سال ۱۳۹۲

ایران: 660 اعدام ثبت شده در سال 2013 كه دو سوم آن در دروان روحانی است توهم اعتدال را رسوا می كند

60 اعدام در ملأعام، اعدام 25 زن و 5 زندانی كه در زمان دستگیری نوجوان بودند.

 دامن زدن به توهم اعتدال و میانه روی در رژیم سفاك ایران صرفاً برای فریب جامعه جهانی و توجیه معامله و مماشات با جلادان حاكم بر ایران است.

در سال 2013 چرخه نظام ولایت فقیه بیش از گذشته با اتكا بر چوبه های دار و اعدامهای جمعی در زندانها و در ملا عام در سراسر كشور و با شكنجه و زجركش كردن زندانیان سیاسی چرخید. ملایان حاكم با به كار گرفتن بیش از 60نهاد سركوب از سپاه پاسداران و بسیج ضدمردمی و لباس شخصی ها و انواع ارگانهای اطلاعاتی گرفته تا نهادهای سركوبگری مانند پلیس محله، پلیس خوابگاه، پلیس نامحسوس، پلیس مترو، پلیس زنان و. . . حتی یك روز نیز دست از سركوب و كشتار نكشیدند. برخی از زوایای این سركوب فراگیر به طور محوری به شرح زیر است:

 

الف- اعدامها

1-         در طول سال2013 اعدام دست كم 660 زندانی در ایران ثبت شده است كه دوسوم آن، یعنی 430زندانی بعد از نمایش انتخابات در 24 خرداد (14ژوئن) به دار آویخته شدند این درحالیست كه خبر بسیاری از اعدامها هرگز به بیرون از زندان درز نمی كند. 25تن از اعدام شدگان زن بودند. اعدام دو جوان 20 و 23ساله در ملأعام، به خاطر سرقت معادل 35یورو، اعدام چندین جوان كه در هنگام دستگیری 12 و 15 و 17ساله بودند، به دار كشیدن بدن خونین یك جوان 28ساله در بندرعباس كه ساعاتی قبل از اعدام دست به خودكشی زده بود، به دار كشیدن جسد یك زندانی 23ساله در زاهدان كه ساعاتی قبل از اجرای حكم بر اثر سكته جان سپرده بود، اعدام گیتی مرامی ۳۴ساله پس از آن كه به خاطر 100ضربه شلاق قبل از اعدام، بدنش سراسر خونین بود و. . . تأكید بر اعدام مجدد زندانی نگون بختی كه پس از اجرای مراسم اعدام در سردخانه زنده شده بود، گوشه های ناچیزی از كارنامه سراسر جنایت رژیم آخوندی در 2013 است. آخوند صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضاییه رژیم در روز 20آذر گزارشهای مجامع بین المللی در مورد وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران را دروغ و مغرضانه خواند و گفت: «مخالفت با حكم اعدام مخالفت با حكم اسلام است».

2-         در همین حال هزاران زندانی در سراسر كشور محكوم به اعدام شده و تنها در زندان قزلحصار بیش از 3000زندانی در نوبت اعدام هستند. رژیم آخوندی برای تسهیل اعدامهای جمعی سه سكوی دار 12نفری احداث كرده است.

در اعتراض به این اعدامها تعدادی از زندانیان سیاسی محكوم به اعدام دوماه است كه در قزلحصار دراعتصاب غذا به سر می برند. در هفته های پایانی 2013 چند هزار زندانی دیگر نیز در این زندان به یك اعتصاب غذای ده روزه دست زدند.

3-         برپا كردن صحنه های هولناك اعدامهای جمعی و علنی در 2013 برای ایجاد فضای رعب و وحشت افزایش یافت و شهرهایی مانند نوشهر، بابل، قائمشهر، تنكابن، شیراز، جهرم، فسا، اهواز، دهدشت، هندیجان، شهركرد، ایلام و كرج و. . شاهد این صحنه های تكان دهنده بودند. رسانه های حكومتی برای تشدید فضای رعب و وحشت تصاویر وحشتناك این اعدامها را منتشر كردند. در بسیاری موارد از جمله در زندان لاكان رشت دژخیمان زندانیان را وادار می كنند تا در صحنه هولناك به دار آویختن هم بندان و دوستان خود شركت كنند و زندانیانی كه از این كار سر باز می زنند آنها را به سلولهای انفرادی می فرستند.

