كنفرانس در پاریس پیرامون آنچه شخصاً در عراق شاهد بوده است گواهی داد: «من خدا راگواه میگیرم و این شهادت را بیان میكنم كه سازمان ملل و هم چنین كمیساریای عالی امور پناهندگان و سفارت امریكا و بریتانیا در بغداد و سفارت آلمان در بغداد، همه این ها دستشان در سركوب ساكنان اشرف دركار بوده است. همة آنها تا همین امروز هم پذیرش اعضای سازمان مجاهدین را در اراضی كشورشان رد میكنند. چرا رد میكنند؟ چون سازمان ملل این طور استدلال میكند كه چنانچه رهبران مجاهدین را از دور خارج كنیم بقیه ساكنان اشرف به كشورشان برمیگردند. به همین دلیل است كه حملات علیه آنها در كمپ تكرار میشود… حملات تا زمانیكه رهبری از ساكنان جداسازی نشده، ادامه خواهد یافت. هدف جداسازی رهبری از ساكنان است. در نتیجه‌، در اول سپتامبر حمله علیه اشرف صورت گرفت. فكر می كردند كه رهبری در اشرف باقی مانده لذا حمله علیه اشرف صورت گرفت تا همه كسانی را كه در اشرف باقی مانده اند، از بین ببرند…».

زمینه سازیها، شیطان سازیها و حمله های مداوم علیه مسؤل شورا و كیان شورا از اول سال 92 بطور حیرت انگیزی بالا گرفت. طرح بحثهای مرگهای مشكوك در اشرف و لیبرتی در خدمت چنین جنایتی بود.

كارزار گستردة جهانی مقاومت علیه قتل عام و گروگان گیری در اشرف، كه با اعتصاب غذای 108 روزه در لیبرتی و چندین شهر بزرگ جهان و با اعتراضها و تظاهرات مستمر هموطنان در سراسر جهان بویژه تظاهرات كوبندة بین المللی در برابر كاخ سفید در همان روز ملاقات مالكی با رئیس جمهور آمریكا و سلسله ای از اقدامات حقوقی و سیاسی و پارلمانی همراه بود، ورق را بكلی برگرداند و طومار حسابهای دشمن را درهم پیچید.

45-در 30 آبان 92 دادگاه اسپانیا بر اساس كنوانسیون چهارم ژنو شكایت علیه فالح فیاض، مشاور امنیتی مالكی، را به اتهام جنایت علیه جامعه بین المللی، كشتار و گروگانگیری در اشرف پذیرفت و در رأی خود خاطر نشان كرد: كشتارها، جراحتها، بمباران صوتی، محروم كردن ساكنان از مواد غذایی و مراقبتهای پزشكی، هیچ چیزی در اشرف بدون اطلاع اعضای كمیته سركوب اشرف و به طور خاص فالح فیاض نمی توانست اتفاق بیفتد.

46-از این پیشتر، در 8 آبان هیأت حقوقدانان امریكایی به ریاست جَرد گِنزر، رئیس سازمان حقوق بشری ”استراتژی های پرسِئوس“ در روز بعد از ورود مالكی به واشنگتن، گزارش تحقیقی و مستند خود دربارة ارتكاب جنایت علیه بشریت در اشرف را كه در نیویورك به مقر مركزی سازمان ملل متحد تحویل داده بود، در كلوپ ملی خبرنگاران در واشینگتن ارائه كرد. در این گزارش به صراحت نتیجه گیری شده بود «باراك اوباما از كسی در كاخ سفید پذیرایی می كند كه مرتكب جنایت علیه بشریت شده است». حقایق مندرَج در این گزارش، تماماً با استفاده از مصاحبه با 42 بازمانده قتل عام در اشرف و اسناد ویدئویی و آنچه در تلفن های موبایل ساكنان پس از قتل عام در مشورت با 3 فرمانده آمریكایی حفاظت اشرف در سالهای گذشته و با استفاده از تكنیك نقشه برداری گوگل از ساختمانهای اشرف تهیه شده بود. این گزارش جایی برای دروغپردازی حكومت عراق و یاوه گویی های رژیم و عوامل آن در داخل و خارج ایران باقی نمیگذاشت. در پایان گزارش، مسئولیت های دولت آمریكا به رئیس جمهور كشور یادآوری شده و گفته شده بود او باید به خاطر حیثیت از دست رفتة دولت آمریكا و اشتباهات بزرگی كه انجام داده است از مالكی بخواهد گروگانها فوراً آزاد شوند. حكومت عراق باید به خاطر جنایت بزرگ علیه بشریت مواخذه شود و آمریكا بیش از این زیر تعهداتش دربارة حفاظت 3 هزار ایرانی باقیمانده در كمپ لیبرتی در عراق نزند…

47-در 18 آذر بیانیه مشترك2 گروه كار تخصصی و 4 گزارشگر ویژة ملل متحد دربارة قتل عام در اشرف و گروگانگیری منتشر شد. گروه كار ناپدید شدگان اجباری، گروه كار بازداشتهای خودسرانه، گزارشگر ویژه اعدامهای خودسرانه و فراقضایی،گزارشگر ویژة شكنجه و مجازاتهای بیرحمانه، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان وكارشناس مستقل ملل متحد برای ترویج یك نظم دموكراتیك و عادلانة بین المللی، همه، بالاتفاق جنایت بزرگ علیه بشریت در اشرف را محكوم كردند و از حكومت عراق خواستار نتایج تحقیقات و محل نگهداری 7 گروگان شدند. گروه كارشناسان ملل متحد تاكید كردند « مصونیت و بدون كیفرماندن جنایتكارانی كه مرتكب این جنایت شده‌اند، خصوصاً با در نظر گرفتن اتهامات شدیدی كه در مورد ارتكاب این جنایت توسط نیروهای عراقی مطرح است، اقدامی به‌طور مشخص وقیحانه است. دولت عراق در قبال جلوگیری، حفاظت، تحقیق، محاكمه و مجازات تمامی اعمال خشونت‌آمیز، از جمله علیه زنان، مسئولیت دارد و باید تضمین كند كه حقوق و كرامت آنها محترم شمرده شود». آنها همچنین خواهان تحقیقات مستقل درباره جنایت علیه بشریت در اشرف و محاكمه و مجازات جنایتكاران شدند.

48-در 20 آذر قطعنامه لازم الاجرای حفاظت از ایرانیان مخالف در لیبرتی در كنگرة آمریكا توسط نمایندگان ارشد هر دو حزب به ثبت رسید. این لایحه تحت عنوان «حصول اطمینان از حفاظت فوری مخالفان ایرانی كه در كمپ لیبرتی زندگی میكنند میخواست كه تسهیل پذیرش آنها به عنوان پناهنده در ایالات متحده» توسط سنا و مجلس نمایندگان به تصویب برسد. لایحه از جمله مقرر می كند:

-«سیاست ایالات متحده باید انجام دادن كلیه اقدامات لازم و مناسب را برای حصول اطمینان از امنیت فیزیكی و حفاظت اعضای اپوزیسیون مجاهد خلق در لیبرتی در برگیرد»

-«پذیرش ساكنان لیبرتی در ایالات متحده به عنوان پناهنده»

-«ایالات متحده آمریكا ساكنان اشرف را كه هم اكنون در لیبرتی به سر می برند بعنوانافراد”حفاظت شده“طبقكنوانسیونچهارمژنوبرسمیت شناخت و خود را متعهد كرد تا از آنها تا تعیین تكلیف نهایی موقعیتشان، حفاظت كند»

 -« ایالاتمتحدهآمریكامی بایدتمامیاقداماتلازمومناسب را به كار گیرد تا امنیتساكنانلیبرتیرا تضمین كند».

49-درجریان سفر مالكی به آمریكا از 7 تا 10 آبان 92 كوبنده ترین تظاهرات هموطنانمان و موضعگیری های حامیان آمریكایی مقاومت ایران، بی وقفه در جریان بود. تظاهرات بزرگ و متمركز در روز جمعه 10 آبان، همزمان با ملاقات رئیس جمهور آمریكا با مالكی، در جلو كاخ سفید صورت گرفت. در روزهای قبل، شخصیت های برجسته سیاسی در آمریكا، قویاً حمله به اشرف را محكوم كرده و مخالفت قاطع خود با سیاستهای مالكی و دادن تسلیحات از قبیل هلی كوپترهای تهاجمی آپاچی را كه مالكی برای دریافت آنها به آمریكا آمده بود، اعلام كرده بودند.

در 10 آبان نیوت گینگریچ (كاندیدای ریاست جمهوری و رئیس پیشین كنگرة آمریكا) در برابر كاخ سفید اعلام كرد:

« من میخواهم سخنرانیم را حول نامه یی كه در 29 اكتبر (7 آبان) به رئیس جمهور از طرف تعدادی از سناتورهای بسیار برجستة آمریكا فرستاده شد، متمركز كنم. این، هم یك گروه دو حزبی است و هم یك گروه با نفوذ. بگذارید توضیح دهم:. سناتور مك كین، كارل لوین، جیمز اینهوف، رابرت منندز، باب كراكر و لیندزی گراهام. همگی آنها این نامه را امضا كردهاند. چهار تن از آنها دارای مناصب ارشد در زمینههای سیاست خارجی و امنیت ملی هستند. سناتور لوین رئیس كمیته قوای مسلح است. سناتور اینهوف، نماینده ارشد جمهوریخواهان در همان كمیته است. سناتور منندز، رئیس كمیته روابط خارجی است و سناتور كوركر، نمایندة ارشد جمهوریخواهان در همان كمیته است و البته سناتور مك‌كین و سناتور گراهام افراد بسیار با تجربه‌یی هستند كه همگی شما آنها را در تلویزیون دیده اید و میدانید كه آنها چقدر درگیر مسائل سیاست خارجی و امنیت ملی هستند.

علت اینكه این را یادآوری میكنم این است كه این تنها نظر یك فرد نیست، اینها افرادی هستند در بهترین كمیتهها و دارای بهترین كارمندان… آنها اطلاعات واقعی دارند و آنها نكات بسیار نگران كننده‌یی را در مورد وضعیت كشورما با مالكی و رابطهمان با عراق بیان میكنند. این، زمینه را برای آن چیزی كه رئیس جمهور اوباما در ملاقات امروز باید روی آن تأكید كند، فراهم میسازد.

 بنابراین بگذارید یكی دو خط از این را برایتان بخوانم چرا كه فكر میكنم نقل قول كردن از چنین افراد مهمی به ما درك درستی از نظرات آنها كه بر پایة بررسیها و كار كارمندان آنها میباشد، میدهد.

 آنها میگویند «بسیار مهم است كه ما به‌طور مستقیم با موضوع وقایع در كمپ اشرف و كمپ لیبرتی برخورد كنیم».

 نامه میگوید: «حملات علیه ساكنان كمپ اشرف در عراق سزاوار سرزنش است، به خصوص به این خاطر كه دولت عراق تعهد داد از این افراد حفاظت كند. مالكی باید درك كند كه چنین اقداماتی باید متوقف شوند. این اقدامات نه تنها كار را برای دوستان عراق در آمریكا در ایجاد حمایت عمومی سخت میكند، به طور خاص در كنگره، بلكه كار آنها را نیز برای بهبود همكاری استراتژیكی سخت میكند. همچنین جایگاه عراق به عنوان یك عضو مسئول در جامعه بینالمللی را تضعیف میكند».

بگذارید این را روشن سازم كه غیر قابل تصور است كه در اول سپتامبر افراد مسلح وارد كمپ اشرف شده باشند و دولت مالكی هیچ اطلاعی از آن نداشته باشند. این غیر ممكن است. غیر قابل تصور است كه 7 گروگان در عراق نگهداری شوند و دولت مالكی هیچ اطلاعی از آن نداشته باشد. اولاً، اگر دولت مالكی حقیقتاً هیچ اطلاعی از آن نداشت چرا آنها را به عنوان یك همكار میدانید، چرا كه آنها چیزی نمیدانند.

 اما حقیقت این است كه آنها میدانند و آنها به عنوان متحد رژیم دیكتاتوری ایران، كه البته ضد هر نیروی آزادیخواه در ایران است، عمل میكنند. من امیدوارم كه رئیس جمهور امروز این امر را كاملا روشن سازد كه همكاری امری دو طرفه است و اگر مالكی به اینجا آمده تا از ما درخواست كمك كند، او باید شایستگی این كمك را با انجام چند كار كلیدی كسب كند.

 اول اینكه از افرادی كه در كمپ لیبرتی هستند حفاظت كند و مسئولیت تضمین سلامتی آنها را تا زمانی كه بتوانیم برای همه آنها ویزا تهیه كنیم تا به كشورهای دیگری منتقل شوند و در امنیت قرار بگیرند، بر عهده گیرد. دوم، او باید همین امروز متعهد شود كه 7 گروگان آزاد خواهند شد و این كه دولت او دست به هر كاری خواهد زد تا آنها را پیدا كند.

سوم اینكه، ما باید خواهان آن شویم كه او دریابد چه كسی در پشت، نه تنها حمله اول سپتامبر بلكه همه حملات كه منجر به كشته شدن افراد شده است، بوده است. چرا كه عواملی از دولت عراق در تمامی این حملات دخیل بودهاند و آن افراد باید شناسایی و مجازات شوند و باید برایش روشن شود كه آنها نمیتوانند جان افراد بیگناه را بدون هیچگونه عقوبتی بگیرند

آمریكا دو دلیل دارد تا از رئیس جمهور بخواهد كه این موضع قوی را اتخاذ كند.

اولی، یك دلیل اخلاقی است. اگر شما از هر كادر نظامی كه درگیر این موضوع بوده است بپرسید، آنها خواهند گفت كه ما به آنها تعهد دادیم. شرافت و تعهد آمریكا در گرو این موضوع است. بنابراین ما یك دلیل عمیقاً اخلاقی داریم تا اصرار ورزیم كه مالكی به تعهدات خود عمل كند.

دلیل عملی دوم این است كه اگر مالكی اینقدر بدهكار دیكتاتوری ایران است كه نمیتواند از افراد لیبرتی حفاظت كند، اگر او اینقدر از دیكتاتوری ایران میترسد كه نمیتواند افراد مسئول را تحویل دهد، اگر او اینقدر نسبت به منافع آمریكا بی تفاوت است كه نمیتواند 7گروگان را آزاد كند، چه دلیلی هست كه ما او را شریك خود بدانیم؟

در این صورت او به طور عملی به ما اثبات كرده است كه آلت دست رژیم ایران است و شایان حمایت آمریكا نیست.

 او باید انتخاب كند. اگر او میخواهد با آمریكا باشد پس باید دست به كارهایی بزند كه در كادر تعهداتی باشد كه داده است.

بگذارید یك گام فراتر روم، میدانم كه هدف فوری این نیست، اما من نمیخواهم در اینجا با همه شما باشم و این نكته تكمیلی را نگویم: آمریكا تعهد داد كه اگر ساكنان از اشرف به لیبرتی جابجا شوند به آنها كمك خواهد كرد و آمریكا وظیفه دارد تا رهبری اخلاقی را با ادای سهم خود و پذیرش افرادی كه به آنها تعهد دادیم بدست گیرد… فكر میكنم كه این یك هدف اخلاقی مهمی است.

فكر نمیكنم كه ما هرگز با روحانی جدید و مدره نما به توافقی برسیم. او كسی است كه دست نشاندة خامنه‌یی است و این بخشی از تلاش مستمر برای فریب دادن غرب است. حقیقت این است كه منافع ما در جایگزین كردن دیكتاتوری در ایران است تا به یك دموكراسی كامل، باثبات و غیر خشونت آمیز در عراق برسیم. با تشكر و به همه شما توصیه میكنم كه خودتان را درگیر این موضوع نگهدارید».

50-در جریان همین تظاهرات در بعدازظهر جمعه10 آبان، سخنگوی رئیس جمهور آمریكا به خبرنگاران گفت:

«رئیس جمهور كمی بعد با نخست‌وزیر مالكی ملاقات خواهد كرد…آنها در مورد طیفی از موضوعات گفتگو خواهند كرد. این موضوعی است كه مطمئن هستم یكی از آنها خواهد بود… ما كماكان عمیقاً در مورد سرنوشت افرادی كه از كمپ اشرف ربوده شده‌اند و هم‌چنین در مورد امنیت ساكنان باقیمانده در كمپ لیبرتی در عراق نگران هستیم. ما این موضوعات را به‌طور فعال و روزانه با یونامی، با كمیساریای عالی حقوق‌بشر، با دولت عراق و دیگر مقامات ذیربط پیگیری می‌كنیم تا در مورد اعضای مجاهدین خلق كه مفقود شده‌اند كسب اطلاعات كنیم و تامین حفاظت ممكنه را برای ساكنانی كه در كمپ حریه هستند تضمین كنیم. لذا مطمئن هستم… اینها نوع گفتگوهایی است كه ما با همتایان خودمان به‌عنوان بخشی از موضوعات مختلفی كه مطرح می‌شود، انجام می‌دهیم…» (سایت كاخ سفید-اول نوامبر2013).

51-این همان ملاقاتی است كه اوباما در آن برگزاری انتخابات در عراق را حداكثر تا 30 آوریل 2014، به مالكی تحمیل كرد. مالكی و رژیم نمی خواستند زیر بار انتخابات بروند و طرح و برنامه آنها این بود كه هر طور شده با اعلام وضعیت فوق العاده در عراق به بهانة جنگ با تروریسم در انبار، نخست وزیری بالفعل مالكی را دوسال دیگر كِش و ادامه بدهند.

52-مالكی در بازگشت از آمریكا به عراق مخالفت ها و فضیحتی را كه به خاطر كشتار در اشرف در واشینگتن با آن روبرو شده بود، به رژیم گزارش كرد.گزارشهای حكومت عراق معمولاً از چندین طریق برای رژیم ارسال می شود: سلیمانی سركردة نیروی قدس، پاسدار دانایی فر سفیر رژیم در بغداد، دفتر خامنه‌ای در تهران، شورایعالی امنیت رژیم، وزارتخارجه و وزارت اطلاعات.

در یكی از این اسناد كه از داخل رژیم در اختیار كمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت قرار گرفته، چنین آمده است:

ملاقات با آقای اوباما در ساعت 3 بعدازظهر روز اول ماه یازده میلادی تا ساعت 4 و 15 دقیقه انجام شد…

-آقای اوباما گفت كه به دلیل گزارشهایی كه از سوی كنگره امریكا پیرامون تك روی های مالكی در حكومت و كنار گذاشتن دیگران و نقض حقوق بشر داده شده، وضعیتی مشكل و تنگنایی با دولت عراق وجود دارد.

-آقای اوباما گفت ما با یك تضاد ” امریكایی-امریكایی“ روبرو هستیم كه روی روابط بین شما و كنگره تاثیر زیادی دارد.

-آقای مالكی گفت كه اطلاعات رسیده اطلاعات مغرضانه ای است چونكه پایه های آن بر نابودی دموكراسی در عراق و برگرداندن نظام سابق بر سر كار استوار است. آقای مالكی گفت عراق و دولتش خواهان گسترش كار استراتژیكی و نظامی نیروهای امریكایی علیه تروریسم در عراق هستند و این شایعه كه دولت عراق سلاح را علیه مردم معینی در عراق بكار خواهد برد دروغ و افتراء میباشد.

– آقای اوباما گفت مهم نیست، دولت امریكا آماده كار و همكاری با هر رئیس جدید كه زمام امور در عراق جدید را بعهده بگیرد میباشد. عراق بایستی نقش مثبت خود را در موضوع سوریه ایفا كند و عدم تبعیت و دنباله روی از ایران را اعلام كند چون كه برخی برخوردهای پر سرو صدا در جریان هست كه اساس آن ایران میباشد.

آقای مالكی گفت كه ایران خودش در سوریه راه حل مسالمت آمیز میخواهد اما آقای اوباما صحبت را قطع كرد و گفت: ایران خواهان راه حل مسالمت آمیز هست ولی برای بقاء دیكتاتور بشار و نه اینكه بخواهد دمكراسی در سوریه حاكم شود.

-اما مهمترین چیزی كه در این ملاقات صحبت شد، درخواست آقای مالكی از آقای اوباما بود مبنی بر تعجیل در بیرون بردن اعضای سازمان خلق از عراق، زیرا آنها عناصر نامطلوب در عراق هستند و اغلب عراقیها بدلیل كارهایشان در زمان نظام صدام دشمنی خونی با آنها دارند و امكان حفاظت از آنها ضعیف شده است و آنچه در قرارگاه اشرف صورت گرفت یك عكس العمل و واكنش قوی از سوی مردم عراق علیه اعضای سازمان خلق و كارهایی كه در زمان حضورشان در قرارگاه اشرف تاسال 2009 كرده اند بود.

– آقای اوباما از آقای مالكی خواست كه سریعاً هفت نفر دستگیر شده سازمان خلق را آزاد كند.

-آقای اوباما گفت كه دولت عراق بایستی همه عراقیان را مورد مراعات قرار دهد و كلیه فراكسیونهای عراق را در تصمیم گیریهای مهم شركت دهد و در حاكمیت تكروی نكند.

-آقای اوباما خلاصه ای از گزارشهایی كه علیه دولت عراق ازسوی سازمان دیدبان حقوق بشر و گزارشهای برخی اعضای گنگره از سوی جمهوری خواهان را به اطلاع آقای مالكی رساند.

-آقای اوباما ابراز خوشبینی كرد كه عراق و امریكا در توافق نظامی و امنیتی باقی خواهند ماند و به عراق سلاح های تاكتیكی برای مبارزه با تروریسم را میدهد ولی بشرطی كه عراق به حقوق بشر نسبت به همه عراقیها ملتزم باشد.

53-شورای ملی مقاومت یك ماه پس از خاتمه اعتصاب غذا در لیبرتی و كشورهای مختلف جهان در اجلاس دو روزه خود در روزهای 25 و 26دی 1392 به بررسی همه جانبة حمله به اشرف و آثار و پیامدهای این رویداد بزرگ و نتایج آن برای رژیم و مقاومت پرداخت. در همین اجلاس گزارش 450صفحه‌ای ارتش آزادیبخش ملی ایران دربارة جنایت علیه بشریت در اشرف مورد بحث و بررسی قرار گرفت و متعاقباً دبیرخانه شورا اعلام کرد: «اجلاس شورا با قدردانی از انتشار گزارش بسیار ارزشمند و جامع و مستند ارتش آزادیبخش ملی ایران در باره حمله به اشرف، آن را تنها گزارش واقعی در این باره توصیف كرد كه به گفتة خانم رجوی در مراسم گرامیداشت شهیدان در 15دی، به خوبی ”نشان داد كه مقاومت ایران نخستین خواستار و نخستین برندة هر تحقیق مستقل و جامع و شفاف (در این باره) است“. هم چنان كه این گزارش ”یك روشنگری تاریخی دربارة ضعف و ذلت حاكم بر سیاست غرب و عهدشكنی های شرم‌آور آنهاست“».

54-در اجلاس دیماه شورا هم چنین خاطرنشان شد كه گزارش ارتش آزادیبخش، بادكنك قدرت نمایی و داعیه‌های ابلهانة قدر قدرتی سركردگان زهرخوردة رژیم آخوندها، از جمله گزارش سركردة نیروی تروریستی قدس به خبرگان ارتجاع و دعاوی جانشین فرمانده كل سپاه پاسداران در تلویزیون رژیم را تركاند. این گزارش به دقت و به طور مستند نشان داد كه حمله و گروگانگیری و اعدامهای جمعی در اشرف توسط حكومت دست نشانده عراق، چیزی جز كاربرد رذیلانه ترین و در عین حال بزدلانه ‌ترین روشهای رایج در شكنجه ‌گاههای رژیم در برابر زندانیان بی‌دفاع با بكار گرفتن خائنانی كه به همدستی با جلاد كشانده می‌ شوند، نبوده است. كما اینكه كارزار شیطان سازی و دروغپردازی رژیم ولایت، برای زمینه سازی، پیشبرد، و توجیه توطئه هایش علیه مقاومت، با همین روشها و همین گونه عوامل كارسازی می‌شود.

وقتی هم كه چهرة كریه خیانت در صحنة كشتار روشن شد، مزدورانی كه چهره سوخته و سیاه و آیندة تیره و تباه خود را، در آخر خط خیانت، در آینة نظام آدمكشان دیدند، چندی به حالت كُمای سیاسی درافتادند و سپس، یك به یك، به فرمودة وزارت در یك كُرهماهنگ، همة جنایتها را، به شیوه امام شیادان كه می گفت خودشان خودشان را شكنجه می كنند و می‌كُشند، به خود مجاهدین نسبت دادند!

هموطنانی كه سال 1360 را به خاطر دارند، به خوبی می‌دانند كه در صحنه های رسوای تلویزیون خمینی در آن زمان، توابان در هم شكسته در موارد متعدد طبق سناریوی سردژخیم اوین لاجوردی، به امید اینكه از اعدام خلاصی یابند، مسئول شورای ملی مقاومت را ”قاتل“ خود می‌خواندند. اما لاجوردی در بسیاری موارد به آنها خیانت كرد و حتی پس از اجرای سناریویی كه او دیكته كرده بود آنها را به جوخة اعدام سپرد.

در صفحه اول «اتحاد مردم» (متعلق به حزب توده-شماره 97 دوشنبه 12 مهرماه 1360) در محل سرمقاله، در مورد اعدام ”احمد جان فشان وظیفه“ كه هویت گروهی او در نشریة كمونیست 20خرداد 1362 ”پیكاری” ذكر شده است، آمده بود:

«پدر، مادر، مردم

 بدانید

 قاتل من پاسدار نیست

قاتل من حكومت انقلابی نیست

 قاتل من می خواهید بدانید كیست؟

 قاتل من رجوی خائن

 قاتل من

 آمریكاست!»

نشریه حزب توده در صفحه 6 افزوده بود:

«قاتل من رجوی خائن است!

باید این قاتل را، كه قاتل همه فریب خوردگان دیگر هم هست، به جوخه اعدام انقلاب سپرد» (ضمیمة شماره 5 و 6).

در روز 29 مرداد 93 خبر سر بریدن شقاوت بار یك خبرنگار آمریكایی به نام جیمز فولی منتشر شد و وجدان دنیا را با انتشار تصاویر مربوطه بر روی اینترنت تكان داد. این خبرنگار هم قبل از قتل فجیع خود به گفته تلویزیون سی ان ان «در كنار مردی با لباس سیاه زانو زده و در حال خواندن پیامی است كه احتمالاً توسط اسیركنندگانش نوشته شده است مبنی بر این‌كه قاتل واقعی‌اش، آمریكا است».

قربانی قبل از قتل خود افزود:«من به دوستان، خانواده و عزیزانم فراخوان میدهم كه علیه قاتلان واقعی، دولت آمریكا، برخیزند…»

پیداست كه داعش پس از 33 سال به تمام و كمال از خمینی و رژیم ولایت فقیه درس آموخته و از روشهای آنها كپی برداری میكند. ولایت فقیه سرآغاز و بنیانگذار شقاوت و شناعتی است كه اكنون داعش و داعشی های وطنی مزدور به آن ادامه می دهند.

55-یكی دیگر از ترفند های رذیلانة دشمن ضدبشری كه تحت عنوان دلسوزی برای مجاهدان لیبرتی یا خانواده های آنان صورت می‌گیرد، علاوه بر انداختن تقصیر منتقل نكردن مجاهدین به آمریكا و كشورهای اروپایی به گردن «رهبران» برای صاف كردن جادة دستگیری و كشتار آنان، كسب اطلاع از نقاط دقیق اصابت موشكها و وضعیت مجروحان و مصدومان به طور مستقیم از طریق مأموران استخبارات عراق و بطور غیرمستقیم از طریق مزدوران رژیم تحت عناوین مختلف از قبیل «خانواده های مجاهدین» است. به این طریق دشمن به اشكال مختلف، هم‌چنان‌كه در اطلاعیة كمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا به تاریخ 13دی 92 افشا شده است، حریص جمع آوری اطلاعات درمورد نتایج جزئی و تاكتیكی حملات موشكی به منظور طراحی و ادامة جنایتهای بعدی و پیگیری هدفهای مشخص است .

56-درحالیكه شكست قطعی توطئه های رژیم ولایت فقیه برای از میان برداشتن جنبش مقاومت و یگانه جایگزین دموكراتیك درسال 92 بارزشده و روند تحولات از هر بابت، ضرورت تغییر بنیادین و راه حل مقاومت ایران را برجسته كرده است، شورای ملی مقاومت بار دیگر برپایی گردهمایی عظیم هموطنانمان در روز 6تیر در پاریس را به دست اندركاران و شركت كنندگان تهنیت می گوید.

این گردهماییبا حضور و حمایت 600تن از دولتمردان و قانونگذاران و شهرداران و منتخبان مردماز 69كشور و 5قاره جهان، شامل 6نخست وزیر، 6وزیر خارجه و 22وزیر پیشین، و تأكیدات آنها با تعلقات مختلف سیاسی بر ضرورت حمایت از مقاومت ایران و یگانه جایگزین دموكراتیك برای استبداد مذهبی، بازتاب خبری و سیاسی بسیار وسیعی پیدا كرد و رخدادی بسیار مهم در اوضاع پرتلاطم كنونی و بیانگر ظرفیت و توانایی جنبش مقاومت ایران ارزیابی شد.

در بارة این گردهمایی، سناتور برجسته آمریكایی، جوزف لیبرمن، خطاب به اجتماع پاریس، گفت:« شما صرفاً در یك جلسه شركت نمی‌كنید، شما انتخاب كرده اید كه بخشی از تاریخ باشید، بخشی از تاریخ تغییریابنده؛ تاریخی بس طولانی از افراد وطن پرست و شجاعی كهدر آن جنگیده و به آزادی خود رسیده اند. آزادی از قید رژیم شروری كه آنها را به گروگان گرفته است، مردم ایران باید این دیكتاتورها را سرنگون كنند.مردم آزادیخواه در سراسر جهان باید این انقلاب بزرگ را حمایت كنند».

57-مقاومت ایران از تیر 92 تا تیرماه 93 به همت هموطنانمان و یاران اشرف در كشورهای مختلف جهان در مجموع 2512 كنفرانس بین المللی، گردهمایی و جلسات بزرگ و كوچك، تظاهرات، آكسیون و اقدامات اعتراضی را برگزار كرده است. اعتصاب غذای بزرگ در پاییز 92 در اغلب كشورها در شرایط بسیار سختی جریان داشت و به عنوان مثال در كانادا در سرمای 18درجه زیر صفر برگزار شد. تحصن و آكسیونهای ژنو كه در چهارمین سال خود ادامه دارد از مرز 1200روز فراتر رفته است.

شورا وظیفة خود می داند كه در این رابطه از زحمات شبانه روزی خانم زهرا مریخی هماهنگ كنندة دفاتر رئیس جمهور برگزیدة شورا و مسئول كمیسیون تبلیغات، و از تلاشهای خانم مهناز سلیمیان دبیر ارشد شورا صمیمانه قدردانی كند. همچنین تلاشهای كمیسیون ها و نمایندگی های شورا در آمریكا و اروپا بسیار شایان تقدیر است.

 فصل هشتم- بحران و بن بست رژیم، اعتلای راه حل و آلترناتیو دموكراتیك

 58-در سال گذشته با شکست پروژة مهندسی مطلوب انتخابات، پروژة ریل گذاری جدید در ولایت (همان سیاست بی دنده و ترمز) و یک دست کردن حکومت، به کلی از دور خارج شد و در نتیجه در گارد دفاعی خامنه‌ای شکاف عمیق به وجود آمد. فقدان ظرفیت لازم برای ترمیم رژیم، حُباب وعده و وعیدهای روحانی را به سرعت ترکاند. ماحصل آن عقب نشینی ولی فقیه، تشدید تضاد اصلی جامعه ایران یعنی تضاد بین مردم و تمامیت رژیم ولایت فقیه بود. عقب نشینی در پروژه اتمی و تحولات عراق این تضادها را بازهم تشدید کرد و در نتیجه، هم شکاف در درون هِرَم قدرت عمیق تر شد و هم عصیان و خشم توده ای عیان تر گردید.

بحران های حاد و ساختاری اقتصادی و معضلات بدون راه حل اجتماعی، رژیم ولایت فقیه را در چنبره خود گرفته و هر روز میدان تنفس را برایش تنگ تر می کند. عقب افتاده ترین جناحهای حاکمیت برای سرکوب خشم و عصیان مردم، به فکر فرستادن زورکی مردم به بهشت [بخوانید جهنم تحت حاکمیت خامنه ای] افتاده اند، امری که با گسترده ترین واکنش سخره آمیز مردم روبه‌رو شد.

شورای ملی مقاومت طی یک سال گذشته همچون سالهای قبل به طور پیگیر سیاست ضد ملی رژیم پیرامون پروژة اتمی را افشا کرد و به طرد و تحریم این رژیم فراخوان داد. تن دادن ناگزیر رژیم تحت فشارهای سنگین داخلی و بین المللی به عقب نشینیهای توافقنامة ژنو، صحت راه و روش شورا را بیش از پیش روشن می كند. ما همچنین به شرحی که در این بیانیه گذشت، کارزار مقابله با مداخلة ولایت خامنه‌ای در عراق و درهم شكستن خطوط و خاكریزهای منطقه‌ای او را پیگیرانه ادامه داده و در این مسیر هزینه های گزافی پرداخت کردیم. خامنه‌ای در یك سال گذشته می خواست مقاومت را از نقشة سیاسی ایران پاک کند، اما مقاومت سازمانیافته مردم ایران با استواری و اقتدار تمام به رشد و بالندگی و پیشرفتهای خود ادامه داد.

59-استحكام و پایداری شورای ملی مقاومت، محصول خط مشی اصولی آن، محصول خطوط اصولی آن که از طریق مسعود رجوی مسئول شورا در نقاط حساس بیان می شود، به خاطر پایداری تاریخی و شكیبایی شگفت انگیز رزمندگان قهرمان ارتش آزادی، به خاطر حمایتهای بیدریغ هموطنانمان در داخل و خارج ایران و به خاطر پشتیبانی گسترده بین المللی است. رمز ماندگاری و پایداری و رشد مقاومت سازمانیافته و یگانه جایگزین دموكراتیك و مستقل، اتکا به اصول انقلابی و مبارزة مرگ و زندگی با ارتجاع حاکم بر ایران است. با اتکا به این عوامل مقاومت سازمانیافتة مردم ایران در رویارویی سیاسی، اجتماعی، حقوقی و دیپلوماتیك با رژیم حاكم بر ایران، توفانها و بحرانها را پیروزمندانه پشت سر گذاشت و پیروزیهای چشمگیری كسب كرد.

در چنین شرایط حساس و سرنوشت ساز، ما با صراحت اعلام می کنیم که راه نجات مردم مبارزة تمام عیار برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.

60-شورای ملی مقاومت ایران، در آغاز سی و چهارمین سال حیات خود، بار دیگر خاطر نشان می كند:

—ما بر اساس خط مشی اصولی خود مبنی بر مخالفت با هرگونه مداخلة نظامی خارجی در اوضاع ایران و مخالفت با هرگونه آلترناتیو سازی از جانب قدرتهای بزرگ، برضرورت قطع همة حمایتها و امدادرسانیها به دیكتاتوری مذهبی و تروریستی حاكم بر ایران، تأكید می كنیم.

— ما از مبارزه حق طلبانة کارگران و مزدبگیران علیه نظام حاکم حمایت و همبستگی خود را با آنان اعلام می کنیم. ما از خواست کارگران ایران برای حق اعتصاب و حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و نظارت سازمان بین المللی ‏کار بر حقوق کارگران ایران و از لغو کار کودکان حمایت می کنیم.

— ما خواستار اقدام بی درنگ شورای امنیت ملل متحد به منظور جلوگیری از نقض حقوق بشر در ایران و بازدید گزارشگر ویژه حقوق بشر از زندانهای ولایت خامنه‌ای و ملاقات با خانواده شهدا و زندانیان سیاسی هستیم و از جامعه جهانی خواهان اقدام عملی و جدی برای توقف اعدامهای گسترده و خودسرانه می باشیم.

—ما برای رفع تمامی اشکال تبعیض جنسیتی از زنان و برابری کامل زن و مرد در تمامی عرصه های حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و قضایی، برخورداری اقوام و ملیتهای ساکن ایران از حقوق مساوی و بدون تبعیض در همة پهنه های دولتی و اجتماعی و لغو هرگونه تبعیض مذهبی مبارزه می كنیم و خود را مدافع پیگیر آزادی بدون حد و مرز بیان و اندیشه، آزادی اطلاع رسانی و نفی هرگونه سانسور می دانیم.

— ما از تلاش مدافعان بهبود محیط زیست برای جلوگیری از نابودی طبیعت و حفاظت و بهسازی محیط زیست حمایت می کنیم.

—ما همة هموطنان و نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانی را به اتحاد و مبارزة جدی و مؤثر پیرامون شعار محوری «مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای» فرا می خوانیم.

شورای ملی مقاومت هم‌چنان كه در آبان سال 1381 در ”طرح جبهة همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی“ اعلام كرد، بر‌ضرورت همبستگی «نیروهای جمهوریخواهی كه با التزام به نفی كامل نظام ولایت فقیه و همة جناحها و دسته‌بندیهای درونی آن، برای استقرار یك نظام سیاسی دموكراتیك و مستقل و مبتنی برجدایی دین از دولت مبارزه می‌كنند» تأکید می‌کند.

 

شورای ملی مقاومت ایران

مرداد 1393

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا