اجلاس شوراي ملي مقاومت ايران در پاريس
اجلاس شوراي ملي مقاومت ايران در پاريس
همزمانی شکست و تحريم مرگبار خامنه ای در نمایش انتخابات
با برپایی تظاهرات و راهپیمایی بزرگ برلین و اجلاس جهانی ایران آزاد
بیانگر قطب بندی اصلی در سپهر سیاسی ایران و نماد رویارویی جبهه خلق و آزادی
در برابر استبداد دینی در تداوم پیکار تاریخی علیه «شاه و شیخ» است
اجلاس شوراي ملي مقاومت ايران
اجلاس شوراي ملي مقاومت در روزهاي جمعه ۱۵ و شنبه ۱۶ تير۱۴۰۳در پاريس همزمان با پایان نمایش انتخابات ریاست جمهوری رژیم که با دو تحریم سراسری درهم شکست، با حضور رئیس جمهور برگزیدة شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزار شد.
در نخستين روز اجلاس، جمعي از ياران شورا به عنوان ناظر حضور داشتند و شماري از آنان سخناني ايراد كردند.
در آغاز اجلاس، پس از اجرای جمعی سرود «ای ایران»، خانم رجوی از جانب شورای ملی مقاومت تحریم کوبندة نمایش انتخابات خامنه ای را به مردم ایران تبریک گفت و تأکید کرد که این، يك «نـه» فراگير به استبداد ديني و رأي قاطع مردم ايران به سرنگوني و جمهوري دموكراتيك بود.
خانم رجوی خاطر نشان كرد: همچنانكه در هفتة پيش در گردهمايي بزرگ ايران آزاد اعلام شد؛ انتخابات قلابی، برآیند بنبست و شکستهای بزرگی است که دامنگیر رژیم است. مردم ایران به روشنترین صورت اعلام کردهاند: رأی ما سرنگونی است، در این رژیم جایی برای انتخاب نیست؛ و زمان انقلاب است!
در انتخابات قلابي، این بار اصلاحاتیهای درون همین رژیم اصلاح ناپذیر، که به گفته سردمدار آنها برای دو ـ سه کرسی مجلس گدایی میکنند، برای بالا بردن نرخ مشارکت، مصرف شدند؛ با کاندیدایی که وقتی گفتند برنامهات را بگو گفت برنامه و سیاست را خامنهای تعیین میکند و عدول از آن برای من خط قرمز است.
خانم رجوی در ادامه گفت: انتخابات نمایشی ۱۵تیر یک رقمسازی رسوا برای پوشاندن تحریم بزرگ و «نه» فراگیر به استبداد دینی و رأی قاطع به سرنگونی رژیم آخوندی و برقراری جمهوری دموکراتیک بود که مردم ایران در نمایشهای انتخاباتی پی در پی در چهار ماه اخیر ابراز کردهاند. در اولين ساعات پس از اعلام نتایج این انتخابات، خامنه اي، با صراحت تمام، رئیس جمهور جدیدش را موظف کرد که راه رئیسی جلاد را ادامه بدهد. البته پزشکیان خودش هم پیشاپیش تأکید کرده که «ذوب شده» در ولایت فقیه است. او همچنين تصریح کرده که «عقیدة من سرسپردن به رهبری» است. پزشكيان دژخیم قاسم سلیمانی را بارها «قهرمان ملی» توصیف و تأکید کرده است که « قرار نیست مسیر را عوض کنیم» و تعهد کرده که میخواهد به اهدافی برسد که به قول خودش «مقام معظم رهبری مد نظر دارد». وي تکرار کرده که « وظیفة هر دولتی که میآید تغییر ریل نیست. تغییر مسیر نیست. رفتن در همان مسیر است که قبلاٌ طراحی شده» و این سیاست را «سیاست کلی» خامنهای و برنامة خامنهای و شعار سال خامنهای اعلام کرده است.
بنابراین، با رئیس جمهور جدید رژیم، تغییری در سیاستهای سرکوبگرانه، جنگافروزانه و ضدمیهنی متصور نیست و اينها با رئیسی جلاد یا روحانی شیاد، همه سر و ته یک کرباسند. واقعیت این است که رژیم ولایت فقیه در شرایط سرنگونی است و رئیس جمهور جدیدش نه میخواهد و نه میتواند کمترین قدمی در جهت تغییر بردارد. به عکس، انتخابات نمایشی سرآغاز شدت گرفتن بحرانهای مرگبار حکومت آخوندهاست. این رژیم در برابرخطر قیامهای عظیمی که در راه است، چارهیی ندارد و از پس آثار جام زهر هلاکت جلاد ۶۷ و ضربة جبرانناپذیر آن به استراتژی ولایتفقیه بر نمی آید. اين رژيم به خاطر گرفتاریش در باتلاق جنگ در منطقه، بازندة استراتژیک خواهد بود و از پس معضل جانشینی و بیآیندگی برنخواهد آمد و در هر حال قیام و سرنگونی را در پیش دارد.
اعضای شورا در بحثهای دو روزه تأکید کردندکه صحنة انتخاباتی که پس از مرگ رئیسی به خامنه ای تحمیل شد، شمهیی از آثار مرگبار هلاکت جلاد۶۷ را بارز کرد. در ورای تقلبهای کلان و رسوا و جنگ قدرت و ثروت میان باندهای حاکمیت در نمایش انتخابات، واقعیت اصلی سیاسی برهم خوردن تعادل نظام در اثر زهر هلاكت رئيسي و پتکهاي پياپي تحریم از جانب مردم ايران بود.
متشبث شدن ولي فقيه در اين انتخابات به «پشة لاغری» از مرده ریگ اصلاحاتي كه تاريخ آن منقضي شده و مردم ایران پایان ”ماجرا“يش را در قیام دیما۹۶ اعلام کرده اند؛ قبل از هرچیز ، نشاندهندة فلاکت ولی فقیه و بنبست نظام پس از مرگ رئيسی است.
دو روز پیش از مرحلة دوم نمایش انتخاباتی، خامنه ای ناگزیر به پتک کوبندة تحریم، که روز ۸تیر بازی او با پزشکیان و به زیر قبا کشاندن روحانی و خاتمی و کروبی را درهم شکست، اذعان کرد و گفت: « در مرحلة اول انتخابات، مشارکت مردم آن چنانکه انسان توقع داشت نبود.کمتر بود از آن مقداری که توقع داشتیم».
او با سخافت مدعی شد «اگر کسی تصور کند این عده که رأی ندادند بهخاطر این بود که با نظام مخالف بودند ،این فهم صددرصد اشتباه است».
سپس برای به جوی برگرداندن آبروی ريختة نظام، خیز رقمسازی و کلان تقلب برداشت و اضافه کرد: «امیدواریم که انشاءالله این مرحله دوم اجتماع مردم شوقانگیز باشد و مایه آبرو برای نظام اسلامی باشد».
اعضای شورا موضعگیری مسئول شورا درهمان روز(۱۳تیر) را مورد تأكيد قرار دادند كه گفت: «خامنه اي صبح جمعه 8 تير براي”حضور پرشور مردم و افزايش و كثرت رأيدهندگان” التماس ميكرد و آن را “نياز قطعي” رژيم اعلام كرد و صريحاً گفت :”دوام و قوام“ و ”عزت و آبروي“ رژيم ”متوقف به حضور مردم“ در انتخابات و ”يك امر لازم و واجب“ است. اما ثابت شد كه “سگ زرد برادر شغال و پتك كوبندة تحريم در انتظار” بوده است. ثابت شد كه دوام و قوام و عزت و آبرويي در كار نيست و التماس و تقلب ديگر اثر ندارد! با اين حال ما بهغايت استقبال ميكنيم كه خامنهاي با تقلبات ميليوني هم كه شده، بگذارد سگ زرد به جاي شغال بر كرسي رياستجمهوري ولايت بنشيند، اين شقه و شكاف در راستاي قيام و گسستن بند از بند نظام است».
اعضای شورا همچنین موضع مسئول شورا را پس از در آوردن «سگ زرد» به جای «شغال» از صندوق آرای تقلبی در روز 16 تیر، یک ارزیابی همه جانبه و واقعگرایانه از موقعیت جدید رژیم و شخص خامنهای و یک راهنمای عمل برای شرایط کنونی ارزيابي كردند.
مسئول شورا اعلام کرد: «خامنهاي بازندة استراتژيك انتخابات خودساخته از ترس تحريم گسترده و فراگير است. با خاكستر شدن رئيسي و بر باد رفتن آرزوهاي خالصسازي خامنهاي، تعادل و فصل جديد در حاكميت ولايتفقيه به اثبات رسيد. اين، بنبست خامنهاي را نشان ميدهد و مرحلة پاياني شاه را تداعي ميكند. آثار ضربه بر گيجگاه خليفة وارفته و فرتوت اركان نظام را به لرزه درآورده ، دستگاه از درون سوراخ سوراخ شده و گرگها يكديگر را از هم ميدرند». اعضای شورا مواد دهگانهيی را که در اين موضعگيري به عنوان محک سنجش رئیس جمهور جدید خامنه ای ارائه شده بود، ضروري و بسیار به موقع و مؤثر دانستند.
اعضاي شورا دربحثهای دو روزه، کهکشان مقاومت و برپايي پیروزمند تظاهرات عظیم برلین و اجلاس جهاني ايران آزاد را، که بر تارک آن 20 هزار پراتیک انقلابی و بيش از 1700 عمليات گوناگون کانونهای شورشی در شهرهای سراسر میهن می درخشید، به خانم رجوی و هموطنان شرکت کننده تبریک گفتند و از کمیتة برگزاری و مسئولان و یاران مقاومت، که این رویداد بزرگ با مایه گذاری همه جانبه و تلاش سترگ آنها شکل گرفت، قدردانی کردند.
همزمان، سه اجلاس جهاني ايران آزاد وكنفرانسهاي سیاسی قبل از آن، با شرکت صدها شخصیت سیاسی از امریکا، اروپا، کانادا و جهان عرب؛ شامل رؤسای جمهور، معاونان رئیس جمهور نخست وزيران، رؤسای پارلمان، مشاوران امنيت ملی، وزرای خارجه و وزيران پيشين دولت از كشورهاي مختلف و سخنرانیهای ایراد شده در آنها، سندهای انکار ناپذیری از اعتلای سیاسی و جهش یگانه جایگزین دموکراتیک و مستقل را، رو در روی سانسور بزرگ قرن از جانب ارتجاع و استعمار، به ثبت رساند.
اعضای شورا تأکید کردند به موازات تشدید بحران سرنگونی، رژیم آخوندها پمپاژ اطلاعات دروغ و شیطان سازی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را تشدید کرده است. رژیم به این وسیله میخواهد از استقبال فزایندة جوانان از کانونهای شورشی جلوگیری کند ، برای تروریسم زمینه سازی کند، با حمایت گسترده بین المللی از مقاومت مقابله کند و به طرفهای خارجی القا کند که رژیم آلترناتیوی ندارد. همچنین میخواهد به نیروهای وارفتة خودش در مقابله با نیروهای انقلابی روحيه بدهد. آنها افزودند دستگاه شیطان سازی رژیم در داخل و خارج کشور در برابر ارادة رزمنده و افشاگریهای اعضا و هواداران مقاومت در هم میشکند. این نبرد بيوقفه در برابر دشمن و مزدورانش لازمة سرنگونی و تسهیل کننده مأموریت کانونهای شورشی و ارتش آزادی است.
اجلاس شورا با یادآوری بهکارگیری اهرمهای اعمال فشار دیپلوماتیک و تروریسم و گروگانگیری اتباع خارجی به منظور باجخواهی و اعمال فشار علیه مقاومت، برگزاری موفق و شکوهمند بیست و یکمین کهکشان پس از كودتاي ارتجاعي- استعماري ۱۷ژوئن۲۰۰۳ را نماد درخشان دیگری از استقلال جنبش مقاومت توصیف کرد.
اعضای شورا تأکید کردند که غلبه بر موانع آخوندساخته و بند و بستهای ننگین و ترفندهای رذیلانة سياسي و رسانهیي و مطبوعاتی، جز با توانمندی سیاسی و انضباط تشکیلاتی مقاومت سازمانیافته و اتکای آن به نیروهای آگاه و فداکاری که خود را وقف آرمان آزادی ایران کرده اند، امکانپذیر نبود.
اجلاس شورا همزمانی شکست و تحريم مرگبار خامنه ای در نمایش انتخابات با برپایی تظاهرات و راهپیمایی بزرگ برلین و اجلاس جهانی ایران آزاد را بیانگر قطب بندی اصلی در سپهر سیاسی ایران و نماد رویارویی جبهه خلق و آزادی در برابر استبداد دینی در تداوم پیکار تاریخی علیه «شاه و شیخ» توصیف کرد. روندی که پس از انقلاب بهمن ۵۷ و بر بستر شرایط عینی و ذهنی آن در مقاومت سازمانیافته علیه استبداد مذهبی شکل گرفت و مسعود رجوی آن را «بزرگترین، طولانی ترین، بغرنج ترین و خونین ترین مقاومت سازمانیافته تاریخ ایران با چراغ راهنمای نه شاه، نه شیخ» توصيف كرده است.
دبيرخانة شوراي ملي مقاومت ايران
هفده تیر۱۴۰۳