 

ب- اعدام زندانیان سیاسی

4-         اعدام زندانیان سیاسی به ویژه اقلیتهای قومی و مذهبی در سال گذشته ابعاد گسترده تری یافت. در 4 آبان، 16زندانی سیاسی بلوچ، به طور جمعی در زندان زاهدان حلق آویز شدند. مقامهای رژیم اعتراف كردند این افراد كه از مدتها پیش زندانی بودند، در انتقام به كشته شدن شماری از پاسداران در سراوان، اعدام شدند. در همان روز یك زندانی سیاسی بلوچ دیگر در همدان و دو زندانی سیاسی كرد به نامهای حبیب الله گلپری پور، و رضا اسماعیلی، در زندان مركزی ارومیه و زندان سلماس به دار اویخته شدند. روز پس از آن یك زندانی سیاسی بلوچ در زندان بارسیلون خرم آباد اعدام شد. در روز 12آبان، 4زندانی از هموطنان عرب اهل شادگان اعدام شدند. در 13 آبان، شیركو معارفی، زندانی سیاسی كرد در سقز اعدام شد. از سرنوشت شماری از زندانیان سیاسی كه طی ماههای گذشته از سلولهای خود به نقاط نامعلومی منتقل شده اند خبری نیست. در همین حال اعدام زندانیان سیاسی زیر عنوان مجرم عادی و قاچاقچی ادامه داشته است. رژیم در وحشت از اعتراضات اجتماعی پیكر زندانیان سیاسی را به خانواده های آنها تحویل نداده و آنها را مخفیانه دفن می‌كند

 

ج- قتل، سر به نیست و زجركش كردن زندانیان

5-         شماری از زندانیان در زیر شكنجه جان باختند یا به شیوه های مختلف سر به نیست شدند. امیر موسایی در 13بهمن (اول فوریه2013) در زندان برازجان زیر شكنجه جان باخت. در 3تیرماه، علیرضا شه بخش، از زندانیان بلوچ، بعد از هفت سال حبس و به دنبال تبرئه در دادگاه خود رژیم، روز قبل از آزادی به طرز مشكوكی در بند1 زندان زاهدان جان سپرد. در 30خرداد افشین اسانلو، فعال كارگری، به نحو مشكوكی و به طور ناگهانی در سالن 12 بند 4 گوهردشت جان باخت. او نیز تنها چند ماه از حبس 5ساله اش باقی مانده بود. در 2 آبان جسد علی مرعشی، اهل اهواز، در حالی كه در دنده و جمجمه اش آثار شكستگی دیده می‌شد، تحویل خانواده اش شد.

6-         در همین سال تعدادی از زندانیان در نبود رسیدگیهای پزشكی جان باختند. در اولین روزهای 2013، عبدالرحمان دریانورد ۳۰ ساله از زندان رودان استان هرمزگان برای درمان به زندان مرکزی بندر عباس منتقل شد اما براثر ممانعت رئیس زندان از بستری شدن وی در بیمارستان، در زندان جان داد. در 24تیرماه یك زندانی دیگر در همین زندان به نام احمد باجلانی 44ساله مبتلا به هپاتیت و سل، پس از تحمل یك هفته درد طاقتفرسا، در فقدان حداقلهای درمانی، جان داد. زندانی سیاسی علیرضا كرمی، كارمند شركت نفت، مبتلا به بیماری حاد قلبی در17فروردین92 بر اثر محرومیت از رسیدگیهای درمانی جان باخت. او طی 16سال اسارت بدلیل تحمل شكنجه های شدید به انواع بیماریها مبتلا بود.

7- وخامت حال شمار زیادی از زندانیان به خاطر محرومیت از رسیدگیهای درمانی مورد نیاز، شدت یافته است دژخیمان در پاسخ به اعتراض زندانیان هوادار مجاهدین كه بسیاری از آنها از زندانیان سیاسی دهه 60 هستند و به خاطر تحمل سالها زندان و شكنجه از انواع بیماریها رنج می برند، می گویند: « شما منافقید. و حکم همه تان اعدام است». 4عضو خانواده دانشپور از نظر جسمی در وضعیت وخیمی به سر می برند. محسن دانشپور مقدم 72 ساله، مبتلا به نارسایی حاد قلبی و گوارشی و پسر 41ساله اش احمد، مبتلا به بیماری حاد گوارشی است. محسن و احمد دانشپور هر دو به اعدام محكوم شده اند. خانم مطهره بهرامی 62ساله، مبتلا به دیسك شدید مهره های كمر و خانم ریحانه حاج ابراهیم دباغ، مبتلا به درد شدید پا و كمر و بیماری حاد گوارشی است

خانم صدیقه مرادی مبتلا به دیسك گردن؛ علی معزی، 63ساله، مبتلا به سرطان و ناراحتی شدید كلیه؛ ماشاالله حائری،62ساله، مبتلا به بیماری حاد قلبی و چند بار سابقه ایست قلبی در زندان و مبتلا به بیماریهای تنفسی، خونریزی مغزی داشته؛ محمد بنازاده امیرخیزی،67ساله: دردهای شدید استخوانی، به تازگی حمله قلبی داشته است؛ صالح كهندل، مبتلا به بیماری حاد خونی؛ میثاق یزدان‌نژاد دانشجو، 27ساله: به دلیل شكنجه و شرایط زندان در شرایط بسیار وخیمی قرار دارد. علی اصغر محمودیان، از زندانیان تبعیدی به زندان سمنان در بند مجرمان عادی و خطرناك كه قبلا اصطبل بوده- به خاطر فقدان كمترین امكانات بهداشتی به انواع بیماریها دچار شده است. غلامرضا خسروی، درد شدید در ستون فقرات، دکتر اصغر قطان ۶۰ ساله، از بیماریهای متعددی مانند فشار خون، دیابت شدید و کلسترول بالا رنج می برد و بینایی یک چشم خود را از دست داده و ماه قبل سكته كرده است. محمد صائمی ۶۴ساله مبتلا به انواع بیماریهای ازجمله ناراحتی های قلبی، کلیه و آرتروز و دیسک کمر و آسیب پرده گوش، سعید ماسوری، مبتلا به انواع بیماریها از جمله بیماریهای حاد گوارشی، اسدالله هادی. محمد داوری، محمد علی منصوری، از جمله زندانیانی هستند كه به خاطر محرومیت از مراقبتهای پزشكی مورد نیاز در شرایط وخیمی به سر می برند.

زانیار مرادی از زندانیان كرد محكوم به اعدام، از بیماری شدید دیسك كمر رنج می برد، خالد حردانی، مبتلا به بیماری شدید قلبی؛ مهدی ساجدی‌فر، 35ساله: مبتلا به سرطان مری؛ محمدرضا پورشجری (سیامك مهر) مبتلا به بیماریهای دیابت و قلب، رضا شهابی نیاز به عمل جراحی مهره گردن داردكه به وی اجازه عمل جراحی داده نشده است. محمد صدیق كبودوند از بیماریهای مختلف رنج می برد اما به او اجازه درمان درخارج اززندان را نمی دهند كیوان صمیمی روزنامه نگار علیرغم سن بالا و بیماریهای مختلف از جمله آرتروز زانو وكمر در زندان نگهداری می شود. صالح الدین مرادی از دراویش گنابادی، از درد كلیه و خونریزی داخلی، كسری نوری، از دیسك شدید كمر و مصطفی دانشجو، وكیل دراویش از بیماری تنفسی رنج می برند. محمد سیف زاده، وكیل66ساله، سكته مغزی كرده و مبتلا به بیحسی دست و پا، دیسك كمر و گردن و دردهای شدید قفسه سینه، حسن فتحعلی آشتیانی، عبدالفتاح سلطانی، حمیدرضا مرادی، علی ساعدی، ایرج محمدی، آیت الله كاظمی بروجردی، ارژنگ داوودی، شهرام و فرهنگ پور منصوری، ابراهیم بابادی، نامق محمودی، عادل نعیمی، مهدی خدایی، بهنام ابراهیم زاده، اسدالله اسدی و فرزاد روحی، آرش شریفی و محمد نظری از دیگر بیمارانی هستند كه بر اثر محرومیتهای درمانی بیماریشان شدت گرفته است.

 

8-         در همین حال، به موازات موشكباران و قتل عام مجاهدین در اشرف و لیبرتی، دستگیری خودسرانه و تشدید فشار بر هواداران و بستگان مجاهدین در سال گذشته در ابعادی گسترده به ویژه ماههای قبل از انتخابات ادامه یافت. شماری از آنها همچنان در زندانهای رژیم اسیرند. در روز 26دی 91 (13ژانویه)، آقای رضا اكبری منفرد و پسرش علی بازداشت شدند. خواهر وی، مریم اكبری منفرد و مادر سه فرزند خردسال، از سه سال پیش به اتهام آخوندساخته «محارب» زندانی است. چهار تن از خواهران و برادران آقای اكبری توسط رژیم آخوندی تیرباران شدند. آقای حسن صادقی و همسرش فاطمه مثنی، به خاطر تدارك مراسم بزرگداشت آقای غلامحسین صادقی، از مجاهدان كمپ لیبرتی بازداشت شدند. غلامحسین صادقی بر اثر محرومیت از رسیدگیهای درمانی در كمپ لیبرتی در بغداد بر اثر سكته قلبی درگذشت.

9-         بازداشتهای خودسرانه زندانیان و آزادی مشروط آنها و باجگیری از آنها با دریافت وثیقه های سنگین، یكی از شیوه های اعمال فشار رژیم علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها است.

 

د- شرایط وخامت بار زندانها

10-بنا به اعتراف رئیس سازمان زندانهای رژیم، ظرفیت رسمی زندان قزل حصار 5000 نفر است، اما اكنون بیش از 22000زندانی در آن تلنبار شده اند. زندانیان حتی امكان نشستن ندارند. استراحت نوبتی است و زندانیان مجبورند حتی از فضاهای داخل دستشوییها برای استراحت استفاده كنند. شرایط بهداشتی بسیار وخیم و آلودگی آب و فقدان حداقل امكان استحمام موجب شیوع بیماریهای واگیردار و پوستی در بین زندانیان شده است. بهداری زندان از مینیمم امكانات درمانی برخوردار نیست و دژخیمان زندانیان را كه بیشتر آنها از بیماریهای مختلف رنج می‌برند، از دسترسی به پزشك متخصص و رسیدگیهای درمانی محروم كرده اند. جیره بسیار محدود و ناچیز غذایی نیز موجب سوء تغدیه و بیماری بیشتر شده است. فقدان وسایل گرمایش در فصل سرما بر شدت شرایط فاجعه بار این زندان افزوده است.

11-در زندان بندرعباس كه ظرفیت 400 زندانی دارد، حدود 4000زندانی نگهداری می شوند كه300تن محكوم به اعدام هستند. زندانیان از كمترین رسیدگیهای درمانی محرومند. تنها دارو، قرصهای روانگردان و متادون است. دژخیمان به رغم شیوع بیماری هپاتیت، نه تنها هیچ اقدامی برای كنترل بیماری نمی كنند بلكه از رسیدگیهای درمانی به مبتلایان خودداری می كنند و به جای ایزوله كردن، آنها را به طور عمدی به بندهای دیگر منتقل می کنند. تنفس در سلولهای این زندان به ویژه در فصل گرما دشوار است. آب آن بد بو و بد طعم و آلوده است و فروشگاه زندان مواد غذایی تاریخ در رفته را به قیمتهای گزاف به زندانیان می فروشد. آلودگی بند به فاضلاب و بوی تعفن و افزایش حشرات موذی، بخشی از شرایط فاجعه بار این زندان قرون وسطایی است. دژخیمان رژیم زندانیان سیاسی را برای شكنجه و تنبیه به این زندان تبعید می كنند. شرایط سلولهای انفرادی این زندان مرگبارتر است. این سلولها به حدی كوچك است كه امكان استراحت در آن وجود ندارد. زندانی در این سلولها كه كف و دیوار آن سیمانی است بدون اینكه پتو و زیراندازی داشته باشد نگهداری می شود. سلول فاقد نور طبیعی است. غذای زندانی در حد زنده ماندن است و از بهداشت و درمان خبری نیست.

12-زندان قرچک ورامین كه در بین مردم به كهریزك دوم معروف است، زندان مجرمان عادی زن است. رژیم آخوندی برای تشدید فشار بر زنان زندانی سیاسی آنها را به این زندان تبعید می كند، این زندان متشکل از هفت سوله برای نگهداری ۲۰۰۰ زندانی و دهها كودك زیر دو سال است. ساختمان این سوله‌ها بسیار قدیمی است و فضای یک انبار ابتدایی را دارد. باندهای مافیایی درون زندان آشكارا و به سهولت به توزیع مواد مخدر در بین زندانیان معتاد می پردازند. بر اثر فقدان یك سیستم فاضلاب به طور مرتب فضای سرویسهای بهداشتی! به شدت آلوده می شود. آب این زندان آلوده است و جیره غذایی بخور و نمیری به زندانیان داده می شود.

13-در زندان دستگرد اصفهان كه تنها ظرفیت 4هزار زندانی را دارد، بیشتر از 10هزار زندانی بر روی هم تلنبار شده اند. بر اثر كمبود جا راهروهای منتهی به سرویسهای بهداشتی مملو از زندانی است.

14-در زندان وكیل آباد مشهد بیش از 25هزار زندانی نگهداری می شوند. آمار محكومان به اعدام در این زندان بیش از4هزار نفر گزارش شده است. رژیم در سال 2013 بارها زندانیان را در گروههای بزرگ به طور مخفیانه به دار آویخت.

15-پخش امواج پارازیت بر روی زندان گوهردشت از دیگر شیوه های شكنجه زندانیان سیاسی این زندان است. این اقدام ضدانسانی كه سرطان زا نیز هست سلامتی زندانیان را به شدت به خطر انداخته به نحوی كه از خشكی مخاط، دردهای عضلانی و سردردهای شدید، تاری چشم و تهوع و بی حسی مستمر رنج می برند. زندانیان در اعتراض به این اقدام سركوبگرانه دست به اعتصاب زدند.

 

هـ- مجازاتهای قرون وسطایی

16-مجازاتهای وحشیانه یی چون سنگسار، قطع دست، كور كردن چشم و بریدن گوش نیز مكمل چرخه جنایت و وحشت در رژیم آخوندی است. طی سال گذشته چهار حكم سنگسار شامل دو زن در تبریز، حكم درآوردن چشم و بریدن گوش یك كارگر زندانی در تهران و حكم قطع دست 8 زندانی در شهرهای شیراز، ساری و آبادان صادر شد. اسدالله جعفری، معاون قوه قضاییه رژیم «اجرای حکم قطع دست و پا را یکی از افتخارات نظام قضایی» آخوندها خواند (رسانه های خبری رژیم-11بهمن91). دادستان شیراز نیز اجرای احكام قطع دست را «هشداری جدی» برای همه کسانی دانست که «موجبات ناامنی را فراهم می‌کنند». شورای نگهبان رژیم بار دیگر در «قانون جدید مجازات» آخوندی در سال 2013 بر لزوم مجازات سنگسار تأكید كرد (سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس – 2/11/91).

 

و- قتل شهروندان به ویژه در مناطق مرزی

17-در حالیكه دزدان و قاچاقچیان بزرگ با اختلاسهای چند میلیار دلاری بالاترین مناصب حكومتی را در اختبار دارند، نیروهای سركوبگر هر روزه به بهانه های گوناگون شهروندان بیدفاع و محروم و كاسبكاران خرده پا را كه برای تأمین زندگی خود و خانواده شان در مناطق مرزی و شهرهای ساحلی مانند بندرعباس به خرده فروشی اشتغال دارند هدف شلیك قرار دادند و به قتل رساندند، اموال آنها را به غارت بردند و خودروهای آنها را به آتش كشیدند و حیوانات باركش آنها را از پا درآوردند.

 

ز- بازداشتهای خودسرانه

18-بازداشتهای كور و خودسرانه زیر پوشش طرحهای سركوبگرانه یی چون طرح «ارتقاء امنیت اجتماعی» در شهرهای مختلف كشور اجرا شد. در سنندج تنها طی 4 روز 193 نفر دستگیر شدند. در تهران تنها در روز 24 آذر 123 تن بازداشت شدند. در بندرعباس با یورش شبانه به خانه های جوانان معترض، دهها تن از آنان را بازداشت كردند.

19-تحقیر و توهین بازداشت شدگان به ویژه جوانان، با پوشاندن لباس زنانه بر آنان و گرداندن آنها در خیابانهای شهر به مورد اجرا گذاشته شد كه با انزجار گسترده مردم رو به رو شد.

20-در دانشگاهها اعمال سیاستهای سركوبگرانه به منظور جلوگیری از فوران اعتراضات دانشجویی همچنان ادامه یافت. رژیم با صدور صدها حكم تعلیق، دانشجویان را به بهانه های مختلف از حق تحصیل محروم كرد یا آنها را به دنبال كمترین اعتراضات و فعالیتهای دانشجویی روانه زندانهای قرون وسطایی خود نمود. كرامت الله زارعیان، دانشجوی 27ساله، دانشگاه تهران پس از سه بار دستگیری و به دنبال مفقود شدن ناگهانی به نحو مشكوكی به قتل رسید. با این وجود دانشجویان خشم و انزجار خود نسبت به این رژیم ضدبشری را در مناسبتهای مختلف با شعارهایی چون «مرگ بر دیكتاتور»، «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی پذیرد» فریاد كردند و در موارد بسیار بساط سخنرانی عوامل رژیم را در هم ریختند.

21-اعمال فشار و تبعیض علیه زنان كه امری نهادینه شده است، در سال 2013 نیز در پهنه های مختلف جریان داشت. گشتهای سركوبگر به بهانه آخوند ساخته «بدحجابی» به ویژه در فصل تابستان به آزار و اذیت و بازداشت زنان دست زدند. رژیم آخوندی برای گسترش پهنه سركوب زنان «طرح ملی حجاب ویژه مدارس» را برای كودكان و دختران نوجوان دانش آموز تهیه كرد. فیروز آبادی، رئیس ستاد كل نیروهای مسلح رژیم، گفت: برای حفظ «حجاب و عفاف» عوامل نیروی انتظامی و دستگاه قضاییه آخوندی باید با زنان «برخورد» كنند. وی تأكید كرد: اگر «بی حجابی و بی عفتی. . . به منظور مخدوش کردن چهره انقلاب صورت ‌گیرد، موضوع امنیتی می‌شود و نهادهای امنیتی باید برخورد كنند» (خبرگزاری سپاه پاسداران- تسنیم 1/9/92).

 

ح- سركوب پیروان ادیان و مذاهب

22-در 2013 رژیم آخوندی، به دستگیری و سركوب كشیشان و پیروان مسیحیت ابعاد جدیدی بخشید. شماری از آنان را در تهران، فارس، اصفهان و آذربایجان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و همچنین به خاطر «بشارت و تبلیغ مسیحیت»، و شركت در آیینهای مذهبی دستگیر كرد. بازداشت كشیش روبرت آسریان از رهبران كلیسای جماعت ربانی، كه بعدأ تحت فشارهای بین المللی مجبور به آزاد كردن وی شدند، محكومیت كشیش ورویر آوانسیان به 3. 5 سال زندان و كشیش سعید عابدینی، به 8سال زندان و محكومیت چهار تن از هموطنان مسیحی كه در آبان 92 در یك كلیسای خانگی دستگیر شدند، به 80ضربه شلاق، تحت فشار گذاشتن شماری از كشیشان ارامنه برای تعطیل فعالیتهای خود یا خروج از كشور و تعطیل كردن شمار بالایی از كلیساهای خانگی و كلیسای اصلی ارامنه در خیابان طالقانی در تهران گوشه یی از جنایتهای رژیم در حق مسیحیان است. در یك اقدام سركوبگرانه در روز 24 آذر 92، با نزدیك شدن كریسمس از ورود اعضای فارسی زبان کلیسای پطرس مقدس در تهران به این كلیسا جلوگیری شد و انجام موعظه و اجرای مراسم مذهبی در آن به زبان فارسی ممنوع اعلام شد.

23-اعمال فشار، دستگیری زرتشیان، دراویش گنابادی و پیروان آیین یارسان همچنان ادامه یافت. در بهمن ماه 91 (فوریه 2013) هفت تن از وكیلان و دیگر زندانیان دراویش زندانی در بند 350 اوین، از شركت در بیدادگاه رژیم خودداری كردند. به دنبال آن، آنها مورد شكنجه قرار گرفته و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ اوین منتقل شدند. دو تن از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز و. . . در اعتراض به اقدامهای سركوبگرانه علیه دراویش و وكیلان خود به مدت 90 روز دست به اعتصاب غذا زدند. اقدامهای سركوبگرانه و توهین آمیز علیه دراویش یارسان نیز موجی از اعتراض را در بین این هموطنان بر انگیخت.

24-رژیم آخوندی در سال گذشته نیز به اعمال فشار، دستگیری بهاییان ادامه داد. در روز 2شهریور عطاالله رضوانی، تاجر 52ساله، پس از آن كه بارها توسط وزارت اطلاعات و دفتر «امام جمعه» شهر به كنار كشیدن از فروش پمپهای آب تهدید شده بود، در بندرعباس ترور شد. در بند زنان زندان سمنان شماری از زنان بهایی در كنار مجرمان عادی در شرایطی دشوار زندانی هستند. سه تن از آنان همراه با نوزادان خود هستند. در 21 اذرماه نیز عوامل سركوبگر رژیم گورستان بهاییان در شهر سنندج را تخریب كردند. این سومین گورستان بهاییان در سنندج است كه توسط رژیم آخوندی تخریب می شود.

 

ط- سركوب آزادی بیان

25-سازمان گزارشگران بدون مرز در روز 27 آذر (18دسامبر 2013) اعلام كرد: «ایران یكی از پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامه‌نگاران است». شمار خبرنگاران زندانی در ایران تا هنگام انتخابات قلابی ژوئن 71نفر بوده است. این سازمان اعلام كرد از هنگام انتخاب روحانی 42 خبرنگار یا روزنامه‌نگار دیگر بازداشت و 12 رسانه توقیف شده‌اند.

26-رژیم آخوندها ناتوان از مقابله با استقبال از تلویزیونهای ممنوعه به ویژه سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران كه یك منبع قابل اتكا برای دسترسی به اطلاعات و اخبار است، به شدت با دسترسی مردم به كانالهای ماهواره یی مقابله می كند. آخوند محمد سعیدی، امام جمعه قم در روز 3مهرماه گفت: «امروز دشمن با حمله و تهاجم فرهنگی، عمق خانه ها و خانواده های ما را نشانه رفته است». حسین ذوالفقاری، فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی رژیم از افزایش 99درصدی كشفیات تجهیزات ماهواره خبر داد (خبرگزاری حكومتی ایسنا-4مهر). سپاه پاسداران در روز 4مهر در یك اقدام سركوبگرانه 800دستگاه «آنتن و ریسیور» دریافت شبکه‌های ماهواره یی را زیر چرخهای نفربرهای زرهی و غلطك له كرد. و این اقدام را «اقدامی ارزشی برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان انقلاب و نظام» خواند. در همدان نیز طی شش ماه 32هزار بشقاب ماهواره یی جمع آوری شد (خبرگزاری مهر ارگان وزارت اطلاعات-16مهر92) و 5000دریافت كننده ماهواره در گمرگ بندرعباس ضبط شد (رسانه های حكومتی-22آذر92).

 

ی- سركوب شدید در فضای مجازی

27-در سال 2013 رژیم آخوندی بر دامنه و عمق اختناق و سركوب علیه كاربران فضای مجازی افزود. فیلترینگ، كنترل اینترنت و سایتها و ایمیلهای كاربران دست كم توسط 12نهاد جاسوسی و سركوب اعمال شد. در اولین هفته های سال 2013 برای تشدید اختناق در پهنه اینترنت، به دستور خامنه ای ارگان جدیدی به نام « قرارگاه جنگ نرم» در ستاد كل نیروهای مسلح تأسیس شد. محمدعلی آسودی، معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه پاسداران گفت : «۲۰هزار نفر از نیروهای سپاه در حوزه‌های مختلف فرهنگی برای مقابله با جنگ نرم فعالیت می‌کنند». وی گفت كه این اقدام در «اجرای فرامین مقام رهبری در خصوص مقابله با جنگ نرم» صورت گرفته است (روزنامه حكومتی بهار-13دی91).

تنها در هفته اول مرداد ماه، نیروی انتظامی ۶۷ کافی ‌نت را در تهران بزرگ پلمب كرد و به شمار دیگری از آنان اخطار داد. پاسدار ساجدی نیا، سركرده نیروی انتظامی تهران بزرگ تأكید كرد با متخلفان «بدون اغماض برخورد خواهد شد» (خبرگزاری حكومتی ایسنا-5مرداد). پیش از او دبیر شورای عالی فضای مجازی رژیم، «دور زدن سامانه فیلترینگ برای دسترسی به شبکه‌های اجتماعی در اینترنت را جرم» خوانده بود.

استفاده از فضای مجازی صرفاً از طریق آی پی های ثبت شده توسط شركت مخابرات متعلق به سپاه پاسداران امكانپذیر است. ارگان سركوب اینترنتی موسوم به پلیس فتا (فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران) هرگونه استفاده از اینترنت را مشروط به ارائه كد ملی و شناسه (پاس ورد) افراد كرد. برای صاحبان دفاتر خدمات اینترنتی (كافی نت) نیز انواع ممنوعیت و محدودیتها وضع شد كه رعایت نكردن آنها به تعطیل شدن شمار بالایی از كافی نت ها در شهرهای مختلف كشور منجر شد.

در سال گذشته نیز شماری از هموطنان صرفاً به خاطر نوشتن مطلب در فضای مجازی دستگیر شدند و زیر شكنجه و انواع اعمال فشارها قرار گرفتند. دستگیری هشت وب نگار از جمله یك زن در رفسنجان به اتهام «توهین به مقدسات» نظام آخوندی از آن جمله است (29 آبان92).

28-در این سال استودیوهای موسیقی به بهانه «ضبط غیر مجاز» تعطیل و شماری از اعضای گروههای موسیقی به اتهام «فعالیت‌های زیرزمینی غیر فرهنگی شامل تهیه و تولید ترانه و موسیقی غیرمجاز» دستگیر شدند.

آنجه در این گزارش ذكر شد، گوشه یی از وضعیت هولناكی است كه مردم ایران همه روزه با آن مواجهند. نوزادان به گناه ناكرده مادرانشان در اردوگاههای مرگ بزرگ می شوند و پدران و مادران سالمند به خاطر اتهامهای آخوند ساخته علیه فرزندانشان به گروگان گرفته شده و در زندانهای رژیم از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند، جوانان و زنان در شكنجه‌گاهها و خانه های امن به مرگی تدریجی محكومند.

660 اعدام ثبت شده در 2013 كه دو سوم آن در دروان روحانی صورت گرفته، به خوبی نشان می‌دهد كه دامن زدن به توهم اعتدال و میانه روی در این رژیم صرفاً برای فریب جامعه جهانی و توجیه معامله و مماشات با جلادان حاكم بر ایران است. از این رو مقاومت ایران بار دیگر خواهان ارجاع پرونده نقض وحشیانه و سیستماتیك حقوق بشر در ایران به شورای امنیت ملل متحد و قرار گرفتن سران آن در برابر عدالت است و بر ضرورت مشروط كردن ادامه و گسترش روابط اقتصادی و سیاسی با رژیم آخوندی به بهبود وضعیت حقوق بشر تأكید می كند.

 

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

4 ژانویه2014 (14دی1392 )

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا